مفاهیم روانکاوی: تصعید

تصعید

کالو سینگ

ناتاشا محرم زاده

تصعید یکی از اساسی ترین و جنجالی ترین اصطلاحات فرویدی است که ارتباطی تنگاتنگ با مباحث مطرح در نظریه های هنری دارد. مفهومی که همچون سرزمین رؤیایی ادبیات شبانی دلخواه و همچون آواز سیرنها دلچسب و فریبنده بوده و روانکاوان بسیاری را به خود دعوت کرده، اما تشنه و ناخرسند به زمین سفت و سخت اخلاقیات سوپر اگو و وجدان معذب بازگردانده است. تصعيد اتراقگاه مسافران فراوانی بوده است و روانکاوان بسیاری به سهم خود تلاش کرده اند گرهی از گره های این معضل باز کنند؛ البته اگر در نهایت گرهی اضافه نکرده باشند. نویسنده کتابی که در دست دارید نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ وی تلاش کرده به کمک نظریات رایج در جامعه روانکاوی بریتانیا و خصوصا نظریۀ «روابط ابژه ای» به شرح برخی امکانات و محدودیت های نظریه تصعيد فرویدی بپردازد.

82,500 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

کالو سینگ, ناتاشا محرم زاده

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

سوم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

84

سال چاپ

1402

موضوع

روانشناسی

وزن

200

جنس کاغذ

بالک (سبک)

کتاب تصعید نوشتۀ کالو سینگ ترجمۀ ناتاشا محرم زاده از مجموعه مفاهیم روانکاوی

گزیده ای از کتاب “تصعید”

درآمد: لاطائلات را جدی بگیریم[1]

گیریم که سر  والا[2]است، خب که چه؟ پاسخ نقاش و شاعری کارگر چنین بود:

سر را  والایی است

قلب را آتش

اندام‌ توالدی را زیبایی

و دست‌ها و پاها را نیز تناسب. [[i]]

این شعر معمایی است برای دست‌انداختن ابوالهول. اما آیا واقعاً معما است یا تذکار؟ زیرا وقتی در جوانی برای نخستین بار  امثال جهنم[3]ویلیام بلیک را می‌خوانیم همۀ عبارات جز سومین عبارت، جور در می‌آید. بله، آن سرِ بلندمرتبه که حافظ ذهن آدمی است باید که والا باشد و قلبی که خون از  آن می‌چکد  متأثر  و دست‌های کشیدۀ مرد ویتروویسیِ[4] لئوناردو ، آن معمای کهن تربیعِ دایره، همگی در باب تناسب است. اما چطور می‌توان زیبایی را در اندام‌هایی یافت که در سطر سوم شعر بلیک بدان‌ها اشاره شده است؟[…] آیا قویاً حس نمی‌کنید هرچه این معما شفاف‌تر می‌شود اضطراب بیشتری برمی‌انگیزد؟ وقتی به این قفل گوشتی نگاه یا فکر می‌کنیم تو گویی به معنای دقیقِ کلمه حتماً باید کاری کنیم، حال آنکه باز از افکار و احساسات ته‌مانده‌ای باقی می‌ماند. زیگموند فروید به این حالت می‌گفت: آشناغریبی[5]  و حتی جسورانه‌تر گفته بود: آنها را «به‌ندرت زیبا می‌دانند.» [[ii]] اما آیا وقتی پای زیبایی به میان می‌آید به طور ضمنی امر والا را از قلمروی این اندام‌ها  کنار نمی‌گذاریم؟اصلاً «زیبایی» چیست و «والا» کدام است؟و آیا همۀ این اصطلاحات، بیش از آنکه به آناتومی مربوط باشد، متعلق به وادی هنر نیست؟

بالأخره آدمی به نحوی از انحاء یاد می‌گیرد که چطور  از جملۀ «این زیباست» استفاده کند، هرچند به‌ندرت می‌توانیم آن‌ را چون تجربه‌ای خاص به یاد آوریم و در هیاهوی تجارب مشابه، مثل گفتنِ  «این مطبوع است، قشنگ‌ است یا دوست‌داشتنی ا‌ست» گم می‌شود.

وقتی اُرلاندو[6]، «قهرمانِ » داستان ویرجینیا وولف، پی‌ می‌برد میزبانان او،  که از  کولی‌هایی ترک هستند، در دایرۀ لغاتشان صفت «زیبا» ندارند حیرت می‌کند. عبارت معادل آنها را می‌توان بدین نحو برگرداند: چقدر خوردنی است![[iii]] وانگهی پیش از آنکه تیندال[7] سکۀ این کلمه را در ترجمۀ کتاب مقدس به نام خود ضرب کند[[iv]] چنین کلمه‌ای در زبان انگلیسی هم وجود نداشت. اما تیندال جفتِ بدیهی این کلمه را روی دیگر این سکه نقر نکرد؛ منظورم «زشت» است. زاریِ مشهور اورسیانو «اگر موسیقی خوراک عشق است…»[[v]] نشان می‌دهد که چگونه حالت‌های گوناگون عطش __  عطش زیبایی، گرسنگیِ ساده و عطش جنسی__  به‌جای همدیگر استفاده یا در هم ممزوج می‌شود. اما چرا چنین است؟

ظاهراً همۀ جوامع بشری دو اصطلاح «زیبا» و «والا» را برای تأکید بر تجارب خاصی بسط داده‌اند. معمای بعدی این است که این ‌دو اصطلاح حامل  حکمی اخلاقی[8] هستند. وقتی می‌گوییم چیزی یا رابطه‌ای زشت یا زیباست باری اخلاقیاتی[9] بر آن افزون می‌کنیم. سه نحوۀ  تقرّب نسبت به این واژگان وجود دارد:

  1. زیباشناسی از شرایط اطلاق «زشت» و «زیبا» سخن می‌گوید بر:

الف. ابژه‌های بیرونی، خواه طبیعی باشند، خواه ساختۀ دست زنان و مردان.

ب. تجربۀ درونی، فردی یا مشترک، خواه خود آنها را بسازیم، خواه مخاطبشان باشیم که توأمان حاکی از  قوای عقلانی این تجارب و ابعاد عاطفی آنهاست.

  1. روانشناسی رشد و جامعه‌شناسی شرح می‌دهد که چگونه افراد یاد می‌گیرند «زشت» و «زیبا» را به اموری نسبت دهند که ارزش فرهنگی هم دارند. این توصیفات در سطح بینِ فردی ارائه می‌شود.
  2. نظریۀ روانکاوی شرحی از این تجربه در سطح درون‌فردی ارائه می‌کند؛ چه اتفاقی درون فرد می‌افتد که راه بر چنین تجاربی هموار می‌شود؟ مفهوم اساسی روانکاوی تصعید[10] است. توضیح خواهم داد که این مفهومِ خاصِ روانکاوی چه سهم مهمی بر عهده دارد؛ اولاً در باب درک آنچه در چنین تجاربی دخیل است و ثانیاً در نحوۀ استفاده از این اصطلاحات که پیشتر در حوزۀ زیبا‌شناسی و اخلاق مطرح شده‌اند.

[1]. سینگ عنوان فرعی Mind the Bollocks Better را برای مقدمۀ کتاب خود برگزیده و ظاهراً در این انتخاب گوشۀ چشمی به عبارتNever Mind the Bollocks, Here’s the Sex Pistols  داشته که عنوان آلبوم موسیقی یک گروه بریتانیایی در دهۀ هفتاد میلادی بود.

[2]. sublime

[3]. Proverb of Hell

[4]. Vitruvian Man

[5]. Uncanny

[6]. منظور رمان  اُرلاندو: یک زندگی‌نامه است. چون یکی از موضوعات محوری داستان مذکور تغییر جنسیتِ قهرمان اصلی است، نویسندۀ کتابِ حاضر کلمۀ «قهرمان» را بدین شکل آورده است: «hero-ine ».

[7]. William Tyndale (1494-1536)

[8]. ethical

[9].  moral

[10]. sublimation

[i]. Blake, W., Selected Poems, London: Penguin, 1988, p. 70.

[ii]. Freud, S., ‘The Uncanny’ (1919), PFL 14, p. 368; SE 17, p. 245; Civilization and Its Discontents (1930), PFL 12, p. 271; SE 21, p. 83.

[iii]. Woolf, V., Orlando (1928), London: Penguin, 1993, p. 100.

[iv]. Manguel, A., A History of Reading, Canada: Vintage,1996, p. 272.

[v]. Shakespeare, W., Twelfth Night (1601–2), I.i.1.

موسسه انتشارات نگاه

کتاب تصعید نوشتۀ کالو سینگ ترجمۀ ناتاشا محرم زاده از مجموعه مفاهیم روانکاوی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مفاهیم روانکاوی: تصعید”