عشق با صدای بلند (گزینه اشعار نزار قبانی)

نزار قبانی

مترجم احمد پوری

نزارقبانی شاعر بزرگ عرب در مجموع به عنوان شاعر عشق و زن شناخته شده است، اما بسیاری از اشعار این سخنسرای بزرگ رو در رویی با ستمی است که بر مردم ستم‌دیده
فلسطین از طرف کشور غاصب اسرائیل می رود. در این مجموعه هر دو دسته از این اشعار گزینش شده اند.

. او نخستین مجموعه شعری خود را با نام «آن زن سبزه به من گفت» در 1944 در تیراژ 300 نسخه چاپ کرد. در این مجموعه این شاعربیست و یک ساله سوری به صورت غیر منتظره‌ای به جنگ با سنت و تابوهای عرب درباره زن برخاسته بود. او چون عموی خود ابوخلیل قبانی (1836-1902) شاعر و نمایشنامه‌نویس و کارگردان جنجالی که از ترس کینه و حملات سنت‌پرستان مجبور به ترک سوریه شده بود،با چاپ این کتاب جنجالی به پا کرد. در ماه مارس 1946 مجله مصری الرساله، یادداشتی به قلم شیخ علی طنطاوی درباره این کتاب نوشت:

«اخیراً در دمشق کتاب کوچکی چاپ شده است که جلد قشنگ و ظریفی دارد و کاغذی زرورق دور آن پیچیده‌اند، از آن کاغذهایی که در مجالس عروسی دور جعبه‌های شکلات می‌پیچند. نوار قرمزی نیز دور آن بسته‌اند نظیر نوارهایی که فرانسویان در اوایل اشغال دمشق مقرر کرده بودندکه زنان بدکاره بر کمر خود ببندند تا شناخته شوند. در این کتاب سخنانی به نام شعر چاپ شده است…» حمله اصلی بر این کتاب نه به‌خاطر نوآوری در فورم شعری بلکه بی‌پروایی شاعر در شکستن تابوهای سنتی در باره زن بود. این مجموعه با وجود تمامی هجوم‌ها و دشمنی‌ها به سرعت به میان مردم به ویژه جوانان رفت و نام نزار را به عنوان شاعری جنجالی و شجاع سر زبان‌ها انداخت.

375,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 622 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

احمد پوری, نزار قبانی

نوع جلد

گالینگور

نوبت چاپ

هشتم

تعداد صفحه

414

قطع

رقعی

موضوع

اشعار خارجی

تعداد مجلد

یک

وزن

622

سال چاپ

1402

جنس کاغذ

بالک (سبک)

گزیده ای از کتاب عشق با صدای بلند

کتاب عشق با صدای بلند گزیده اشعار نزار قبانی با ترجمۀ احمد پوری

ما مردمی پوست‌کلفت هستیم

با روحی تهی

روزهایمان به شعبده‌بازی می‌گذرد

شب‌ها را با بازی شطرنج و خواب سر می‌کنیم

در آغاز کتاب عشق با صدای بلند می خوانیم

  

در ماه مه 1998 ادبیات عرب با یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های شعرش وداع کرد. نزار قبانی شاعر عاشقانه سرای سوری در هتلی در لندن دنیا را برای همیشه ترک کرد.قبانی بدون شک شاعری است که در دنیای عرب چه او را بپذیری چه نه، نمی‌توانی به سادگی از کنار نام و آثارش رد شوی. شعر عرب در صد سال اخیر چهره‌های برجسته‌ای ارائه کرده است که نزار یکی از جنجالی‌ترین و شاخص‌ترین آنهاست.اشاره‌ای کوتاه به تحول جریان شعر مدرن عرب شاید در شناخت بیشتر نزار ضروری باشد.تا سال‌های آغازین قرن بیستم جهان، شعر عرب را در محدوده چند شاعر برجسته کلاسیک می‌شناخت. شاعرانی چون نبیغ الظبیانی، ابن‌زیدون، ابو نواس، ابوتمام، متنبی، ابن المعتز، ابوالعلا معری.در آغاز قرن بیستم شاعران جوانی از سوریه، لبنان و فلسطین به ایالات متحده و امریکای جنوبی مهاجرت کردند که معروف به شاعران «مهجر» (مهاجر)شدند. مواجهه با ارزش‌های متفاوت و شوک فرهنگی سبب شد این شاعران برای حفظ هویت به شعر کلاسیک عرب پناه ببرند. اما این بازگشت نقادانه بود و سبب تغییراتی در شکل و وزن شعر شد. شاعرانی چون ابونواس و معری می‌توانستند الگویی مناسب برای شاعران مهاجر باشند چرا که در دوره خود معتقد به رهایی از دشوارگویی و نزدیک کردن شعر به زبان مردم بودند.دو گروه مشخص در این دوره پا به عرصه گداشتند: الرابطه القلمیه (گروه قلم) که در 1920 در نیویورک تشکیل شد و جبران خلیل جبران و ریحانی در راس آن بودند و گروه دیگری به نام العصبه الاندلسیه (گروه اندلس)در سن پائولو.جبران خلیل جبران و ریحانی فورم جدید شعری با عنوان شعرالمنثور و قصید ¸النثر که درواقع تقلیدی بود از شعر آزاد free verse والت ویتمن معرفی کردند. در این نوع شعر قید مصارع مساوی بیت و همچنین قافیه از شعر برداشته شد اما وزن شعر همچنان از اوزان پیشین شعر عرب پیروی کرد.جبران خلیل در قالب شعر منثور به مبارزه با ریا کاری و فساد سیاسی و اجتماعی دوران خود پرداخت.شعر پس از این گروه را معمولاً به چهار دوره مشخص تقسیم می‌کنند:

گروه تفعیله (مکتب عراق) 1947-1957

این مکتب را می‌توان پایه گذار شعر مدرن عرب دانست. نازک الملائکه و بدر شاکرالسیاب دو چهره برجسته این گروه هستند. نازک‌الملائکه اعتقاد داشت که شعر عرب باید هم از نظر فورم و هم محتوی جوابگوی تحولات جهانی و دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی که دنیای عرب در حال تجربه آن است باشد. فورم شعر این گروه به شعر منثور مهاجرین نزدیک شد با این تفاوت که این گروه رعایت وزن و تقطیع محافظه‌کارانه شعر منثور را کنار نهاد و آزادی بیشتری به شعر داد. شعر مدرن عرب با این گروه به دنیا آمد.

جنبش مجله شعر (مکتب سوریه) 1957-1967

زمانی که یوسف الخال، شاعر جوان ساکن امریکا در سال 1955به لبنان آمد متوجه شد که در لبنان مجله‌ای که بتواند سخنگوی شعر مدرن عرب باشد وجود ندارد. بلافاصله شاعران جوان را دور خود گرد آورد و مجله شعر را بنیان گذاشت. این مجله که صرفاً به شعر مدرن می‌پرداخت بلافاصله محبوبیت زیادی بین جوانان علاقمند یافت. به‌تدریج چهره‌های سرشناس دیگری چون آدونیس، انسی الحاج، فواد رفیق، محمد الماغوط، توفیق صائغ وبسیاری دیگر به آن پیوستند.تحولات اجتماعی، سیاسی در جوامع عربی و رشد رادیکالیسم چپ در آن  بیشتر شاعران را پیرامون شعار‌های انسان‌دوستانه و عدالت‌خواهانه گرد آورده بود. بخشی از این شاعران مانند السیاب و البیاتی به حزب کمونیست پیوستند. و دیگران هم با وجود حزبی نبودن شعار‌های آزادی‌خواهانه را از مضامین پایه‌ای شعر خود قرار دادند.

اسرائیل و فشارهای روزافزون آن بر جوامع عربی واکنش‌های اعتراضی و استثمارستیزی را میان جوانان بیشتر تقویت می‌کرد. این است که سایه سیاست بر شعر و ادب عرب سنگین‌تر شد. مضامینی از قبیل عشق و لذت تنها در سایه مبارزات سیاسی بود که مورد قبول بودند.

جنبش حزیران 1967-1980

در ژوئن 1967 اسرائیل با حمله برق‌آسای خود به مصر در عرض شش روز تمامی پایگاه‌های هوایی ارتش مصر را نابود کرد و ضربه بزرگی به نیروی نظامی چند کشور مهم دیگر عرب وارد آورد. این شکست هولناک فضای شعری عرب را نیز تحت تاثیر قرار داد ورنگ غالب آن را سیاسی کرد. شاعرانی نظیر محمود درویش و سمیح القاسم و رشید حسین با سرودن اشعاری درباره جنگ و بیدادی که از سوی اسرائیل بر جوامع عرب می‌رفت معروف به شاعران مقاومت شدند.اغلب شاعران آن زمان به این نتیجه رسیدند که شکست 1967به نوعی نمایانگر ورشکستگی اخلاقی حاکمان عرب نیز بود. حمله تیز بسیاری از شاعران علاوه بر اسرائیل متوجه سیستم‌های حکومتی عرب نیز شد.

تجربه بیروت 1982 به بعد

در 1982 اسرائیل به لبنان حمله کرد و بیروت را به تصرف آورد. بیروت تنها پایتخت لبنان نبود، این شهر پایتخت هنر و اندیشه عربی نیز به‌شمار می‌رفت. هنرمندان و به ویژه شاعران مصری، فلسطینی،عراقی و سوری همه به بیروت پناه برده بودند.این شهر مرکز بزرگ‌ترین ناشران عرب به‌شمار می‌رفت. از نظر بسیاری حمله اسرائیل به این شهر تا حدی نمادین بود چرا که با ویران کردن بیروت ضربه‌ای جدی نیز به ادبیات و هنر عرب وارد می‌شد .برای سقوط بیروت اشعار بسیار زیادی سروده شد. سعدی یوسف در شعر خود بیشتر به خیابان‌های بیروت در زمان حمله پرداخت. آدونیس در شعر صحرای خود بیروت را شهری مظهر تمدن توصیف کرد که بدل به تلی از ویرانی و خاک شده است و با یأس به این نتیجه رسید که عرب باید بعد از بیروت به صحرا برگردد. و محمود درویش نیز در اشعار واپسین خود به ویژه در شعر «بازتاب‌های کوتاه در باره شهری زیبا و باستانی در ساحل دریای مدیترانه» به آوارگی مردم فلسطین پرداخت. این درست زمانی بود که جبهه آزادی‌بخش فلسطین بیروت را ترک کرده بود.

نزار قبانی را نمی‌توان به‌سادگی در یکی از این گروه‌ها قرار داد. او نخستین مجموعه شعری خود را با نام «آن زن سبزه به من گفت» در 1944 در تیراژ 300 نسخه چاپ کرد. در این مجموعه این شاعربیست و یک ساله سوری به صورت غیر منتظره‌ای به جنگ با سنت و تابوهای عرب درباره زن برخاسته بود. او چون عموی خود ابوخلیل قبانی (1836-1902) شاعر و نمایشنامه‌نویس و کارگردان جنجالی که از ترس کینه و حملات سنت‌پرستان مجبور به ترک سوریه شده بود،با چاپ این کتاب جنجالی به پا کرد. در ماه مارس 1946 مجله مصری الرساله، یادداشتی به قلم شیخ علی طنطاوی درباره این کتاب نوشت:

«اخیراً در دمشق کتاب کوچکی چاپ شده است که جلد قشنگ و ظریفی دارد و کاغذی زرورق دور آن پیچیده‌اند، از آن کاغذهایی که در مجالس عروسی دور جعبه‌های شکلات می‌پیچند. نوار قرمزی نیز دور آن بسته‌اند نظیر نوارهایی که فرانسویان در اوایل اشغال دمشق مقرر کرده بودندکه زنان بدکاره بر کمر خود ببندند تا شناخته شوند. در این کتاب سخنانی به نام شعر چاپ شده است…» [1] حمله اصلی بر این کتاب نه به‌خاطر نوآوری در فورم شعری بلکه بی‌پروایی شاعر در شکستن تابوهای سنتی در باره زن بود. این مجموعه با وجود تمامی هجوم‌ها و دشمنی‌ها به سرعت به میان مردم به ویژه جوانان رفت و نام نزار را به عنوان شاعری جنجالی و شجاع سر زبان‌ها انداخت.پس از این اثر و شعر‌های دیگر که از نزار در نشریه‌ها چاپ شد سه گروه عمده او را زیر ضربه انتقاد گرفتند. نخست سنت‌گرایان معتقد به اخلاقیات سنتی که نزار را شاعری منحرف و فاسد نامیدند. این گروه با تشدید فشار‌ها بر او سعی داشتند اورا هم چون عمویش وادار به ترک سوریه کنند. دوم شاعران سنتی عرب بودند که شعر نزار را به سبب سادگی و عامه‌فهم بودن، مبتذل نامیده و اعتقاد داشتند او سطح فاخر شعر عرب را تا حد مردم عادی و بچه‌مدرسه‌ای‌ها پایین آورده است و سوم شاعران سیاسی و انقلابی بودند که نزار را به‌خاطر این‌که در میانه التهابات سیاسی فقط از عشق و زن می‌سراید ملامت می‌کردند.اما عده کثیری هم بودند که تعهد عمیق‌تر نزار و حساسیت او را به ظلم و کهنه‌پرستی می‌ستودند. نزار با طرح ستمی که به سبب سنت‌ها به زن در جوامع عربی روا می‌شد مسأله را از چارچوب عشق و جسم زن بالاتر برده و دردی دیرین را که زنان مجبور به تحمل آن بودند خارج کرد. اشعار عاشقانه او جان تازه‌ای به کالبد فرسوده شعر عرب که در آن شاعران با عصای سنت در جاده شعر گام برمی‌داشتند، دمید و به عشق و لذت مفهومی زمینی و مدرن داد.نزار که سال‌ها به‌عنوان کارمند عالی‌رتبه وزارت خارجه در کشورهای مختلف به‌ویژه کشور‌های اروپایی مشغول به کار بود سرانجام در بهار 1966 از تمامی کارهای دولتی کناره گرفت و در بیروت ساکن شد. در این شهر بود که او انتشارات نزار قبانی را تأسیس کرد از زن سوری خود جدا شد و با بلقیس الراوی آموزگارعراقی ازدواج کرد.بلقیس در 1981 در حادثه بمب‌گذاری در بیروت کشته شد. مرگ او تأثیر ژرفی بر زندگی نزار گذاشت تا جایی که لبنان را برای همیشه ترک کرد. ابتدا راهی سویس شد، بعد مدتی در فرانسه ماند و آخر سر به شهر محبوبش لندن که همیشه برایش مظهر آرامش و زیبایی بود رفت و در آن نیز دنیا را ترک گفت.

اتهام غیر سیاسی بودن و زن‌بارگی بر نزار کم‌کم رنگ باخت. او با نشان دادن واکنش به مصائبی که اسرائیل به دنیای عرب تحمیل می‌کرد ثابت کرد که از جریان‌های سیاسی دور نیست و به اندازه دیگر شاعران سیاسی در برابر این جریانات حساس است. منظومه معروف او «حاشیه‌ای بر کتاب شکست»، که در این گزینه نیز درج شده از زیباترین و تأثیرگذارترین شعر‌ها درباره شکست در جنگ ژوئن 1967 است:

سرزمین غرق در اندوه من

توبه آذرخشی

مرا از یک شاعر عاشقانه‌ها

بدل به شاعری کردی که با خنجر می‌نویسد

اشعار او در تحلیل شکست هولناک اعراب در جنگ با اسرائیل شاید از قوی‌ترین و محکم‌ترین اشعار سیاسی عرب می‌باشد.

ما مردمی پوست‌کلفت هستیم

با روحی تهی

روزهایمان به شعبده‌بازی می‌گذرد

شب‌ها را با بازی شطرنج و خواب سر می‌کنیم

آیا واقعاً همان ملتی هستیم که خداوند نمونه بشریت‌اش خوانده است؟

کودکان عرب!

در باره نسل بی‌روزن ما چیزی نخوانید

امیدی به ما نیست

ما چون پوست هندوانه ایم

چیزی در باره ما نخوانید

راه ما را نروید

قبولمان نکنید

باورهایمان را نپذیرید

ما ملت کج و کوله و دو دوزه بازیم

شعر‌های او پس از بمباران بیروت از پرطرفدارترین شعر‌ها درباره جنگ به شمار می‌رود.

{بیروت}

ما راببخش

اگر در بستر مرگ تنهایت گذاشتیم

اگر چون سربازان شکست خورده ترکت کردیم

ببخش مارا اگررودخانه‌های پرخونت را دیدیم

شاهد تجاوز به تو بودیم

و خاموش ماندیم

خبر مرگ نزار در لندن برای دنیای عرب حادثه‌ای بزرگ بود. بیشتر رادیو و تلویزیون‌های عربی برنامه عادی خود را قطع کرده و این خبر را به اطلاع مخاطبین رساندند.جنازه نزار قبانی، به دستور رئیس جمهوری سوریه با احترام نظامی و تشریفات رسمی بر دوش هزاران نفر از دوستداران شعرش که از کشورهای مختلف عربی آمده بودند، در دمشق، زادگاه او، به خاک سپرده شد.

 

 

درباره‌ی این گزینه

نزار قبانی در ایران و شاید حتی در جهان به عنوان شاعر عشق و زن شناخته شده است. اما واقعیت این است برخی از زیباترین اشعار مقاومت را در مواجهه با ستمی که از سوی اسرائیل بر اعراب رفته، او سروده است. این است که بخشی از کتاب به شعرهای او در این زمینه اختصاص یافته است.اشعار از انگلیسی ترجمه شده‌اند اما با متن عربی مقابله شده و در مواردی که ترجمه انگلیسی نارسا بود اساس بر متن عربی گذاشته شده است.دوست عزیزم خانم مریم حیدری، شاعر و مترجم متون عربی به فارسی و بالعکس با حوصله ستایش‌آمیز همراه با مترجم زحمت مقابله اشعار را به‌عهده داشتند. شکی ندارم اگر این گزینه امتیازی به خود اختصاص دهد نقش خانم حیدری در آن بسیار زیاد خواهد بود. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم.

منابع من برای برگردان این گزینه کتاب‌های زیر بوده‌اند:

  1. Nizar Kabbani, Arabian Love Poems, Translated:Bssam K Frangieh &Clementina R. BrownLynne Reinner Publisher,London,1999 (bi-lingual)
  2. Nizar kabbani, Poems of Love and Exile,Translated:Dr.Saadun Suayeh,Dar Sader Publishers, Beirut 1998(bilingual)
  3. Nizar Qabbani, On Entering the sea,translated:Lena Geyyusi & Sherif Elmusa, Interlink Books, New york, 1996
  4. Abdullah al – Udhari, Modern Poetry of the Arab World,Penguin Books Britain,1986

 

 

 موسسه انتشارات نگاه

موسسه انتشارات نگاه

 

 

 

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق با صدای بلند (گزینه اشعار نزار قبانی)”