برچسب: مریم اسماعیل پور

این کتاب اثری است الزاماً مبهم که حرفش بی ‏هر شک‏ وشبه ‏ای برادری است و بقاء، عشق است و فداکاری، لیکن بیش از هر چیز تمثیلی‏ است سیاسی، استعاره‏ ای در باب نابرابری، ستمگری و ضرورت قیام در برابر اندیشه‏ ی ناعادلانه‏ ی همزیستی. منبعث از کابوسی ا‏ست: بدخواب شده بودم. هر هفته کابوس می ‏دیدم و از آن‏جا که هم‏چون [آندره] برتون از کودکی توانایی این را دارم که به آسانی کابوس ‏هایم را به ‏یاد بیاورم، همیشه وقت خواب دفترچه و خودکاری کنار تخت‌خوابم می‏ گذارم. وقتی خواب دو مرد را دیدم که در چاهی گیر افتاده...

ادامه خواندن ←