کتابچۀ پادزیبایی شناسی

آلن بدیو

ترجمۀ علی معصومی

پاد-زیبایی شناسی نوعی رابطه فلسفه با هنر است که بر پایه آن، هنر خود مولد حقيقتهاست. پاد – زیبایی شناسی هنر را به صورت شیء یا موضوع فلسفه درنمی آورد و به جای پرداختن به تأملات زیبایی شناختی دقیقا به توصیف تأثیرهای درون فلسفه ای می پردازد که هستی مستقل اثرهای معین هنری را از خود به جا می گذارد.

325,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

آلن بدیو, علی معصومی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

دوم

تعداد صفحه

350

سال چاپ

1402

موضوع

فلسفه

وزن

350

جنس کاغذ

بالک (سبک)

گزیده ای از کتاب

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

دربارۀ نویسنده

الن بدیو در 1937 در رباط در مراکش به دنیا آمد. مادرش استاد فلسفه و پدرش استاد ریاضیات و از سال 1944 تا 1958 شهردار سوسیالیست تولوز بود. با آغاز تربیت فلسفی از دهۀ 1950 در پاریس به فلسفۀ سارتر و فلسفۀ ناسازنمایی گروید که به گفتۀ خودش در بر گیرندۀ ” همنهاد پیچیدۀ نظریۀ تاریخ بسیار جبرگرایانۀ مارکسیستی و فلسفۀ پاد جبرگرای وجدان بود”. بدیو از 1969 تا 1999 همراه با ژیل دلوز، میشل فوکو و ژان فرانسوا لیوتار در دانشگاه پاریس به تدریس فلسفه پرداخت. از روزگار جوانی کنشگر سیاسی و یکی از بنیان‏گذاران حزب متحد سوسیالیست و فعال در مبارزه برای رهایی الجزایر از استعمار فرانسه بود.

بدیو از اندیشه‏های افلاتون، هگل، سارتر، ژاک لکان و مائوتسه دون تأثیر پذیرفت. در 1988  بودن و رویداد[1] و در 1989 کتابچۀ بیانیۀ فلسفی را منتشر کرد. یکی از آثار بعدی او یعنی اخلاق مدت ده سال جزو پرفروش‏ترین کتاب‏ها ماند. در 1984 چهار نمایشنامه را که شخصیت اصلی‏شان احمد نام داشت در مجموعۀ چهار گانۀ احمد ارائه کرد. در سال 2006  بودن و رویداد 2: منطق جهان‏ها از او منتشر شد. در 2011  بیانیۀ دوم فلسفی را عرضه کرد و با اسلاوی ژیژک به فعالیت برای زنده‏کردن کمونیسم در مقیاسی جهانی پرداخت. در 2015 نمایشنامۀ رادیویی او با عنوان  دومین محاکمۀ سقرات  از رادیو فرهنگ فرانسه پخش شد.

عنوان «پاد- زیبایی شناسی» کمی نا آشنا به نظر می‏رسد. این مفهوم در بینش بدیو به برداشتی از آفرینش هنری اشاره دارد که نگرۀ «بازتاب/ رابطه با دیگری»[2] را رد می‏کند اما در عین حال در واکنش به موضوع تقلید یا بازتاب دادن شاعرانۀ « طبیعت» به تأیید درون‏بودی[3] و تک‏بودن[4] هنر می‏پردازد. هنر ازآن‏رو درون‏بودی است که حقیقت آن در بی‏میانجی‏بودنش در اثر هنری مورد نظر داده شده است؛ و ازآن‏رو  تک است که حقیقت آن در خود هنر و تنها در خود هنر یافته می‏شود. زنده‏شدن دوبارۀ مفهوم ماده‏باورانۀ «زیبایی‏شناسی» از اینجا سرچشمه می‏گیرد. نگاه او به پیوند میان فلسفه و هنر به بنمایۀ تعلیم‏گرایی بسته است که به ادعای او به گونه‏ای کاربرد دارد که بتواند شکل‏های شناخت را به شیوه‏ای بیاراید که نوعی از حقیقت بتواند سوراخی در آن ایجاد کند.

برای بهره‏گیری شایسته از این کتاب که بر خلاف کوچکی ظاهر، در بر دارندۀ مفهوم‏های پیچیده و گسترده‏ای است، باید تا آنجا که ممکن است در راه شناخت مفهوم‏ها و اصطلاح‏هایی که در آن به کار گرفته شده‏اند پیش رفت. برای دستیابی به این هدف به جای پیشگفتار مقاله‏ای روشنگر از یک منتقد و به جای پسگفتار سه مقاله از سه منتقد دیگر را با هم می‏خوانیم. شماره‏های درون نشانه های ] . . .  [را برای یادداشت‏های مترجم انگلیسی در پایان متن برگزیده‏ایم. بدیو در فصل نهم کتاب، “هستی” (existance) را از “بودن” (being) متمایز می‏کند و ما هم این نکته را با دانستن اینکه گاهی فهمِ متن را دشوار می‏کند، رعایت کرده‏ایم. از دوست فرهیخته‏ام کاوه بهبهانی که چند نکتۀ سودمند را یادآوری کردند سپاسگزاری می‏کنم.

رو در رو با ابهام در هر سطح

تامس میکال[5]

کتابچۀ پاد- زیبایی‏شناسی پژوهشی نسبتاً کوتاه و بیانیه‏ای فنی است که در آن رشته‏ای از اظهار نظرهای گوناگون به صورت فصل‏هایی مرتبط به دنبال هم می‏آیند و همگی نیازمند آگاهی پیشین از اصل‏های بدیهی محکم و توانمند مورد نظر بدیو در اندام‏های تمایز یافتۀ تولید هنری حقیقت‏اند. بدیو در ادعاهای خود در این مورد که فلسفه به خودی خود موّلدِ حقیقت نیست نرمش‏ناپذیر است، اما می‏پذیرد که فلسفه نمی‏تواند آن‏گونه که دلوز می‏گوید فرآوردۀ مفهوم‏ها باشد. او به ‏صورتی ظریف پیکره‏بندی تازه‏ای به اندیشۀ دلوز می‏بخشد تا بر نظر خودش تأکید کند که برپایۀ آن “چندینی”[6] بودن سفسطه‏آمیزْ تنها در زیر‏تأثیر “یکی”[7]بودن عمل نمی‏کند و دربر دارندۀ دلیل‏های حیرت‏آور دیگری است.

بدیو رابطۀ حقیقت با زیبایی را در درون حوزۀ رقابت‏آمیز زیبایی‏شناسی از نو تعریف می‏کند و تک‏چشم کوکلوپسی[8] همواره‏گشودۀ خود را به مدرنیسم در هنر می‏دوزد، تا طرح‏واره‏ای نو برای “پاد- زیبایی‏شناسی”، به معنی آنچه پس از زیبایی‏شناسی می‏آید، تعریف کند:

” پاد- زیبایی‏شناسی نوعی رابطۀ فلسفه با هنر است که بر پایۀ آن، هنرْ خود موّلد حقیقت‏هاست. پاد- زیبایی‏شناسی هنر را به صورت شیء یا موضوع فلسفه در نمی‏آورد و به جای پرداختن به تأملات زیبایی‏شناختی دقیقاً به توصیف تأثیرهای درون فلسفه‏ای می‏پردازد که هستی مستقل اثرهای معیّن هنری را از خود به جا می‏گذارد.”

زیبایی‏شناسی به‏شیوه‏ای تاریخی، فلسفه را به‏سوی هنر کشانده است؛ اما بدیو این رابطه را وارون می‏کند _ هنرْ استاد گفتمان است (یا به قول لکان، بیشتر به گفتمان فردی هیستریک می‏ماند) که به غلط از راه پیکره‏بندی آثار، نوعی “حقیقت” می‏آفریند (“مجتمع بی‏کرانی از آثار” هنرمندی منفرد)، حقیقتی که فلسفه باید آن را نشخوار کند. شعر بر شرح و بیان او که دنباله‏رو سنت زنجیرۀ تغذیۀ زیبایی‏شناختی است چیرگی دارد، فصل‏هایی هم دربارۀ رقص و نمایش و سینما دارد، اما دربارۀ نقاشی و معماری یا موسیقی خاموش می‏ماند. حقیقت رویداد هنر در درون طرح‏وارۀ بدیو معیاری برای تمیز دادن محتوای آثار ضعیف “واقعگرایی سوسیالیستی ” از آثار “فرا واقعگرا” ارائه نمی‏کند، هرچند در آثار پیشین خود به “رویدادهای ساختگی”‏ای مانند فاشیسم پرداخته است و با طرح ادعاهایی مانند “پیشتازان به هدف آگاهانۀ خود برای رهبری جبهه‏ای متحد در برابر کلاسیسیسم دست نیافته‏اند”، از پیشتاز مدرنیست، کاریکاتوری به‏منزلۀ شرایط یکنواخت عرضه می‏کند _ اما آیا این واقعاً مدرنیسم است؟

فصل اول با عنوان “هنر و فلسفه” واقعاً مرکز متن است، چون هنر و فلسفه به‏شیوه‏ای روشمند از هم شکافته شده‏اند. در اینجا بدیو سه طرح‏واره برای نظم‏دادن به رابطۀ هنر، فلسفه و حقیقت در درون مدرنیته پایه‏گذاری می‏کند: طرح‏وارۀ تعلیم‏گرا (مارکس‏گرا)، رمانتیک (هرمنوتیک _ پدیدارشناختی) و کلاسیک (دربرگیرندۀ اندیشه‏های ارستو و روانکاوی). سپس “امر پاد-زیبایی‏شناسیک” را به‏منزلۀ توانش تازه‏ای عرضه می‏کند که در آن، آثار هنری در پیکره‏بندی‏های زنجیره‏وار فیلم‏ساز مؤلف‏گونۀ خود، نوعی رویداد حقیقت را در پیش‏رو می‏گذارند.

بدیو همواره ادعا کرده است که فلسفه به جای آفریدن حقیقت‏هایی که اصل (بنیاد) شان در فراسوی فلسفه و به‏صورت مشخص، در یکی از چهار گفتمان سیاست، علم، عشق و هنر نهفته باشد، به “تسخیرکردن” یا “مصادره‏کردن” آن حقیقت‏ها می‏پردازد. اینها و تنها همین چهار مقوله حالت‏های تمایز‏یافتۀ حقیقت‏های ممکنی را شکل می‏دهند که از “رویداد”ی فوران‏کننده جریان می‏یابد و پیش می‏رود. “رویداد”‏ی که بدیو از آن یاد می‏کند چیست؟ این پرسش همواره الزامی‏ترین و دشوارترین پرسش فلسفۀ او بوده است، چون رویداد در ژرفا از موقعیت‏ها متمایز بوده است: موقعیت‏ها به‏گونه‏ای گاه‏گاهی روی می‏دهند (مانند انقلابِ فرانسه) و بخت برای رویداد عاملی سرشتی است. رویداد، همان‏گونه که در گفتمان عشق می‏بینیم، بازگردنده به گذشته است _ من تو را دیدم… تو را می‏خواستم… درحالی‏که در گفتمان اصلی سیاست آنچه شبح وار درنظمِ نمادینِ پابرجا (یا ایدئولوژی) آشکار می شود ابیراهی اجتماعی _ سیاسی در فضای (ایجادشده) در مقام گونه‏ای تهیِ بیرون از هستی است.

روش‏شناسی فلسفۀ بدیو، آنگونه که منتقدان ساده‏اندیش او گاهی ادعا می‏کنند، جان‏بخشیدنِ دوباره به افلاتون‏گرایی نیست، اما در تأیید بی‏چون‏وچرای روش‏شناسی‏های ویژۀ تفریق و کسر کردن عنصرها از مجموعه‏های شرایط در تشخیص همانی[9] و تأثیرهای آنها، برخلاف سازوکارهای از رونق‏افتادۀ نفی متافیزیکی (که پیتر برگر[10] یک‏بار آن را برنامۀ شناختی مدرنیست پیشتاز تشخیص داده بود)، دقیق است. بدیو غالباً تفریق را در راستای چیره‏شدن بر بن‏بست‏های کمبود و ناپدیدی و تهیگی در درون گفتمان زیبایی‏شناختی به حرکت در می‏آورد، چون تفریق همواره مشروط و موقت و تقریب روشنگر چیزی است که “نام‏ناپذیر” است و هرگز مطلق نیست. مانورهای “امر پاد- زیبایی‏شناسیک” را هم باید در پرتو همین نکته خواند _ نه به‏عنوان “نفیِ نفی”، بلکه به‏منزلۀ تعلیق یا کنارنهادن خطا: کار فلسفه “فراخوانی است برای نگهداری چیزهایی که ناپدید می‏شوند”، چون “هرگونه نامیدن رویداد یا حضور رویدادی در ذات خود شاعرانه است.”

بدیو بیش از آنکه دربارۀ سبک سخن بگوید دربارۀ حقیقت شاعرانه گفت‏وگو می‏کند، اما نوشته‏های او سبک ویژه‏ای در پیش می‏گذارند _ گونه‏ای فنِ برش. “سبک ” بدیو از مسلم‏دانستن اما گشوده‏نگه‏داشتنِ ادعاهای انکارناپذیر برای خواست درگیر کردن خواننده و تکمیل اندیشه / متن تشکیل شده است که غالباً به‏منزلۀ گزین‏گویه‏های شاعرانه بازگفته می‏شوند. او به این شیوه، فرایند شکل‏گیری موضوع پیرامون حقیقت تسخیرشدۀ یک رویداد را نشان می‏دهد (مانند “بازخواست” مورد نظر آلتوسر[11]) که موضوع تکرارشونده‏ای در آثار منتشرشدۀ اوست. ادعاهای گوناگون او در مورد هنر، مانند گل‏های چیده‏شده و ازحرکت‏بازماندۀ سنجاق‏شده به یک صفحه، خواننده را برمی‏انگیزد تا به‏سوی جنبش‏ها و حرکت‏های اصلی ممکن واپس ـــ فرافکنی کند و به برهم‏نهی تکمیل مورد نظرخود در مورد صف‏آرایی ناتمام بپردازد. این استعاره دلبخواهی نیست _ و به صورت توصیف ضعیف بدیو از تصویرهای ساکن‏شده در سینما در می‏آید، هرچند این فصل آشکارا نکته‏های اندکی به فلسفۀ سینما یا پژوهش در مورد فیلم عرضه می‏کند؛ فلسفۀ فیلم به صورت  1. سینمای ژیل دلوز : ”  تصویر _ حرکت “ و 2″ . سینما: زمان _ تصویر” مطرح می‏شود. هرچه به‏سوی شکل‏های امروزی رسانه‏های پس از سینما پیش‏تر می‏رویم، خاموشی بدیو بیشتر می‏شود.

[1] . با آن که ” رویداد” باید نابودکردن نظام موجود و تعریف کردن نظام نو باشد، بدیو الزاماً به نابودی به معنای بیرونی معتقد نیست و نظر او تفریق کردن یا واپس کشیدن ساختار بخشیدن به واقعیت است برای آن که واقعیت بتواند پایگاه رویدادی خود را آشکار کند.

[2] . reflection /Object relations

[3] . immanent

[4] . singular

[5]. Thomas Mical

[6]. multiple

[7] . Oneness

[8]. Cyclops : در اسطوره‏های یونانی و رومی غولی تک‏چشم است که اودیسه با کورکردن چشم‌او از مرگ می‏رهد.

[9] . identification

  1. 2. Peter L. Berger : جامعه‌شناس اتریشی

[11].Louis Pierre Althusser  : فیلسوف مارکسیست فرانسوی

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

موسسه انتشارات نگاه

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

کتاب “کتابچه پادزیبایی شناسی” نوشته آلن بدیو ترجمه علی معصومی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتابچۀ پادزیبایی شناسی”