مجموعه اشعار حمید مصدق

حمید مصدق

حمید مصدق این شاعر نام آشنا بهمن ۱۳۱۸ در شهرضا متولد شد. چند سال بعد به‌همراه خانواده‌اش به اصفهان رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. او در دوران دبیرستان (دبیرستان ادب) با منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت. مصدق در ۱۳۳۹ وارد دانشکدهٔ حقوق شد و در رشتهٔ بازرگانی درس خواند. از سال ۱۳۴۳ در رشتهٔ حقوق قضایی تحصیل کرد و بعد هم مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد گرفت. در ۱۳۵۰ در رشتهٔ فوق لیسانس حقوق اداری از دانشگاه ملی دانش‌آموخته شد و در دانشکدهٔ علوم ارتباطات تهران و دانشگاه کرمان به‌تدریس پرداخت. حمید مصدق پس ار دریافت پروانهٔ وکالت از کانون وکلا در دوره‌های بعدی زندگی همواره به‌وکالت اشتغال داشت و کار تدریس در دانشگاه‌های اصفهان، بیرجند و شهید بهشتی را پی می‌گرفت. در ۱۳۴۵ برای ادامهٔ تحصیل به‌انگلیس رفت و در زمینهٔ روش تحقیق به‌تحصیل و تحقیق پرداخت. تا سال ۱۳۵۸ بیشتر به‌تدریس روش تحقیق اشتغال داشت و از ۱۳۶۰ تدریس حقوق خصوصی به‌خصوص حقوق تعاون. مصدق تا پایان عمر عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بود و مدتی نیز سردبیری مجلهٔ کانون وکلا را به‌عهده داشت. حمید مصدق در هشتم آذرماه ۱۳۷۷ بر اثر بیماری قلبی در تهران درگذشت

550,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 2000 گرم
ابعاد 18.5 × 14.5 سانتیمتر
پدیدآورندگان

حمید مصدق

نوع جلد

گالینگور

SKU

94037

نوبت چاپ

دوازدهم

شابک

978-964-351-336-8

قطع

رقعی

تعداد صفحه

772

سال چاپ

1389

موضوع

شعر معاصر فارسی

تعداد مجلد

یک

وزن

2000

گزیده از مجموعه اشعار حمید مصدق

تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی
و هنوز …
سال هاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
ومن اندیشه کنان٬ غرق این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

در آغاز مجموعه اشعار حمید مصدق می خوانیم:

فهرست

درفش كاويان 15
مقدمه شاهنامه ابومنصورى 17
درآمد 19
منظومه درفش كاويان 23

آبى، خاكسترى، سياه 53
درآمد 55
قصيده آبى، خاكسترى، سياه 57

در رهگذار باد 91
درآمد 93
1ـ گيرم كه آب رفته به جوى آيد 97

2ـ من با بطالت پدرم هرگز بيعت نمىكنم 143
3ـ با خويشتن نشستن در خويشتن شكستن 177
4ـ آيا چه كس تو را، از مهربان شدن… 203
5ـ اى كاش شوكران،… 239

از جدايىها 259
دفتر نخست 261
درآمد 263
اشعار 1 تا 20 265
دفتر دوم 317
درآمد 319
اشعار 21 تا 37 321

سالهاى صبورى 375
دفتر اول: چشمه عشق 377
شعر عشق 381
غزلواره 382
رشك نوبهار 386
حسادت 390
شاه بيت 394
پيوند جاودان 395

لبخندِ دَره 396
حيرت 399
درويش درد انديش 400
هرگز 403
تمنا 404
تكدرخت 405
اين هم روايتى است 408
شبى بر ساحل زندهرود 411
برخورد 413
افسوس 415
شكست غرور 416
زير خاكستر 417
خواب خوب 421
افسانه مردم 424
خون و جنون 426
از اينجا تا مصيبت 427
خورشيد خاك 430
آفتاب و ذرّه 434
تصوير در قصيده 436
آرزوى نقشْ بر آب 438
چهل سالگى 441

بهار غريب 444
ترانه خوان عشق 448
اسير صبح بناگوش 450
سنگ صبور 452
باغبان 454
مرمر بلند اندام 455
روح سياوش 457
صدر جهان 459
اميد وفا 461
آتش عشق 463
غزل 465
لنترانى 467
سپاهِ دِرم 469
از جدايىها 471
بىتو، با تو 473

دفتر دوم: اشارات 475
آخرين تير 478
آرزو 480
قدرت و قلم 481
شير سنگى 484

نفس سوخته تاكستان 487
گِرد و گردو 489
جوان جنگجوى ايل 492
ارزش انسان 495
خودشكن 497
مرگِ برگ 499
در ميخانه 501
مردان حادثه، دريانوردها 503
انتظار 506
معجزه ايمان 509
ارمغان شب 512
چشم بر راه 515
تكدّى 517
رُخصت آواز 518
رهگذر با من گفت 519
در كنار زندهرود 522
مرگ شهزاده 527
ناباور 529
حرف آخر 531
تشنه خون 532
شكست سكوت 535

ايمان به بازگشت 536
توقع 537
غرورىست در من 539
عزم ويرانى 542
تصوير 543
پايدار 544

منظومه هستى 1ـ برون شد 545
2ـ آفرينش 550
يادنامه شهيدان 557
رهنورد آزادگى 559
مثنوى 561
دشت ارغوان 566
او را رها كنيد 568
زندانى 569
تشويش 571
خاموشى 573
رهايى 575
پيراستن 577
رها ز شاخه 578

شير سرخ 851
شير سرخ 583
پشمينهپوش ِ يوش 585
حركت و بركت 587
نوشيدن مُدام 588
هنوز هم 591
خورشيدِ بىكسوف 592
شعر و خشم و شرم 595
شُكوهِ عشق 597
جامِ جم 601
بيا، بيا، كه هنوز… 602
چه بگويم؟! 605
جهانِ گذران 607
نقش جاودان 608
بهارى در خزان 611
اشكِ شب 613
رسته از رسوايى 615
سوگندها 617
آشتى 619
رنجه از خويش 620
عشق ديرينه 622

كركسانِ كويرى 625
آينه بىتصوير 626
باده وحدت 628
تبرِ حادثه 632
در عين نااميدى 635
اَبَر رندِ آفاق 636
جنونى كو؟ 639
اندوه باغبان 643
حسادت 645
حُبِ وطن 646
دانه شن 649
بيهودگى 652
ستاره در بركه 653
قلم 656
از ما به مهربانى ياد آريد 657
اسطوره سياوُش 661
عصاى معجزه 664
رشك بر آينه 665
انتظار 668
دريانورد 671
شهاب و اشك 674

حاصل عمر 676
بوسه سرد 680
گرگـ بَره 684
تا بارگاهِ قدس خِرد، بارگاه توس 688
كارندگان باد 697
لبخند مهربانى 698
كُردُبا 700
هنگامِ شيون 702
رها ز ما و من 705
پرهيز از آينه 707
خاطره كودكى 708
شعر آتش 712
رقصِ آتش 714
زيور از زر 717
نيماى غزل 720
دعا به جان مدعى 723
سرو كاشمر 725
تكرار تيرگى 727
نشان تو در شعر 729
تمنا 731
دلبسته خاك 732

پرواز روح 734
سيل 736
پرواز ايكار 739
غزل 741
قتل نفس 743
اما تو!! 744
الا يا ايها الساقى! 745
تا ابديت 748
همدلى 749
توسن خيال 750
هم بيم هم اميد 752
يادِ آن صدا 756
قافيه آخرين شعر 759

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مجموعه اشعار حمید مصدق”