منطقه منطبق با مشتری "ایران"
شازده کوچولو |جیبی
آنتوان دو سنت اگزوپه رى
احمد شاملو
سال ۱۹۳۵، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش میکرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همانجا فرودآمد.
همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بینام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا میشود. پسرک به خلبان میگوید که از اخترکی دوردست میآید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم میگیرد برای اکتشاف اخترکهای دیگر خانه را ترک کند. او همچنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش میگوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترکها تعریف میکند و از روباهی که او را این جا، روی زمین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را مییابند که آنها را از تشنگی نجات میدهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار میدهد و میگوید تصمیم گرفته به اخترک خانهاش بازگردد.
این اثر از معروفترین داستانهای کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و همچنین یکی از پرفروش ترین کتاب های تمام دوران ها است. در این داستان اگزوپهری به شیوهای سورئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. او طی این داستان از دیدگاه یک کودک که از سیارکی به نام ب۶۱۲ آمده، پرسشگر سوالات بسیاری از آدمها وکارهای آنها است. این اثر به بیش از ۱۵۰ زبان مختلف ترجمه شده و مجموع فروش آن به زبانهای مختلف از دویست میلیون نسخه گذشتهاست.
جزئیات کتاب
وزن |
100 گرم |
ابعاد |
15 × 10 سانتیمتر |
پدیدآورندگان |
آنتوان دو سنت اگزوپه رى, احمد شاملو
|
نوع جلد |
شومیز
|
نوبت چاپ |
پنجاه و سوم
|
شابک |
9789643518462
|
قطع |
جیبی
|
تعداد صفحه |
103
|
سال چاپ |
1400
|
موضوع |
ادبیات جهان
|
تعداد مجلد |
یک
|
وزن |
100
|
گزیده ای از کتاب شازده کوچولو
محبوبترین کتاب برگزیدهى مردم قرن بیستم.
در آغاز کتاب شازده کوچولو می خوانیم
به لئون ورث Leon Werth
از بچهها عذر مىخواهم که این کتاب را به یکى از بزرگترها هدیه کردهام. براى این کار یک دلیل موجه دارم: این «بزرگتر» بهترین دوست من تو همهى دنیا است. یک دلیل دیگرم هم آنکه این «بزرگتر» همه چیز را مىتواند بفهمد حتا کتابهایى را که براى بچهها نوشته باشند. عذر سومم این است که این «بزرگتر» تو فرانسه زندهگى مىکند و آنجا گشنهگى و تشنهگى مىکشد و سخت محتاج دلجویى است. اگر همهى این عذرها کافى نباشد اجازه مىخواهم این کتاب را تقدیم آن بچهیى کنم که این آدم بزرگ یک روزى بوده. آخر هر آدم بزرگى هم روزى روزگارى بچهیى بوده (گیرم کمتر کسى از آنها این را بهیاد مىآورد.) پس من هم اهدانامچهام را به این شکل تصحیح مىکنم :
به لئون ورث
موقعى که پسربچه بود
آنتوان دوسنت اگزوپهرى
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.