یادداشتهای طنزآمیزی که گهگاه در روزنامهها چاپ میکردم فضایی از دشمنی علیه من بهوجود آورده بود که دشمنانم را عصبانی کرده و دوستان را از گرداگردم پراکنده میکرد. این یادداشتها که اصولا به قصد اهانت و مسخره کردن افراد معینی نوشته نمیشد. همیشه این طور تعبیر می گردید که به قصد دست انداختن کسی یا بدنام کردن طایفهای نوشته شدهاست. متاسفانه شیوههای ولنگارشان طوری بود که به انواع سوء تفاهمهای رایج دامن میزند. https://negahpub.com/shop/fictions/iranian-fictions/%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86/
او جواد مجابی است
مجابی شاعر، محقق ادبی-هنری، روزنامه نگار، طنز پرداز و داستان نویس است و بهتر است گفت یکی از شناخته شدهترین روشنفکران و هنرمندان معاصر که نامش همیشه در میان بزرگان آمده .از او تا به حال دهها کتاب تأثیرگذار و پرطرفدار در زمینه ی داستان منتشر شدهاست و عموماً کتابهای او با اقبال خوبی از سمت خوانندگان، علیالخصوص خوانندگان حرفهای، مواجه میشود. مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی دربارهی هنر و ادبیات ایران دعوت شدهاست و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران محسوب میشود. انتشارات نگاه زاد روز این نویسنده بزرگ را شاد باش و...
گپ و گفتی با جواد مجابی به بهانه رمان «عبید بازمیگردد» در انتشارات نگاه
نگاه: سید فرزام حسینی/ نیم قرن نوشتن و تاب آوردن در مصاف با كلمه، شوخی نیست. نیم قرن درگیری با ممیزی و منتظر چاپ ماندن هم شوخی بردار نیست. به طریق اولیتر، اینكه در شاخههای مختلف هنر و ادبیات دستی برده باشی و اسمی هم ازت به جا مانده باشد باز هم كار آسانی نیست، از نقاشی و روزنامهنگاری گرفته تا شعرنویسی و رمان اما دكتر «جواد مجابی» همه اینها با هم هست. همانطوری كه در پایان این گفتوگو در پاسخ سوال آخرم گفته است كه چرا از نوشتن خسته نمیشود، با تمام اتفاقاتی كه بر خودش و آثارش طی...
از قلعه تا سرحد رمانی از جواد مجابی
نگاه : جواد مجابی در بسیاری از آثارش تاریخ را عرصه روایت داستانهای خود قرار میدهد و این مساله در تازهترین کتابهای منتشر شده او، یعنی دو کتاب «عبید بازمیگردد» و «از قلعه تا سرحد» هم دیده میشود. از قلعه تا سرحد، رمانی در 12 فصل است که در عناوین برخی از فصلها زمان تاریخیای که داستان در آن تاریخ روایت شده دیده میشود، از جمله سال 32 و شهریور 1320. بخشهایی از فصل هشتم این رمان با نام «شهاب 1320» در ادامه میآید: «وقتی شهریور 20 رسید، آخان بابا پس از آن همه بگومگو که یک فصل ادامه داشت،...
امروز با جواد مجابی
جواد مجابی شاعر، محقق ادبی-هنری، روزنامه نگار، طنز پرداز و داستان نویس است و بهتر است گفت یکی از شناخته شدهترین روشنفکران و هنرمندان معاصر که نامش همیشه در میان بزرگان آمده .از او تا به حال دهها کتاب تأثیرگذار و پرطرفدار در زمینه ی داستان منتشر شدهاست و عموماً کتابهای او با اقبال خوبی از سمت خوانندگان، علیالخصوص خوانندگان حرفهای، مواجه میشود. مجابی بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی دربارهی هنر و ادبیات ایران دعوت شدهاست و یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران محسوب میشود. انتشارات نگاه زاد روز این نویسنده بزرگ را شاد باش...
احضار عبید زاكانی به قرن حاضر
نگاه: سید فرزام حسینی/ نیم قرن نوشتن و تاب آوردن در مصاف با كلمه، شوخی نیست. نیم قرن درگیری با ممیزی و منتظر چاپ ماندن هم شوخی بردار نیست. به طریق اولیتر، اینكه در شاخههای مختلف هنر و ادبیات دستی برده باشی و اسمی هم ازت به جا مانده باشد باز هم كار آسانی نیست، از نقاشی و روزنامهنگاری گرفته تا شعرنویسی و رمان اما دكتر «جواد مجابی» همه اینها با هم هست. همانطوری كه در پایان این گفتوگو در پاسخ سوال آخرم گفته است كه چرا از نوشتن خسته نمیشود، با تمام اتفاقاتی كه بر خودش و آثارش طی...
تاریخ به روایت داستان
نگاه : جواد مجابی در بسیاری از آثارش تاریخ را عرصه روایت داستانهای خود قرار میدهد و این مساله در تازهترین کتابهای منتشر شده او، یعنی دو کتاب «عبید بازمیگردد» و «از قلعه تا سرحد» هم دیده میشود. از قلعه تا سرحد، رمانی در 12 فصل است که در عناوین برخی از فصلها زمان تاریخیای که داستان در آن تاریخ روایت شده دیده میشود، از جمله سال 32 و شهریور 1320. بخشهایی از فصل هشتم این رمان با نام «شهاب 1320» در ادامه میآید: «وقتی شهریور 20 رسید، آخان بابا پس از آن همه بگومگو که یک فصل ادامه داشت،...
تاریخ به روایت داستان
نگاه : جواد مجابی در بسیاری از آثارش تاریخ را عرصه روایت داستانهای خود قرار میدهد و این مساله در تازهترین کتابهای منتشر شده او، یعنی دو کتاب «عبید بازمیگردد» و «از قلعه تا سرحد» هم دیده میشود. از قلعه تا سرحد، رمانی در 12 فصل است که در عناوین برخی از فصلها زمان تاریخیای که داستان در آن تاریخ روایت شده دیده میشود، از جمله سال 32 و شهریور 1320. بخشهایی از فصل هشتم این رمان با نام «شهاب 1320» در ادامه میآید: «وقتی شهریور 20 رسید، آخان بابا پس از آن همه بگومگو که یک فصل ادامه داشت،...