امشب کنار غزل های من بخواب

افشین یداللهی

افشین یداللهی متولد 21 دی ماه ۱۳۴۷ در اصفهان، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانه‌سرایان به‌نام ایرانی است. او كار حرفه‌ای را در سال 1376 آغاز كرد. یداللهی برای بسیاری از سریال‌های ماندگار تلویزیونی ترانه سروده و همچنین با خوانندگان مطرح موسیقی ملی و پاپ در آلبوم‌های موسیقی‌شان همكاری كرده است.

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب، مجموعه ای از غزل های بدیع این شاعر است…

 

135,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 173 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

افشین یداللهی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

دهم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

144

سال چاپ

1402

تعداد مجلد

یک

موضوع

غزل معاصر

وزن

173

گزیده ای کتاب امشب کنار غزل های من بخواب

امشب کنار غزل های من بخواب
شاید جهان تو آرام تر شود

در آغاز کتاب امشب کنار غزل های من بخواب می خوانیم

سپاس فراوان از جناب آقای رضا عزیزی که پیش و بیش از من – و بی‌آنکه بدانم – بسیاری از سروده‌هایم را گردآوری کرده بودند و پس از مطلع نمودن من، با جدیت و دقت بسیار، تمام مراحل گردآوری نهایی، تایپ و نظم‌دهی اشعار را به انجام رساندند.

بی‌شک بدون حضور و پیگیری ایشان، انتشار مجموعه‌های فعلی امکان‌پذیر نمی‌شد.

فهرست

غزل‌ها

  1. یک روز می‌آیی که من، دیگر دچارت نیستم.. 13
  2. آمد و گفت روحِ بادم و رفت…. 15
  3. سوزاندیَم که دلم خام‌تر شود. 17
  4. آتش بزن آرامشِ خاکستریَت را 19
  5. گاهی مسیرِ جاده به بن‌بست می‌رود. 21
  6. دلی پشتِ ارابه‌ی عشق بستی و رفتی.. 23
  7. آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم.. 25
  8. از تو بعید نیست جهان عاشقت شود. 27
  9. بانویِ فصلِ درختانِ سارپوش! 29
  10. بن‌بست و جاده یکی می‌شود اگر. 31
  11. یک شب دلی به مسلخِ خونم کشید و رفت…. 33
  12. آیینه‌وار با تو، اقرار پشتِ اقرار. 35
  13. یک بار، مؤمنانه به شوقم نگاه کن.. 37
  14. این جمعِ پراکنده اگر ایل ندارد. 39
  15. از بس همیشگی شده‌ای مثل باورم. 41
  16. آزادِ آزادم، ببین! چون عشق درگیرِ من است…. 43
  17. بوی تو می‌دهد آغوشِ خالیَم.. 44
  18. لذّت ببر از این که گرفتارِ تو هستم.. 46
  19. نه، غیرِ ممکن است کسی را خدای تو. 48
  20. داغِ همیشگی شده‌ی عمرِ من، تویی.. 50
  21. غریزی‌ترین عاشقِ تو منم، تو با اسمِ من، عشق سَر می‌کشی.. 52
  22. بوسیدمت که ببینم چه می‌شود. 54
  23. در خویش سفر کردم، ویرانه به ویرانه. 56
  24. دو بیتی، غزل، مثنوی می‌فروشم.. 58
  25. رفتی که خاطراتِ تو را زیر و رو کنم.. 60
  26. بمان برای زمین تکیه گاه بردارم. 62
  27. این یک جنونِ منطقی­ست که می‌خواهمت هنوز. 64
  28. تازگی‌ها بوسه‌ات طعمِ سیاست می‌دهد.. 66
  29. من را مشایعت کن با بوسه تا جهنم 68
  30. چرا این اتفاق افتاد امشب؟. 70
  31. شبانه‌های بی‌صدا، سکوتِ نورِ ماه شد.. 72
  32. یک فرصتِ طولانی از چشمِ تو می‌خواهم.. 74
  33. مرا بی‌میلِ من ایجاد کردی… 76
  34. ایستاد، امّا نرفت آنقدر، تا افتاد و رفت…. 78
  35. خطِ قرمزهای ما انگار لیمویی شده. 80
  36. تو با قلبِ ویرانه‌ی من چه کردی؟. 82
  37. کاری کن از سَرِ من آب بگذرد. 84
  38. در آغوشِ من هستی و نیستی.. 86
  39. مُرددَم میانِ غربتِ شیطان و قُربِ جبرائیل.. 88
  40. حقیقتی که در این وعده‌های رویایی­ست…. 90
  41. وقتی خدا تکثیر شد امّا یکی ماند.. 92
  42. قلبم از اعتنای کَمَت سکته می‌کند.. 94
  43. سفر به غیرِ تو را با سراب باطل کن.. 96
  44. کار از یقین گذشته و مشکوک مانده‌ای… 98
  45. دیوارِ یقین، وسعتِ زندانِ خودم بود. 100
  46. دیشب کنارِ پنجره‌ام هیچکس نبود. 102
  47. من خاکِ پایِ مردمِ آزاده‌ی توام. 104
  48. وقتی که واژه را در بسترِ سکوت، تصویر می‌کنی.. 106
  49. بهار، هستيِ پنهانِ درونِ آيينه‌ست…. 108
  50. تا توطئه‌ای دیگر، ‌ای دوست خداحافظ… 110

مثنوی‌ها

  1. کیست قراولِ غزل؟ شاعرِ شورشی منم.. 115
  2. من همه کار کرده‌ام، جعلِ خودم، قتلِ غزل.. 119
  3. سر بریدند آسمان را در زمین.. 121
  4. در چشمِ ماتم رستگاری موج می‌زد. 125

از روز شمارِ یک عشق

  1. زیباییِ تو سَم است، می‌نوشم و می‌میرم. 131
  2. علتِ شعرهای من.. 133
  3. درد که می‌کشی، جهان رنگ‌ پریده می‌شود. 135
  4. خیره شدن به چشم تو. 137
  5. «ساقی» از ساقِ عجیبِ تو چنین نام گرفت…. 139
  6. فقط به عشقِ ذوقِ تو زمانِ خواندنِ غزل.. 14

موسسه انتشارات نگاه

اینستاگرام موسسه انتشارات نگاه

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “امشب کنار غزل های من بخواب”