گزیده ای کتاب امشب کنار غزل های من بخواب
امشب کنار غزل های من بخواب
شاید جهان تو آرام تر شود…
در آغاز کتاب امشب کنار غزل های من بخواب می خوانیم
سپاس فراوان از جناب آقای رضا عزیزی که پیش و بیش از من – و بیآنکه بدانم – بسیاری از سرودههایم را گردآوری کرده بودند و پس از مطلع نمودن من، با جدیت و دقت بسیار، تمام مراحل گردآوری نهایی، تایپ و نظمدهی اشعار را به انجام رساندند.
بیشک بدون حضور و پیگیری ایشان، انتشار مجموعههای فعلی امکانپذیر نمیشد.
فهرست
غزلها
- یک روز میآیی که من، دیگر دچارت نیستم.. 13
- آمد و گفت روحِ بادم و رفت…. 15
- سوزاندیَم که دلم خامتر شود. 17
- آتش بزن آرامشِ خاکستریَت را 19
- گاهی مسیرِ جاده به بنبست میرود. 21
- دلی پشتِ ارابهی عشق بستی و رفتی.. 23
- آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم.. 25
- از تو بعید نیست جهان عاشقت شود. 27
- بانویِ فصلِ درختانِ سارپوش! 29
- بنبست و جاده یکی میشود اگر. 31
- یک شب دلی به مسلخِ خونم کشید و رفت…. 33
- آیینهوار با تو، اقرار پشتِ اقرار. 35
- یک بار، مؤمنانه به شوقم نگاه کن.. 37
- این جمعِ پراکنده اگر ایل ندارد. 39
- از بس همیشگی شدهای مثل باورم. 41
- آزادِ آزادم، ببین! چون عشق درگیرِ من است…. 43
- بوی تو میدهد آغوشِ خالیَم.. 44
- لذّت ببر از این که گرفتارِ تو هستم.. 46
- نه، غیرِ ممکن است کسی را خدای تو. 48
- داغِ همیشگی شدهی عمرِ من، تویی.. 50
- غریزیترین عاشقِ تو منم، تو با اسمِ من، عشق سَر میکشی.. 52
- بوسیدمت که ببینم چه میشود. 54
- در خویش سفر کردم، ویرانه به ویرانه. 56
- دو بیتی، غزل، مثنوی میفروشم.. 58
- رفتی که خاطراتِ تو را زیر و رو کنم.. 60
- بمان برای زمین تکیه گاه بردارم. 62
- این یک جنونِ منطقیست که میخواهمت هنوز. 64
- تازگیها بوسهات طعمِ سیاست میدهد.. 66
- من را مشایعت کن با بوسه تا جهنم 68
- چرا این اتفاق افتاد امشب؟. 70
- شبانههای بیصدا، سکوتِ نورِ ماه شد.. 72
- یک فرصتِ طولانی از چشمِ تو میخواهم.. 74
- مرا بیمیلِ من ایجاد کردی… 76
- ایستاد، امّا نرفت آنقدر، تا افتاد و رفت…. 78
- خطِ قرمزهای ما انگار لیمویی شده. 80
- تو با قلبِ ویرانهی من چه کردی؟. 82
- کاری کن از سَرِ من آب بگذرد. 84
- در آغوشِ من هستی و نیستی.. 86
- مُرددَم میانِ غربتِ شیطان و قُربِ جبرائیل.. 88
- حقیقتی که در این وعدههای رویاییست…. 90
- وقتی خدا تکثیر شد امّا یکی ماند.. 92
- قلبم از اعتنای کَمَت سکته میکند.. 94
- سفر به غیرِ تو را با سراب باطل کن.. 96
- کار از یقین گذشته و مشکوک ماندهای… 98
- دیوارِ یقین، وسعتِ زندانِ خودم بود. 100
- دیشب کنارِ پنجرهام هیچکس نبود. 102
- من خاکِ پایِ مردمِ آزادهی توام. 104
- وقتی که واژه را در بسترِ سکوت، تصویر میکنی.. 106
- بهار، هستيِ پنهانِ درونِ آيينهست…. 108
- تا توطئهای دیگر، ای دوست خداحافظ… 110
مثنویها
- کیست قراولِ غزل؟ شاعرِ شورشی منم.. 115
- من همه کار کردهام، جعلِ خودم، قتلِ غزل.. 119
- سر بریدند آسمان را در زمین.. 121
- در چشمِ ماتم رستگاری موج میزد. 125
از روز شمارِ یک عشق
- زیباییِ تو سَم است، مینوشم و میمیرم. 131
- علتِ شعرهای من.. 133
- درد که میکشی، جهان رنگ پریده میشود. 135
- خیره شدن به چشم تو. 137
- «ساقی» از ساقِ عجیبِ تو چنین نام گرفت…. 139
- فقط به عشقِ ذوقِ تو زمانِ خواندنِ غزل.. 14
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.