گزیده ای فرهنگ – دانشنامۀ کارا پنج جلدی
- اولين فرهنگ انگليسى ـ فارسى از نظر حجم حروفنگارى، نه صرفآ تعداد جلدهاست.
در آغاز فرهنگ – دانشنامۀ کارا می خوانیم
پيشگفتار سپاس بىكران خداوند سبحان را كه انسان را هم يكسان و همسان و هم گوناگون آفريد، و زبان را همچنين. و الطاف پيدا و پنهانش حتى كارفرما و كارساز اين كار كوچك شد. تا اين وظيفه فرهنگى به سامان و فرهنگ كارا به پايان آمد.Êسميوئل جانسون كه از بزرگترين فرهنگنگاران زبان انگليسى است و چندان دانش و ادب داشت كه او را «فرهنگستان يك نفره» ناميده بودند، در باب درشتىها و دشوارىهاى فرهنگنويسى، كه ارج و اجرش ناپيداست، قطعهاى معروف دارد كه ترجمه تقريبى منظومش از اين قرارست:كوشنده چو كار خود به پايان ببرد
اميد به تحسين فراوان ببرد
فرهنگ نگار آرزويش اين است
كز سرزنش اهل نظر جان ببرد
هم عدّه كم به اين سعادت برسند
Êاز بس مقدمه / پيشگفتار فرهنگها / آثار مرجع را كم خواندهاند و كم خواندهايم، به اين نتيجه رسيدهام كه هر چه كوتاهتر بنويسم. به ويژه آنكه ناشر آثار شادروان جعفر شهرى قول تجربى شيرينى از ايشان نقل كرد: مقدمه سخنى است كه هر چه كم باشد، باز هم زياد است، و هر چه زياد باشد، باز هم كم است.
|
در مقدمه يكى از بهترين فرهنگهاى دو زبانه امروز ديدم كه درباره «فرهنگ چيست» و «فرهنگ دو زبانه چيست» و اين گونه توضيح واضحات و تكرار مكررات بحث كرده بودند. و در همين راستا بايد گفت اگر سزاى گرانفروش نخريدن است، سزاى درازنويس هم نخواندن است. آرى ظاهرآ وقت بسيار است، اما باطنآ فرصت كم است.Êاشارهاى كوتاه به تاريخ فرهنگنگارى دو زبانه انگليسى ـ فارسى كه سابقه آن بيش از دو قرن است، ضرورت و بىشك فايده دارد.نخستين فرهنگ از اين گونه را جان ريچاردسون[2] تأليف كرده است با اين عنوان :
Dictionary, English-Persian/Arabicكه در سالهاى 1780 و 1810م ]و چه بسا بعد هم[ از سوى انتشارات آكسفورد به چاپ رسيده است، و در سالهاى اخير از سوى نشر روزنه ـ در ايران ـ تجديد چاپ شده است. در ايران، آغازگر اين كار دشوار شادروان سليمان حييم (1266 ـ 1348ش) است كه چند گونه فرهنگ انگليسى ـ فارسى و فارسى ـ انگليسى تأليف كرده است، كه نخستين آنها در حدود 80 سال پيش انتشار يافته است. او فرهنگهاى زبانهاى ديگر هم دارد. همه آيتى از دقت و درايت است، و چندان سنجيده و استوار است كه هنوز مرجعيت و فايده دارد. اين گونه آثار با گذشت زمان، كلاسيك مىشوند، نه كهنه. گهگاه كه معادلى ناياب را در آثار او بازمىيابم، شادمانه برمىگيرم و شكر مىكنم و در دل اين مصراع حافظ را در اشاره به او مىخوانم: ‘سليمان` با چنان حشمت نظرها بود با مورش. اوست كه نخستين بار معادل ‘روادارى` را در برابر tolerance آورده كه ما فرهنگنگاران پس از او، مستقيم يا غير مستقيم از او برگرفتهايم. يا به جاى مراجعه كننده به فرهنگ و نظاير آن، معادل شيوا و زيباى ‘واژه جو` را عرضه داشته است.سپس روان شاد عباس آريان پور (1285 – 1363ش) در دهه 1340 فرهنگهاى دو زبانه انگليسى به فارسى در 1، 2، و 5 جلد منتشر كرد. پس از او فرزندش دكتر منوچهر آريان پور كاشانى (متولد 1308) فرهنگهاى دو زبانهاى با همكارى پدر خود يا مستقلا تأليف و طبع
كرد كه مهمترين آنها فرهنگ پيشرو آريان پور (6 جلدى، با همكارى بهرام دلگشايى، 1377) بوده است.پس از آن به سه كار پيشرفته ديگر مىرسيم: فرهنگهاى استادان دكتر على محمد حقشناس (با عنوان هزاره، 2 جلدى و دو جلد در يك جلد)، دكتر محمد رضا باطنى (با عنوان پويا ابتدا در يك و سپس دو جلد، و در حال حاضر هم اشتغال به گسترش و تصويرافزايى آنها دارد) و فرهنگ نشر نو (و در واقع ويراستهاى چندگانه آن) تأليف آقاى محمد رضا جعفرى. ايشان ابتكارى در كار
|
آوردهاند. يعنى فرهنگهايشان كه تجديد چاپهاى مكرر يافته، توأمآ انگليسى ـ انگليسى و
انگليسى ـ فارسى است.فرهنگهاى يك و دو جلدى ديگر هم انتشار يافته است و براى تفصيل بيشتر مراجعه فرماييد به كتاب ترجمه كاوى (نگاشته نگارنده اين سطور) كه بخشى از آن به فرهنگ نگارى دو زبانه در دو قرن اخير اختصاص دارد.فرهنگ تخصصى و موضوعى هم بسيار تأليف و طبع شده كه فرهنگ علوم انسانى، تأليف دوست دانشمند ديرينم، استاد داريوش آشورى، برجستهترين در زمينه خود، و مطلقآ يكى از برجستهترينهاست. همچنين نگاه كنيد به: مقاله ‘فرهنگها “dictionaries” در دانشنامه ايرانيكا كه اطلاعات و آمار ارزندهاى دارد.
ويژگىهاى فرهنگ ـ دانشنامه كارا
- اين اثر فرهنگ محض نيست، بلكه بيش از پانزده هزار مدخل دانشنامهاى / دايرةالمعارفى دارد كه عمدتآ مبتنى بر ويراست يك جلدى دانشنامه بريتانيكا است. (همچنين از دانشنامههاى ديگر مانند دايرةالمعارف فارسى ــ به سرپرستى دكتر غلامحسين مصاحب ــ و دانشنامه دانش گستر ــ به سرپرستى دكتر على رامين، كامران فانى و مهندس محمد على سادات ــ و چندين مرجع ديگر بهره گرفته است).
- جلد آخر آن خود اثرى مستقل و در عين حال متصل به مجلَّدات اصلى است. و شامل بيست و شش هزار و چهار صد اصطلاح از واژگان 60 رشته علمى / فنى / فلسفى / دينى / هنرى و غيره است. واژههاى هر رشته را صاحبنظر همان رشته انتخاب كرده است. نام اين جلد ‘تكمله / واژگان تخصصى` supplement (technical vocabulary) و خود پيشگفتار مستقل، همراه با فرهنگواره زندگينامههاى واژهنگاران دارد. اين تكمله جبران كننده كمبود واژگان تخصصى در متن
فرهنگ ـ دانشنامه كارا است. اصولا فرهنگهاى عمومى، از جمله آنچه معرفى كرديم، لغات تخصصى اندك دارند.
- سنجيده با واژههاى مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسى است و در برابر هر معادلى كه در ده دفتر اين گونهواژهها از سال 1376 تا 1392 انتشار يافته و ما برگزيدهايم حرف (ف)
]= فرهنگستان [آمده است. واژههاى مصوب فرهنگستان در حدود 45 هزار مدخل است. ولى چون غالبآ علمى و فنى محض است برگزيدههاى ما در حدود ده هزار واژه است.
- هم آوانگاشت انگليسى بريتانيايى را در بر دارد و هم آمريكايى را، و نيز تفاوت واژگان اين دو گونه از زبان انگليسى را.
- مترادفها (و گاه متضادها) را هم آورده است. يعنى از واژهاى به مترادف (هاى) آن ارجاعِ نگاه كنيد )Ã( يا نيز نگاه كنيد (ðداده شده است.
|
- تا حد ممكن در برابر اصطلاحات (idiomatic expression = idm) اصطلاحات يا تعبير اصطلاحى فارسى آورده شده، چنانكه در برابر تعبيرات و كلمات عاميانه انگليسى هم تعبيرات و كلمات عاميانه فارسى و در برابر ضربالمثلها هم ضربالمثل آمده. البته اين از ضروريات فرهنگنويسى است.
- اولين فرهنگ انگليسى ـ فارسى از نظر حجم حروفنگارى، نه صرفآ تعداد جلدهاست.
- حاوى بيش از صد و پنجاه هزار مدخل اصلى و فرعى و بيش از بيست و شش هزار مدخل تخصّصى / فنّى است.
- كاربرد فراوان ‘كج خط` ]= اسلش [slash به جاى تكرار، كه در اغلب صفحهها بيش از 30 مورد است. معرفى اين نشانه و توضيح و توجيه آن نياز به شرح و بسط، و آوردن مثال دارد. در صفحات 9 و 10 همين پيشگفتار، مشروحآ به اين مسئله پرداخته شده است.
- در بر داشتن پيوستهاى مفيد از جمله: 1) فرهنگواره معرفى بيش از 600 نفر از اسلامشناسان و ايران شناسان 2) معرفى برندگان جايزه نوبل (از آغاز در 1901 تا 2014م).
3) معرفى همه 230 كشور جهان با اطلاعات همسان 4) فهرستى از كلمات غير انگليسى (به ويژه لاتين) كه در زبان انگليسى راه يافته است.
- در كارا به اصطلاحات و اعلام اسلامى و ايرانى بيش از هر فرهنگ ديگر توجه شده است.
آوانگاشتيكى از مشكلات فرهنگنگارى، اعم از يك زبانه و دو زبانه، نماياندن چگونگى
تلفظ مدخلهاست. و اين ناشى از اين واقعيت است كه در هيچ خطى، صورت كتبى و
صورت شفاهى يكسان نيست. از اين رو در فرهنگنگارى عصر جديد، صاحبنظران آواشناسى نظامهايى براى آوانمايى (تلفظ) مدخلهاى اصلى فرهنگها تدوين كردهاند كه مهمترين آنها
سه نظام است: 1. علايم يا الفباى آوانگارى بينالمللى (IPA) 2. علايم برگزيده سنتى
(Received Pronunciation = RP) كه عمدتآ در فرهنگنگارى بريتانيايى به ويژه آكسفوردى بهكار مىرود. 3. يك شيوه هم كمتر معمول ولى آسان خوانتر است و آن شيوه خود ساخته فرهنگنگار است. نمونه عالى آن در ايران شيوه دكتر محمد رضا باطنى است كه در فرهنگ پوياى خود به كار بردهاند. ما از اين سه شيوه، شيوه دوم را كه در فرهنگ اساس كارمان آمده بود عينآ، با قبول زحمت و صرف وقت، بازسازى كردهايم.در اينجا براى آنكه جان كلام را به دست دهيم دو جدول را كه يكى نمايانگر صامتها و ديگرى مصوتهاست، عرضه مىداريم. بىآنكه وارد شرح جزئيات شويم. به ويژه آنكه دو جدول به حد كافى رساست.
ياد و سپاس
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.