فرزام پروا
آیا جای تعجب دارد که روان ملتی که چنین با ادبیات خود، بهویژه شاهنامه و گلستان و دیوان خواجه درآمیخته، در رؤیاهایش که شاهراهی بهسوی ناخودآگاه هستند، از این گنجینۀ عظیم و یگانه برخوردار شود؟
از پیشگفتار نویسنده
آیا جای تعجب دارد که روان ملتی که چنین با ادبیات خود، بهویژه شاهنامه و گلستان و دیوان خواجه درآمیخته، در رؤیاهایش که شاهراهی بهسوی ناخودآگاه هستند، از این گنجینۀ عظیم و یگانه برخوردار شود؟
از پیشگفتار نویسنده
اهل کتاب، این نویسندۀ سختکوشِ پرکارِ بیقرارتر از پرگار را کمتر به شعر و شاعری میشناسند. با آنکه چهار دفتر شعر نیمایی و کهن __ که امیدوارم کهنه نباشد __ در طول پنجاه سال سروده و منتشر کردهام. با نامهای: 1. کتیبهای بر باد (پیام، 1350ش)، 2. زنده میری (قطره، چاپ اول و دوم 1386ش)، 3. آه و آیینه (قزوین، سایهگستر، 1387ش)، 4. دلرباعیها (مروارید، 1398ش) و دفتر پنجم یعنی نوسرودهها و نویافتهها آماده بود، که به پیشنهاد ناشرِ صدها دفتر و دیوان شعر، برادر دلبندم، جناب آقای علیرضا رئیسدانایی __ مدیر نشر نگاه __ کل شعرهای شصت سالهام را تدوین/ دیوان کردم و به آن انتشارات کوشا عرضه داشتم. من که امروز (اواخر مهرماه 1400ش) هفتادوشش سال دارم (متولد قزوین 12/1/1324ش) از شانزده سالگی شعرگونه میسرایم که رفتهرفته حرفهای شدهام.
از مقدمۀ کتاب به قلم شاعر
کتاب سه شنبه ها با موری داستان مواجهه انسانی است که در میانهٔ مرگ و زندگی بی آنکه بر سر آنها چانه بزند، هر دو را میپذیرد. «موری» حتی در حال احتضار نیز با زندگی گفت وگو میکند. با مطالعه این کتاب خواننده درخواهد یافت زندگی موهبتی است که تنها یک بار نصیب انسان میشود و پیری چیزی جز بازگشت دوباره کودکی نیست. بدین سان گویی در زندگی دوبار زاده میشویم؛ یکی در کودکی و دیگری در کهنسالی.
پزشکان ما عادت ندارند که شرح دورۀ تحصیل و کارآموزی خود را بهطوری که برای عموم مردم قابل استفاده باشند بنویسند و فقط مرحوم دکتر اعلمالدوله ثقفی شرحی در این خصوص نوشته که جزو آثار آن مرد دانشمند دیده میشود، ولی بعضی از پزشکان اروپایی و آمریکایی شرح دورۀ تحصیل و کارآموزی خود را بهطوری که برای عموم قابل استفاده باشد، نوشتهاند و مینویسند و یکی از آنها دکتر آندره سوبیران فرانسوی است که متولد سال ۱۹۱۰ میلادی میباشد و در این تاریخ شصت و سه سال از عمرش میگذرد و این پزشک فرانسوی رسالۀ اجتهاد طبی خود را راجع به ابنسینا پزشک معروف ایرانی نوشته بود.
بهطوری که ملاحظه خواهید کرد، دکتر آندره سوبیران در این سرگذشت بدون اینکه وارد مباحث علمی بشود و اسامی و اصطلاحات پزشکی را ذکر نماید خیلی چیزها به ما میاموزد و از نظر ادبی هم سرگذشت او بــدون لطف نیست و مترجم در این مقدمه از معرفی آندره سوبیران به تفصیل خودداری مینماید و فقط به اختصار میگویدد یکی از پزشکان معروف اروپا میباشد و تخصص وی در جراحی است. اینک مقدمه را ختم میکنیم و متن سرگذشت را به نظر خوانندگان میرسانیم.
این کتاب متضمن شرححال ماریآنتوانت، ملکۀ فرانسه و یکی از زنهای مشهور جهان، از طفولیت تا آخرین ساعت زندگی اوست و «پیرنزلف» که بهراستی در نوشتن اینگونه کتابها هنرمند است، در این مجموعه ما را طوری با زندگی این زن و همچنین حوادث تاریخی، بهخصوص وقایع انقلاب فرانسه، آشنا مینماید که وقتی کتاب به پایان میرسد، احساس میکنیم یک اثر اساسی و مفید را که نظیر آن کمتر وجود دارد، خواندهآیم.
-از مقدمۀ مترجم بر چاپ اول کتاب
سیدوری[1] به گیلگمش میگوید:
«به کجا میروی گیلگمش؟ آن زندگی ابدی را که در پیاش هستی بازنخواهی یافت. آن هنگام که خدایانْ آدمیان را آفریدند، مرگ را نیز بر ایشان مقدر کردند».
به زنان فرات،
مریم، شادیه، عالیه،
به تکتم و فاطیما
که هنوز نمیدانند آزادیشان را پایانیست…
[1]. Siduri-Sabitu: یکی از الهههای اسطورهای میانرودان.
“سیمای زنی در میان جمع” شاهکار بی بدیل هاینریش بل است که برای او جایزۀ ادبی را به ارمغان آورد. در این رمان پر حجم، بل یک زن را در مرکز روایت خود قرار داده و از طریق زندگی او در زمان های مختلف از جوانی تا میانسالی، ما را به آلمان روزگار جنگ و پس از آن می برد.
بل استادانه با برش های زمانی که روش خاص او در قصه گویی است، نکبت و رذالت جنگ را به زیبایی بر ما آشکار می سازد. او استادانه از سیر زندگی نقبی بر سقوط اخلاقی و اجتماعی آدمها می زند که چگونه در شرایط دشوار در ورطۀ ویرانی در می افتند. “سیمای زنی در میان جمع” رمانی است شگفت آور، جذاب و بسیار خواندنی.
هر روانکاو تازه کاری احتمالاً در ابتدای کار و به خاطر انبوه دشواریهای پیش رویش هنگامی که بحث تفسیر تداعیها به میان میآید و وقت رسیدگی به امر واپس رانده میرسد احساس خطر میکند. با این حال وقتی زمانش برسد به زودی در مییابد این دشواریها را کم اهمیت شمرده و لازم است متقاعد شود که دشواریهای جدی که باید با آنها مواجه شود در مدیریت «انتقال» نهفته است. این موقعیت مکرر رخ میدهد و آن زمانی است که بیمار مفتون و عاشق روانکاوش میشود و این آغاز دشواریهای روانکاو است.
سخن ناشر
چهل سال از مرگ حمید عنایت، استاد علوم سیاسی، مترجم و متفکر میگذرد و ما همچنان مرهون آثار بزرگ و ارزندهاش هستیم. دربارۀ پیشینۀ خانوادگی و تحصیلات و آثار او نوشتههایی متعدد در دسترس است. وجه ممیز آثار او را میتوان ترجمۀ آثار مهم، نثر خوش و معادلگذاریهایی دانست که هنوز کارآمد و آموزنده است. یکی از نمونههای آن کتاب فلسفۀ هگل است. این کتاب را سالها پیش خواندم، وقتی دوباره به آن مراجعه کردم از نثر و شیوایی کلام او به وجد آمدم. بهخوبی میدانیم هر اثری، چه ترجمه و چه تألیف، بیاشکال و بینقص نیست اما سرشاخ شدن با فلسفۀ هگل و حتی شرحهایی که بر آن نوشته شده، کاری سعب و دشوار است. رعایت وفاداری به متن در عین رعایت شیوایی ترجمه نیز از جملۀ این سختیهاست.
دریغ که حمید عنایت زود چشم از جهان فروبست و ما را از دوران پختگی اندیشه و آثارش محروم کرد. زندگی پرفراز و نشیب او، چه صبغۀ فرهنگی خانواده و تحصیلاتش در ایران و انگلستان و چه علائق و فعالیتهای سیاسی و فرهیختگیاش، از او متفکری توانمند ساخت که اگر بیشتر زنده میماند بر آثار پربارش میافزود.
کتابی که در دست دارید در شرح اندیشۀ هگل اثری کلاسیک است که با وجود گذشت قریب به صد سال از انتشار آن به زبان اصلی، هنوز تجدید چاپ میشود و به همین ترتیب در ایران نیز بارها تجدید چاپ شده است. امیدواریم بازنشر این کتاب در قالب و حروفچینی امروزین به کار خوانندگان و علاقهمندان فلسفۀ هگل و ترجمههای حمید عنایت بیاید. آذرماه 1401
آدام کوتسکو در کتاب حاضر کوشیده چرخش الهیاتی ژیژک را تبیین کند. به عبارت دیگر، کوتسکو درصدد آن است که نشان دهد چرا ژیژک در صورتبندی قرائت بدیع خود از ماتریالیسم دیالکتیکی ملزم بوده به سنت الهیات یهودی مسیحی روی آورد. پس کوتسکو علاوه بر ارائه شرحی موجز از بنیانهای نظری اندیشه ژیژک در سنت روانکاوی لکانی در دو فصل نخست کتاب خط و ربط ارجاعات ژیژک را با ایدههایی همچون شریعت/قانون، عشق مسیحی، رخداد – مسیح و روحالقدس و کسانی چون پولس رسول و ایوب و نیز دشوارههای نظری ماتریالیسم دیالکتیکی ویژه او نشان میدهد. مؤلف کتاب که خود در سنت آکادمیک الهیات جدید بالیده، کوشیده نسبت قرائت ژیژک را با الهیات مسیحی و اندیشهٔ متألهان مسیحی معاصر، از دیتریش بونهافر و پل تیلیش گرفته تا تامس آلتیزر و جان ،میلبنک واکاوی کند.