گل آفتابگردان، کتابی برای همهی زمانها کریستوفر لهمن هاپت مترجم: پریا لطیفی خواه روزنامه آرمان - شماره 3250 «گل آفتابگردان» چهارمین رمان منتشرشده ویلیام کندی و سومین اثر این نویسنده آمریکایی است که ماجرایش در آلبانی، محل زندگی و تدریس او (در دانشگاه نیویورک) میگذرد؛ جایی که نویسنده نهتنها به خوبی کف دستهایش آن را میشناسد بلکه تمام کابوسهایش نیز در آنجا شکل میگیرند. داستان «گل آفتابگردان»- که به یکی از افراد خانواده «گل آفتابگردان» اشاره دارد- یادآور چند روز از زندگی یک دائمالخمر بیکار اهل آلبانی است؛ که قبلا در لیگ اصلی تیم بیسبال، مدافع خط سوم بود و...
گفتوگوی پاریس ریویو با ویلیام کندی نویسنده برجسته آمریکایی
رماننویسیهنربسیارپیچیدهای است سال بلو، من را به نویسندگی ترغیب کرد روزنامه آرمان - شماره 3250 مترجم: مژده امیری پارسا آرمان- سرویس ادبیات و کتاب: نویسندهشدن ویلیام جوزف کندی (۱۹۲۸، آلبانی، نیویورک)، داستان عجیبوغریبی دارد، مثل جان کندیتول، که بعد از مرگش، رمان «اتحادیه ابلهان»اش چاپ شد و برایش جایزه پولیتزر را به ارمغان آورد. ویلیام کندی هم بعد از پشت سرگذاشتن سیزده ناشر، توانست رمان «گل آفتابگردان»اش را چاپ کند، که در کمال ناباوری، جایزه پولیتزر، جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریکا و جایزه پنفاکنر را از آن خود کرد. کندی با رمان «کامیون جوهر» که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد،...
برشی از رمان گل آفتاب گردان
برشی از کتاب گل آفتابگردان فرانسیس با روحی تهی بهدنبال بخت خود رفت، مجذوب کششی برای تغییر جهتدادن تقدیر خود شده بود. بارها در ساوتاند لای علفهای یک خرابه خوابیده بود. دیگر نمیخواست این کار را بکند... چه فرقی میکرد اگر چهار یا شش مرد خودباخته زیر یک سقف و دور از سوز باد توی خانهای بخوابند با پلههای شکسته و سوراخهایی در کف، که پاگذاشتن در هریک از آنها خطر مرگ را بهدنبال داشت... واقعا چه فرقی میکرد؟ در خیابان برادوی بهسمت شمال رفت و از میدان استیمبوت رد شد. وقتی که بچه بود بارها توی همین میدان با...