کتاب «موسولینی، آکتورِ کبیر: روانکاوی یک دیکتاتور» نوشتۀ کامیلّو برنری و ترجمۀ سیروس شاملو
گزیده ای از متن کتاب:
اگر یک خارجی از یک ایتالیایی ضدفاشیست نظر بیدوزوکلک و شفافش را دربارۀ شخصیت سیاسی موسولینی جویا شود، پاسخدهنده اغلب شرمنده خواهد بود. اگر در پاسخ، جنم و شخصیت ویژۀ «رهبر»[1] را انکار کند، کشورش را سریعاً به حوزۀ بالکان[2] و جنوبشرقی اروپا پرتاب کرده یا کشورش ایتالیا را شبیه کشور مکزیک کرده که این بار نه به خاک آمریکا، بلکه بهطور اتفاقی به ته قارۀ اروپا چسبیده است! اگر این ایتالیاییِ ضدفاشیست موسولینی را سیاستمداری کبیر خطاب کند، مسیر نقد عوض میشود و روش حکومتداریِ بنیتو موسولینی فاشیسم را جریانی معقول نشان میدهد. پرسشگر اینجا مجبور است با راهوروش قلدری حسن همجواری نشان دهد و این «راهوروش تحکم» را بپذیرد.
در سرزمینهایی که رعایت دموکراسی پارلمانی و لیبرالیسم براساس «بخر و بفروش» یا «تجارت تجارت است»[3] ضعیف عمل میکند و کیمیاگری مدیریت و شعبدهها و اطوارش و القاب دهنپرکن دانشگاهیاش، فرارهای مالیاتی و اختلاسهایش و انضمام لقلقوی حیات ملیاش به حیله و مکر و فریب درنشسته است، این سرزمینها در حیات سیاسی خود جاذبهای هم بهسوی فاشیسم ایتالیایی پیدا خواهند کرد؛ جاذبهای در غایت همدلی، پرجنبوجوش و احساساتی و مردمشمول. عصری که ما در آن زیست میکنیم عصر دیکتاتورهاست. پیوْسودسکی[4] در لهستان، استالین در روسیه، هورتی[5] در مجارستان، آتاتورک در ترکیه، ریوِرا[6] در اسپانیا و هیتلر در آلمان هشت سوی تحکم را قبضه کردهاند. اما هیچیک از آنها را نمیتوان با شخصیت هماننددرمان و هومئوپاتیک[7] موسولینی مقایسه کرد، نه حتی با هر شخص مبتلا به تاردیو[8] که بسیاری از فرانسویهای طبقۀ متوسط و خردهبورژوا آرزویش را دارند. آنتیفاشیستهای ایتالیایی با آگاهی از این امواج مرید و مرادی که دیکتاتورِ رم در خارج از مرزها بهمدد وسایل ارتباطجمعی و چاپ کسب کرده است، راهی جز اغراق و مبالغه ندارند و مجبورند این اسطوره را نفی کنند و به شلاق نقدی جانانه بکشند و او را حسابی لجنمال کنند. نهتنها باید شخصیت بادکردهاش را بیمقدار کنند و به هدایتگر پوچیها تنزلش دهند، بلکه باید او را هیولای آدمخوار سیاسی معرفی کنند. این عمل شاید گاهی پروپاگاندا و شعاری تصنعی جلوه کند، اما بیشتر استقامتی غریزی و بدیههخوانیای بهغایت از درونههای متضاد و نامتجانس با فاشیسم است. در چنین حالتی است که گوینده غرق میزان حقیقتهای موردبحث است و باید آنها را به هر طریقی شرح دهد.
[1]. duce
[2]. کشورهای حوزۀ بالکان یا منطقۀ بشکۀ باروت اروپا یونان، آلبانی، مقدونیه، بلغارستان، صربستان، بوسنی و هرزگوین، کرواسی، اسلوونی و رومانی را شامل میشود _ م.
[3]. les affaires sont les affaires
[4]. Piłsudski
[5]. Horty
[6]. Rivera
[7]. homeopathic: هومئوپاتی نوعی روش درمان است. اگر چنین بیماری تنها بهدلیل یک درد جسمی به پزشک هومئوپات مراجعه کند، باید واقعیتهای روحی، عاطفی و عصبی خود را با پزشک در میان بگذارد. مبلغان این روش میگویند بیماری که نیروی حیاتی وی از میان نرفته باشد، میتواند از هومئوپاتی انتظار بهبود داشته باشد_ـ م.
[8]. tardieu: دیسکنزی تاردیو اختلالی عصبی است که بهشکل حرکات تکراری و غیرارادی شناخته میشود. این اختلال اغلب عضلات صورت، دستها و پاها را گرفتار میکند. این عارضه اغلب با حرکات ظریف و مهارناپذیر زبان و لبها شروع میشود که ممکن است درنهایت به حرکات افراطیتر شبیه تیک مثل جمع کردن و فشردن لبها و بر هم زدن آنها و بیرون آوردن زبان و حرکاتی شبیه جویدن و شکلک درآوردن و اخم ناگهانی و بیمورد و پرش اندامها منجر شود. این حالت در موقعیتهای مزمن همان شیزوفرنی و اختلال دوقطبی است. به رفتار شبهموسولینیها دقت کنید. علائم تاردیو بهشدت مشهود است _ م.
کتاب «موسولینی، آکتورِ کبیر: روانکاوی یک دیکتاتور» نوشتۀ کامیلّو برنری و ترجمۀ سیروس شاملو
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.