گزیده ای از کتاب به رنگ خاطره هایت
تو و
پاى گمشده‌اى در باد
شانه‌هاى پاييزى
آهسته به واژه‌هاى تو مى‌رسند
چيزى بگو
دل بى‌قرارى دارم
در آغاز کتاب به رنگ خاطره هایت می خوانیم
به دوستان هنرمند:
پروين و مجيد فدائيان
«عقل آمد
عاشقا خود را بپوش»
(مولانا)
فهرست
يكشنبه 9
ميدان 10
طبيعى‌تر 11
گفتم 12
سه‌شنبه 13
تو 14
مى‌توان 15
به روزهاى خوب 16
آشوبى در آينه 17
از ياد مى‌رود 18
يادش بخير! 19
دوشنبه‌هاى آتشناك 20
نترس! 21
پس مى‌توان 22
آشوب 23
سبك نمى‌شود 24
به سرنوشت 25
نترس! 26
تمام نمى‌شود 27
گياه 28
شايد 29
خاطره 30
حقيقت 31
شنبه 32
گاهى 33
مثل 34
نه اين سفر 35
گم 36
پرده 37
نترس! 38
لبخند 39
ساكت 40
گوزن‌ها 41
كلمات 42
اين سطرها 43
سه‌شنبه 44
چگونه 45
شناسنامه 46
واژه‌ها 47
باران 48
دختران 49
شب دريا 50
خيابان 51
با روياهايم 52
پرسه 53
يك گفت وگو 54
آفتاب 55
يكشنبه 56
بهار 57
شكفته 58
حرفى 59
يادمان 60
رؤيا 61
كشف 62
گاهى 63
بيرون 64
اسطوره 65
آسمان 66
سبز 67
هزاره 68
بخشيدنت 69
قطارى 70
كلمات 71
پشت خط 72
اين ايستگاه 73
مردى 74
از چشم 75
دريچه 76
همچنان 77
شعر سكوت 78
پاييز 79
موج 80
نترس! 81
هنوز 82
پاييز 83
چه كسى 84
سقوط 85
توفان 86
از گذر عشق 87
رؤيا 88
روشن و تاريك 89
شنبه 90
سكوت 91
هيچ چيز 92
جمهورى باران 93
نم‌نم پاييز 94
رد پا 95
بوى درختان 96
اسطوره 97
پاسخ 98
سه‌شنبه 99
بخشنده 100
بازو 101
مى‌گويد 102
صف گريه 103
يكشنبه
يكشنبه‌هاى زرد و
نفسِ وطنِ پاييزى‌ات
برگ‌هاى تشنه مى‌دوند و
اسب‌هاى نجيب
به خانه برمى‌گردند!
ميدان
ميدان‌هاى تابستانى و
مردى كه
با تو
از ابريشم و
خيال مى‌گويد
آغازى
ميانِ ايستادنت!
طبيعى‌تر
طبيعى‌تر از
هر چيز
مى‌توان
به چشم‌هاى عاشق تو
پيوست
به بارانى كه هنوز
مى‌بارَد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.