توتم و تابو

زیگموند فروید

محمدعلی خنجی

«توتم و تابو» یکی از آثار مهم زیگموند فروید است. فروید در این اثر به بررسی این دو موضوع و ریشه‌یابی تاریخی آن‌ها می‌پردازد. او موشکافانه با بررسی آثار معتبر در این زمینه به زمینه‌های اصلی پیدایی توتم و تابو پرداخته و سپس به بررسی این موارد در جامعه‌ی متمدن می‌رسد. کتاب، نقش عوامل روانی در فرد و جمع را در پیدایی و رواج این دو مسئله بازتاب داده و به خوبی در بازگشایی این دو فاکتور مهم در جامعه‌ی کهن تا جامعه‌ی امروزی موثر است. کتاب توسط شادروان محمدعلی خنجی ترجمه و پس از سال‌ها با یک ویرایش اساسی به علاقمندان آثار فروید عرضه می‌شود.

225,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 323 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

زیگموند فروید, محمدعلی خنجی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

هفتم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

256

سال چاپ

1402

موضوع

تابو, توتم پرستی, روان شناسی, روانشناسی

وزن

323

جنس کاغذ

بالک (سبک)

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

توتم و تابو

تابو واژه‌ای است از زبان ژولینزی که ترجمة آن برای ما مشکل است؛ زیرا مدلول این کلمه دیگر در میان ما وجود ندارد[1]. برای رومیان باستان این مفهوم هنوز وجود داشت؛ «ساکر»[2] آنها شباهت به «تابو»ی اهالی پولینزی داشته است. «آگیوس»[3] یونانی‌ها و «کادوش»[4] عبری‌ها قاعدتاً به همان معنی تابوی اهالی پولینزی بوده است و نیز کلماتی به همین معنی در میان اقوام ساکن آمریکا و افریقا (ماداگاسکار) و شمال و مرکز آسیا وجود داشته است.

[1] – ولی در زبان عربی معادل دقیقی برای «تابو» وجود دارد و آن، ‌کلمه «حرام» است که به مانند تابو بر دو مفهوم مختلف و متضاد دلالت می‌کند: چنانکه می‌دانیم، حرام هم صفت «مقدس» و «محترم» را می‌رساند و هم به معنی «پلید» و «نجس» است و بر شیئی یا عملی دلالت می‌کند که باید از آن اجتناب شود. (مترجم)

[2] – Sacer

[3] – Agios

[4] – Kadosch

در آغاز کتاب توتم و تابو می‌خوانیم:

فصل اول: نرس از زنای با محارم

ما راهی را که انسان ما قبل تاریخ، در سیر تکامل خود پیموده است می‌شناسیم؛ و این از برکت بناها و آلات و ابزاری است که برای ما بر جای گذاشته و نیز در پرتو آثاری از هنر و مذهب و نحوۀ دریافت او از زندگی است که مستقیماً و یا از طریق روایات در افسانه‌ها و اساطیر و قصه‌ها به ما رسیده است و سرانجام از طریق بازماندۀ روحیات اوست که می‌توانیم در آداب و رسوم خودمان آنها را باز شناسیم.

به علاوه، این انسان ما قبل تاریخ تا حدودی هنوز با ما همعصر است: هنوز انسان‌هایی وجود دارند که ما آنها را از خودمان به بشر اولیه بسیار نزدیک‌تر می‌بینیم و در وجود آنها، اعقاب و جانشینان مستقیم انسان‌های روزگار گذشته را تشخیص می‌دهیم. چنین است قضاوت ما، دربارۀ اقوام معروف به وحشی و نیمه وحشی که اگر بتوانیم اثبات کنیم زندگی روانی آنها مرحلۀ پیشین تکامل ما را تشکیل می‌دهد ـ مرحله‌ای که کاملاً به حالت اصلی باقی مانده است ـ این امر، یعنی نفسانیات آنها، برای ما اهمیت خاصی را حائز می‌گردد.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

با فرض اثبات این مطلب، ما از طریق مقایسه بین «روانشناسی اقوام بدوی» ـ به صورتی که نژادشناسی بر ما آشکار می‌سازد ـ و «روانشناسی مبتلایان به اختلال روانی» ـ به صورتی که از بررسی‌های روانکاوی به دست می‌آید ـ باید بین این دو، وجوه اشتراک متعددی را بیابیم و بتوانیم با دید جدیدی، در هر یک از آنها اموری را که از پیش معلوم بوده‌اند مشاهده کنیم.

ما به دلایل مربوط به دنیای درون و جهان خارج، برای این مقایسه قبایلی را انتخاب می‌کنیم که نژادشناسان آنها را وحشی ترین، عقب مانده‌ترین و مغلوب‌ترین قبایل وصف می‌کنند؛ یعنی ساکنان اصلی جوان‌ترین قاره‌ها ـ استرالیا ـ قاره‌ای که حتی در مورد حیوانات خود نیز، خصوصیات باستانی بسیاری را حفظ کرده است که در جای دیگر نایافتنی است.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

ساکنان اصلی استرالیا، از نژاد مخصوصی به شمار می‌آیند که نه از نظر جسمانی و نه از لحاظ زبانشناسی با نزدیک‌ترین همسایگان خود یعنی اقوام «ملانزی»، «پولینزی» و اهالی «مالزی» هیچگونه قرابتی ندارند. این ساکنان نه خانه می‌سازند و نه کلبۀ استوار، نه زمین می‌کارند و نه دارای حیوان اهلی هستند، آنها حتی سگ هم ندارند و با سفال نیز آشنا نیستند. آنان منحصراً از گوشت تمام جانوران ـ هر حیوانی که از پای در می‌آورند ـ و ریشۀ درختانی که از زمین بیرون می‌کشند تغذیه می‌کنند. آنها نه سلطان دارند و نه رئیس؛ مجمع مردان پخته و مجرب، دربارۀ امور عمومی تصمیم می‌گیرد. حتی محقق نیست که در میان آنها آثاری از مذهب ـ به شکل پرستش ذوات اعلی ـ بتوان به دست آورد. قبایل ساکن درون قاره که در اثر نبودن آب، باید با شرایط فوق‌العاده سخت مقابله کنند، از جمیع جهات نسبت به ساکنان نواحی مجاور ساحل، ابتدایی‌تر به نظر می‌آیند.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

بی شک ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که این آدمخواران مفلوک و عریان، به یک نوع اصول اخلاق جنسی، نظیر آنچه در میان ما وجود دارد، پایبند باشند و یا بر غرایز جنسی خود، قیود سختی تحمیل کنند. با این همه می‌می دانیم که منع روابط جنسی مبتنی بر زنای با محارم، به شدیدترین صورت در میان آنها بر قرار است. حتی چنان به نظر می‌رسد که تمام سازمان اجتماعی آنها تابع این هدف و یا در جهت تحقق بخشیدن به آن است.

در میان استرالیایی‌ها، به جای تمام بنیادهای مذهبی و اجتماعی ـ که اثری از آنها به چشم نمی‌خورد ـ روش «توتمیسم» دیده می‌شود. قبایل استرالیایی به گروه‌های کوچک‌تر یعنی طوایف تقسیم می‌شوند و هر طایفه نام «توتم» خویش را بر خود دارد. توتم چیست؟ به طور کلی، توتم یک حیوان مأکول و بی‌آزار، یا جانوری خطرناک و مخوف است که با مجموع افراد گروه، رابطه‌ای مخصوص دارد و به‌ندرت نیز یک رستنی یا یکی از نیروهای طبیعت (باران، آب) توتم قرار می‌گیرید. «توتم» در درجۀ اول، نیای گروه است و در درجۀ دوم، یک روح نگهبان و نیکوکار است که به وسیلۀ «ندای غیبی» پیام می‌فرستد و در حالی که برای دیگران خطرناک است، فرزندان خود را باز می‌شناسد و به آنها گزندی نمی‌رساند.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

کسانی که دارای توتم مشترکند، ملزوم به رعایت تکلیف مقدسی هستند که سرپیچی از آن، به خودی خود کیفری را موجب می‌شود؛ آنها باید از کشتن (یا صدمه رساندن) به توتم خویش و از خوردن گوشت آن، یا هر نوع استفادۀ دیگر، خودداری کنند. صفت توتمی تنها ملازم وجود یک حیوان خاص یا یک شیئی مخصوص (رستنی یا نیروی طبیعی) نیست، بلکه کلیۀ آحاد آن نوع حیوان و اشیاء همنوع توتم را شامل می‌گردد. هر چند گاه یکبار جشن‌هایی برپا می‌شود و در طی آن، اعضای گروه توتمی به وسیله رقص‌های تشریفاتی، حرکات و حالات خاص توتم خود را تقلید کرده، آن را به نمایش در می‌آورند.

«توتم» هم در نسل پدری و هم در نسل مادری، به ارث انتقال می‌یابد. محتملاً طریقۀ انتقال در نسل مادری، در همه جا طریقۀ ابتدایی‌تر را تشکیل می‌داده است و تنها در ادوار بعد، انتقال از طریق پدری جانشین آن شده است. وابستگی به توتم، شالودۀ تمام تکالیف اجتماعی استرالیایی‌ها را تشکیل می‌دهد و از یک طرف از حد وابستگی به قبیله فراتر می‌رود و از طریف دیگر از اهمیت قرابت خونی می‌کاهد[1].

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

توتم نه به زمین بستگی دارد و نه به یک محل معین، افرادی که دارای توتم مشترکند می‌توانند جدا از یکدیگر زندگی کنند و با کسانی که توتم‌های مختلف دارند در صلح و آرامش به سر برند[2]. و اکنون باید خصوصیتی از طریقۀ توتمیسم را آشکار سازیم؛ خصوصیتی که طریقۀ مذکور را مخصوصاً برای روانکاوان جالب و مفید می‌گرداند: تقریباً در هر جا که این طریقه متداول است، شامل قاعده‌ای است که به موجب آن وابستگان به یک توتم مشترک، از داشتن روابط جنسی با یکدیگر ممنوعند و بنابراین نباید با یکدیگر ازدواج کنند. این همان قانون ازدواج با غیر اقارب است که جزء تفکیک ناپذیر طریقۀ توتمی به شمار می‌آید.

این منع که با دقت رعایت می‌شود، بسیار قابل توجه است. نهی مورد بحث، هیچگونه ارتباط منطقی با آنچه ما از ماهیت و خصوصیات توتم می‌دانیم ندارد و نمی‌توان دریافت که چگونه توانسته است به «توتمیسم» راه یابد؛ لذا جای شگفتی نیست که برخی از مؤلفان معتقد باشند ازدواج با غیر اقارب، منطقاً و در آغاز، هیچگونه ارتباطی با توتمیسم نداشته است؛ بلکه در یک مرحلۀ معین یعنی هنگامیکه لازم دیده‌اند در امر ازدواج محدودیت‌هایی را مقرر دارند، بر آن افزوده شده است. رابطۀ بین منع ازدواج با محارم و توتمیسم، چه عمیق باشد و چه نباشد، به هر حال این رابطه وجود دارد و به نظر بسیار استوار می‌آید.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

اکنون سعی می‌کنیم تا مفهوم منع مذکور را به کمک برخی ملاحظات دریابیم:

الف) تخطی از این حرمت، بر خلاف نقض سایر قیود توتمی (مثلاً منع خوردن گوشت حیوان توتم)، به کیفری طبیعی که خود به خود پیش می‌آید منجر نمی‌گردد؛ بلکه به وسیلۀ تمامی قبیله انتقام آن از مجرم باز ستانده می‌شود، چنانکه گویی موضوع، دفع خطری است که تمام جامعه را تهدید می‌کند یا خطایی است که که بر دوش اجتماع سنگینی می‌کند. در زیر، گزارشی را نقل می‌کنیم که از «فریزر» گرفته‌ایم و نشان می‌دهد که انسان‌های بدوی با چه شدت و خشونتی مرتکبین این تخلفات را که بی‌شک حتی از نظر ما نیز غیر اخلاقی تلقی می‌شود به کیفر می‌رسانند:

«در استرالیا، روابط جنسی با یک فرد از طایفه‌ای که چنین رابطه‌ای با آن نهی شده است، همواره با مرگ همراه است. این موضوع که زن عضو همان گروه محلی باشد یا آنکه از قبیلۀ دیگری بوده و در طی یک جنگ به اسارت درآمده باشد، چندان تفاوتی نمی‌کند، مردی از طایفۀ مجرم که با زن رابطۀ زناشویی برقرار کند، به وسیلۀ افراد طایفۀ خود مورد تعقیب قرار می‌گیرد و به قتل می‌رسد و زن نیز به همین سرنوشت دچار می‌شود. معهذا در برخی موارد، اگر آن دو موفق شوند مدتی خود را از دسترس تعقیب کنندگان دور نگه دارند، ممکن است که جرم فراموش شود.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

در موارد استثنایی، وقتی که چنین امری در قبیلۀ «تا ـ تا ـ تی»[3] در جنوب «گال جدید» روی می‌دهد، مرد به قتل می‌رسد، ولی زن آن قدر به وسیلۀ ضربات نیزه زخمی و بدنش سوراخ سوراخ می‌شود تا جان بدهد یا نیمه‌جان شود، دلیل اینکه او را فوراً به قتل نمی‌رسانند این است که معتقدند وی در معرض جبر و عنف بوده است. حتی در مورد عشق‌های اتفاقی نیز منهیات طایفه کاملاً رعایت می‌شود؛ هر نوع تخلف از این منع‌ها به گفتۀ «هاویت»[4] (امری هراس انگیز تلقی و با مرگ کیفر داده می‌شود.)»[5]

ب) از آنجا که ماجراهای عاشقانۀ بی‌اهمیت ـ یعنی ماجراهایی که به تولید مثل منجر نمی‌شود ـ نیز مشمول چنین مجازات‌ها قرار می‌گیرد، کمتر احتمال دارد که این نهی‌ها از دلایل و ملاحظات مربوط به نتایج عمل ناشی شده باشد.

ج) نظر به اینکه «توتم» موروثی است و در اثر ازدواج هیچ تغییری در آن روی نمی‌دهد، نتایج این منع را در مورد ارث از طریق مادری به آسانی می‌توان دریافت. اگر مرد مثلاً عضو طایفه‌ای باشد که توتم آن «کانگورو» است و با زنی ازدواج کند که «شترمرغ» توتم اوست، فرزندان آنها ـ پسران و دختران ـ همگی «شترمرغ» خواهند بود. برای پسری که از چنین ازدواجی به وجود آمده است، روابط زنا با مادر و خواهرانش ـ که آنها هم «شترمرغ» هستند ـ غیرممکن است[6].

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

د) ولی یک نظر اجمالی که اندکی با دقت توأم باشد، کافی است تا نشان دهد ازدواج با غیر محارم که جزیی از طریقۀ توتمی است، نتایج دیگری نیز دارد و هدف آن تنها جلوگیری از زنای با مادر و خواهر نیست. ازدواج با غیر محارم، مرد را از داشتن روابط جنسی با هر زنی از اعضای گروه خود، منع می‌کند یعنی با تعدادی از زنان که هیچگونه رابطۀ خونی با آنها ندارد ولی با این‌همه همخون او به شمار می‌آیند.

از لحاظ روانشناسی، علت این منع عجیب که از جمیع منع‌های قابل قیاس در میان اقوام متمدن شدیدتر است، در نظر اول روشن نیست؛ تنها به گمان می‌توان دریافت که در این نهی، نقش توتم (حیوان) به عنوان نیا بسیار به جد گرفته شده است. کلیۀ افراد از نسل یک توتم، همخون بوده و تشکیل خانواده‌ای می‌دهند که در درون آن، تمام درجات قرابت ـ حتی دورترین درجه ـ مانعی قطعی در برابر روابط جنسی تلقی می‌شود.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

بدینسان به نظر می‌رسد که ترسی بسیار شدید از زنای با محارم بر روح این وحشیان چیره است و نسبت به این امر حساسیت بسیار زیادی دارند. این ترس و حساسیت مربوط به خاصیتی است که بر ما به خوبی روشن نیست و سبب شده است که قرابت خونی جای خود را به قرابت توتمی بدهد. معهذا در مورد این تعارض بین دو نوع از قرابت نباید مبالغه کرد، بلکه باید کاملاً متوجه بود که در منهیات توتمی، زنای واقعی با محارم، فقط یک مورد خاص به شمار می‌آید.

[1] – «پیوندی که به وسیلۀ توتم ایجاد می‌شود، استوارتر از پیوند خونی یا خانوادگی به معنی امروزی کلمه است.» :

Frazer: Totemism and Exogamy, Vol. 1., P. 35.

[2] – این خلاصۀ بسیار فشرده از طریقۀ توتمی، ادای توضیحاتی چند و یادآوری پاره‌ای ملاحظات را ایجاب می‌کند:

کلمۀ «توتم» به صورت «توتام» (Totam) در 1791 توسط دانشمند انگلیسی «لانگ» (J. Lang) معمول گشته است و وی آنرا از سرخ‌پوستان آمریکای شمالی گرفته است. خود موضوع به تدریج در قلمرو علوم، توجه را به شدت جلب کرده و سبب شده است آثار فراوانی به وجود آید. از میان این آثار، من به خصوص از تألیف بزرگ و چهار جلدی فریزر «(J. G. Frazer) به نام «توتمیسم و ازدواج با غیر اقارب» (Totemism and Exogamy) چاپ 1910 و نیز از آثار «اندریولانگ» (Andrew Lang) (که اهم آنها عبارت است از «راز توتم» ـ (The Secret of the Totem) چاپ 1905 نام می‌برم.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

توجه به اهمیت توتمیسم برای تاریخ بشر اولیه، ناشی از درایت دانشمند اسکاتلندی «فرگسن مک لنان» (Ferguson Mc. Lennan) است (چاپ 1869 ـ 1870). بنیادهای توتمی علاوه بر قبایل استرالیایی، در میان سرخ‌پوستان آمریکای شمالی و اقوام ساکن مجمع الجزایر اقیانوسیه و در هند شرقی و در میان بسیاری از اقوام آفریقا وجود داشته است و امروزه هم وجود دارد. ولی وجود بعض آثار و بقایا که تفسیر آنها دشوار است، اجازه می‌دهد حدس بزنیم که توتمیسم در میان اقوام آریایی و سامی ساکن آسیا و اروپا نیز وجود داشته است، تا آنجا که نظر بسیاری از دانشمندان بر این قرار گرفته که توتمیسم را یک مرحلۀ ضروری و عموی از تکامل جامعۀ بشری به شمار آورند.

چگونه انسان‌های اولیه به این فکر افتاده‌اند که برای خود توتمی برگزینند، یعنی این یا آن حیوان را پایه و اساس تکالیف اجتماعی خود و نیز ـ چنانکه در سطور بعد خواهیم دید ـ مبنای محدودیت‌های جنسی و نسب خویش قرار دهند؛ در این باره تئوری‌های متعددی وجود دارد که شرحی از آنها را در کتاب «روانشناسی توده ها» تألیف «وونت» (جلد دوم ـ اسطوره و مذهب):

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

(Wundt, Volkerpsychologie, Vol II, Mysthus und Religion)

می توان به دست آورد؛ تئوری‌هایی که حصول توافقی بین آنها تحقق پذیر به نظر نمی‌آید. من بر آنم که مسئله توتمیسم را با توسل به روش روانکاوی، موضوع مطالعۀ خاصی قرار دهم (به فصل چهارم همین کتاب مراجعه شود).

اگر توضیحات تئوریک راجع به توتمیسم با یکدیگر اختلاف دارند، اموری که تشکیل دهنده توتمیسم هستند نیز ـ همانطور که در سطور فوق آنرا مورد بررسی قرار دادیم ـ چنانند که به کمک قواعد کلی نمی‌توان آنها را توضیح داد. ولی نباید فراموش کرد که حتی بدوی‌ترین اقوام و کهنه پرست‌ترین آنها نیز به یک معنی، اقوامی کهنسال هستند و گذشته‌ای طولانی در پشت سر دارند که در طی آن هرچه که بدوی بوده تکامل یافته و در آن دگرگونی قابل ملاحظه‌ای روی داده است و به این علت است که در میان اقوامی که هنوز توتمیسم مرسوم است، آنرا به اشکال بسیار گوناگون که ناشی از تجزیه و تلاشی و تحول و تبدل به سایر بنیادهای اجتماعی و مذهبی است ـ می‌توان مشاهده کرد؛ یا حتی می‌توان آنها را به صورت‌های راکد و جامد نیز بازیافت، ولی این صورت‌ها نیز قاعدتاً با صورت اولیه تفاوت بسیار دارند. نتیجه اینکه به آسانی نمی‌توان تشخیص داد در حال و وضع فعلی، چه چیز تصویر واقعی از گذشته‌ای است که ادامه یافته و چه چیز دگرگونی‌های حادث بعدی به شمار می‌آید.

گزیده‌ای از کتاب توتم و تابو:

[3] – Ta – ta – thi.

[4] – Hawitt

[5] – Frazer, J. c, Vol. I, P. 54.

[6] – معهذا این نهی، پدر را که «کانگورو» است، از زنای با دختران خود که «شترمرغ» هستند مانع نمی‌شود. در انتقال توتم به ارث از طریق پدری، پدر و فرزندان [همگی] کانگورو خواهند بود، و [در این حال] پدر نمی‌تواند رابطۀ زنا با دختران خود برقرار کند؛ ولی پسر می‌تواند با مادر خود چنین روابطی داشته باشد، اینگونه نتایج منع‌های توتمی نشان می‌دهد که ارث از طریق امی، بسیار کهن‌تر از ارث از طریق پدری است، زیرا دلایل متعددی برای قبول این مطلب در دست داریم که هدف منع‌های مذکور مخصوصاً متوجه جلوگیری از زنای پسر با محارم است.

انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “توتم و تابو”