در آغاز کتاب تهران خصوصی ما میخوانیم :
حسن علیشیری_ متولد 1360، تهران
- دانشآموختهی زبان و ادبیات انگلیسی و مدیریت رسانه
- شاعر، ترانهسرا و مترجم
فعالیتهای فرهنگی-هنری:
- همکاری به عنوان ترانهسرا با خوانندگانی همچون رضا یزدانی، شادروان ناصر عبداللهی، حامی، مازیار فلاحی، پیروز پایندهآزاد، سروش تهرانی، مسعود امامی، گروه هامان، مجید رضا، کیوان رجبی، آرمین سپیدار، امیرارسلان، افشین مرادیان، نیما گوران و…
- نویسنده و کارشناسمجری برنامههای فرهنگی هنری رادیو ایران، البرز و ایرانصدا
- همکاری با نشریات و سایتهای فرهنگی و هنری در زمینهی نقد ترانه، موسیقی، سینما و ترجمه
- برگزاری کارگاه ترانه در کنار یغما گلرویی به مدت 5 سال
- ویرایش بیش از 22 عنوان کتاب
کتابهای منتشر شده:
- میبوسمت ای ماه! (مجموعه ترانه) انتشارات دارینوش 1383
- خاطرات آدم و حوا به روایت مارك تواین (ترجمه) انتشارات دارینوش 1384
- ما اهل هم بودیم… (مجموعه ترانه) انتشارات فصل پنجم 1393
آنچه در این مجموعه میخوانید، بدون ترتیب زمانی، شامل ترانههای سالهای 1380 تا 1396 مولف است.
فهرست
سکانس | 11 | ■ | 15 | خودگویی |
آشپزخونه | 18 | ■ | 20 | درکم کن |
رو به فردا | 22 | ■ | 25 | امنیت |
میبخشمت | 27 | ■ | 29 | تهرونِ من |
قصه | 32 | ■ | 34 | بگو دوسم داری |
اتفاق | 36 | ■ | 38 | خاطره |
عاشقتر | 40 | ■ | 44 | گلایُل |
انتخاب | 46 | ■ | 48 | نگاهم کن |
با لحن بوسه | 50 | ■ | 52 | ممنونم |
پنهونی | 54 | ■ | 56 | عصر پرسه |
فاصله | 58 | ■ | 60 | برنگرد! |
میبوسمت ای ماه! | 62 | ■ | 66 | شبیه تو |
ببخش | 68 | ■ | 71 | شبیه آرزوها |
من از رفتن نمیترسم | 73 | ■ | 75 | بومی |
ترانهی بازگشت | 78 | ■ | 80 | قانع |
پیامِ محرمانه | 82 | ■ | 85 | دوری |
مترسک | 87 | ■ | 89 | چرا یادم نمیاد |
کافه بهشت | 91 | ■ | 94 | معادله |
برای تانگو… | 96 | ■ | 98 | دلتنگی |
خستهام | 100 | ■ | 102 | مث سرباز… |
تفسیرِ تو | 104 | ■ | 106 | دربهدری |
سفر | 109 | ■ | 112 | نوستالژی |
تکیهگاه | 116 | ■ | 118 | نیمرخ |
غنیمت | 120 | ■ | 122 | راز مبهم |
واکس و ترازو | 124 | ■ | 127 | با من برقص |
چشمروشنی | 130 | ■ | 133 | پیرهنِ سیاه |
بیمقصد | 135 | ■ | 137 | عصیان |
کجا گمت کردم؟! | 139 | ■ | 142 | تب |
پاییز تو مرداد | 144 | ■ | 146 | کابوسواره |
فانوس | 148 | ■ | 150 | لعنت به جاده |
قاتلِ دقیقه | 153 | ■ | 156 | ترانهی آرامش |
با یه نگاه تو… | 158 | ■ | 160 | آخرین دیدار |
من عاشقت بودم | 162 | ■ | 165 | تو که نباشی |
شب بارونی | 167 | ■ | 169 | سینما |
خرمایی | 173 | ■ | 175 | دلهره |
رخصت | 177 | ■ | 179 | به خاطر میسپُرم… |
آبی | 181 | ■ | 183 | تاریکی |
گوچیراش | 185 | ■ | 188 | شاعر تو |
قبر خالی | 190 | ■ | 192 | پلِ شکستن |
پرنده | 194 | ■ | 196 | راهی |
حس رویش | 198 | ■ | 200 | مجذوب |
فاصله | 203 | ■ | 205 | تو رو تنها نمی ذارم |
طوفان | 207 | ■ | 209 | نباید بدونی |
نجات | 210 | ■ | 213 | آغوش تو |
میخوام برم | 215 | ■ | 217 | اسید |
طاقت بیار! | 219 | ■ | 222 | گمت کردم |
تردید | 224 | ■ | 226 | دیدنِ تو |
ترافیک | 228 | ■ | 231 | تلبیس |
معتاد | 233 | ■ | 235 | رفیقانه |
زندونی | 237 | ■ | 240 | ناگفتهها |
خستهگی | 242 | ■ | 245 | آخرین ستارهچین |
انتحارِ فانوس | 248 | ■ | 250 | برو |
معما | 252 | ■ | 254 | آوازخون |
مرداد تبدار | 257 | ■ | 259 | سکوت |
منطقِ ریال | 261 | ■ | 263 | پوچ |
نگو خداحافظ | 265 | ■ | 267 | خاطرهزخم |
نفرین | 269 | ■ | 272 | رفاقت |
اعتراف | 275 | ■ | 277 | آخرین دلداده |
غزلترین حادثه | 279 | ■ | 281 | خرماپزون |
خونه | 285 | ■ | 288 | کجای دنیا |
این دنیا | 290 | ■ | 292 | تنهایان |
پرواز کن… | 294 | ■ | 296 | وقتی تو نیستی |
مرد بیرویا | 298 | ■ | 300 | کلافه |
جونپناه | 303 | ■ | 305 | مجروح |
برای سوفیا | 307 | ■ | 307 | برای سوفیا |
آهنگساز و خواننده: رضا یزدانی
سکانس[1]
بگو کجای گریه پیدات کنم؟!
کجای تهرانِ خصوصی ما؟!
کُنجِ کدوم خاطرهی مشترک؟!
تو صفِ گیشهی کدوم سینما؟!
توی کدوم سکانس فوقالعاده
از اون همه فیلمی که با هم دیدیم؟!
یا تو کدوم ترانهی نابی که
با همدیگه از یه هدفون شنیدیم؟!
ما توی فیلما به جنون رسیدیم
تو «متروپل»، «هفت دقیقه به پاییز»
مثل یه قهرمان ویرون شده
که توی «بوتیک» میزنه زیر میز
«گذشته» واسه ما پر از حسرته
مثل «جدایی نادر از سیمین»
تلختر از طعم «یه حبهی قند»
مثل «شب یلدا»ی سرد و غمگین
«شبهای روشن» رو قدم میزدیم
از پل «پارک وی» تا «سعادت آباد»
انگاری دنیای توی مشت ما بود
شبای جشنواره تو برج میلاد
توی هر تصویری
عشق ما میمونه
من و تو میریم و
سینما میمونه
شریک «جُرمی» عاشقانه بودیم
فصل «محاکمه توی خیابون»
وقتی که «برف روی کاجا» نشست
وقتی که با هم میتپید دلامون
«روسری آبیتو» سر میکردی
پر میشد از عطر تو این حوالی
دست توی دست هم قدم میزدیم
من و تو رو «ردکارپتی» خیالی
خندههای ما توی «سن پترزبورگ»
«نان و عشق و موتور هزار» و جاده
«آتش بس» موقتی بینمون
به صرف یه «پذیرایی ساده»
حالا تو نیستی و جهان خالیه
از عطر تو، از شوق چشمای من
تو شهری که آدما قهرَن با هم
خوبه که باز «ماهیا عاشق میشن»
تمام راه «همنفس» من بودی
«مرهم» زخمام توی این زندگی
یه صندلی کنار من خالیه
اما تو نیستی! «به همین سادگی»
توی هر تصویری
عشق ما میمونه
من و تو میریم و
سینما میمونه
خودگویی
تخته گاز میرم جهانو
مستقیم به سمت بنبست
ماشینم ترمز بریده
این اتوبان رو به درهست
لحظههامو میسوزونم
تو صف یه پمپ بنزین
همهی بغضی که دارم
میشه یه سِلفی غمگین
حالا رو نوک یه قلهم
از خودم سرخوش و راضی
همهی چیزی که دارم
شده شهرتِ مجازی
تا کمر میون دردم
این نمایشِ جنونه
همهی تماشاچیها
قلوهسنگ تو دستشونه
زندگیم مثل ترانهم
پر حذف و نقطهچینه
فرش ابریشمیه که
هر گُلش مثل یه مینه
با خودم حرف میزنم هر شب
وقتی خوابم، وقتی بیدارم
من یه عمر از خودم عقبم
من به رویاهام بدهکارم
آخرین عربدهی من
اولین نتِ سکوته
با خودم همیشه میگم
اوجِ فواره سقوطه
با خودم میگم کسی نیست
دستامو تو تب بگیره
«برای دلواپسیهام
واسه سادگیم بمیره»[2]
کسی نیست بخواد کنارم
همهی راهو بمونه
تنهایی یه انتخاب نیست
سرنوشت نسلمونه
بین این همه فالوئر
یه نفر شبیه من نیست
وقتی با همه غریبی
هیچکجا اسمش وطن نیست
با خودم حرف میزنم هر شب
وقتی خوابم، وقتی بیدارم
من یه عمر از خودم عقبم
من به رویاهام بدهکارم
آشپزخونه
با تو این همیشه خسته
میتونه یه قهرمان شِه
میشه آشپزخونه با تو
بهترین جای جهان شه
قهوهی جلو شومینه
بهتر از هر کافیشاپه
میشه دنیا رو سفر کرد
با تو روی یه کاناپه
میشه از هر خندهی تو
برق مرواریدو صید کرد
توی موهای تو گم شد
مثل یه سوار شبگرد
میتونم اهلِ تو باشم
اهل سرزمینِ رویات
یا پناهنده بشم تو
کشورِ امنِ نفسهات
میدرخشی مثل الماس
مثل عکست تو مانیتور
ناگهانه مال من باش
قد بوسه تو آسانسور
[1]. این ترانه در جشن دنیای تصویر و به صورت زنده توسط رضا یزدانی اجرا شد اما به صورت رسمی منتشر نخواهد شد.
[2]. اشاره به سطری از ترانهی «پوست شیر» – ایرج جنتی عطایی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.