از متن کتاب: برای شاعر، فرم تکوین حادثه است. او در این حادثه خودش را زیر نگاه خواننده مبادله می کند، و توفیق او در وقوع همین مبادله است. در این معنی فرم در قطعه شعر یعنی زندگی زبان، شاعر در این زندگی آنقدر با زبانش یگانه می شود که در ارائه ی زبان ارائه ی تن می کند. زندگی زبان دیگر زندگی بدن می شود که چون باله هزاران هزار فرم در خود دارد. سهم فرم در شعر حجم سهم مظروف است و نه ظرفی برای ارائه ی فکر، و شعر خودش موضوع شعر میشود. اصرار در ارائه ی فکر نقابی برای بی فکری است. فقر در فکر...