تصویرها آخرین کتاب ژروم فراری است که در اوت سال 2018 نوشته شده است. رمانی شگفت انگیز به شکل موسیقی یا سمفونی مردگان در رثای مرگ زن جوانی است که حرفه اش خبرنگاری و عکاسی بوده است.
رمان بسیار شاعرانه و پرمحتواست و در آن زندگی کوتاه این زن جوان را در تاریخ عکس های جنگی تعقیب می کند.
تصویرها واقعیت فراموش شده ای را بیان می کند که تاریخ را می سازد. تاریخی که برای زنده نگه داشتن باید خاطرات در آن زنده بمانند، زیرا این تنها راهی است که اجازه نمی دهد تاریخ تکرار شود.
«توتم و تابو» یکی از آثار مهم زیگموند فروید است. فروید در این اثر به بررسی این دو موضوع و ریشهیابی تاریخی آنها میپردازد. او موشکافانه با بررسی آثار معتبر در این زمینه به زمینههای اصلی پیدایی توتم و تابو پرداخته و سپس به بررسی این موارد در جامعهی متمدن میرسد. کتاب، نقش عوامل روانی در فرد و جمع را در پیدایی و رواج این دو مسئله بازتاب داده و به خوبی در بازگشایی این دو فاکتور مهم در جامعهی کهن تا جامعهی امروزی موثر است. کتاب توسط شادروان محمدعلی خنجی ترجمه و پس از سالها با یک ویرایش اساسی به علاقمندان آثار فروید عرضه میشود.
دفترچه تلفنی که بی وقت پیدا می شود ریتم کند روزهای گرم تابستان کهن سالی ژان داراگان را به هم می ریزد. ژیل اتولینی، شانتال گریپی، گی تورستل و آنی آستران… آنی آستران نام زنی است که ناخواسته از بین تمامی نامها و نوشته ها از هزارتوی پرونده ای جنایی سر بیرون می آورد و مثل یک چراغ قوه نور می اندازد به قسمت تاریکی از زندگی ژان داراگان، همان قسمتی که او موفق شده بود تمام این سالها در تاریکخانه فراموشی حبس شان کند. و این قصه شرح جستجویی است برای به یاد آوردن آنی.
«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار میرود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائهی تصویر سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعهی روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزههای مسیحیت دعوت میکند. منتقدین ، آثار تولستوی را جاده صافکن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر میدانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاههای آشفتهی روسیه آغاز میشود… «نیلیدوف»، اشرافزادهای خوشگذران که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد میآورد که در دوران نوجوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونهماسلوورا ندیمهی روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار دادهاست. لحظهای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالتخواه او میشود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندانها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشتهی تحریر در آورده است.
منطقۀ «شیبکوه» واقع در حاشیۀ شمالی خلیج فارس با تاریخی پرفراز و نشیب و فرهنگ و تمدن کهن و متاثر از رویدادهای بندر مهم «سیراف» به عنوان یک میراث شفاهی در حال فراموشی است. در جنوب ایران و به ویژه منطقۀ شیبکوه، نقش فرهنگی و روند تاریخی و اجتماعی ساز نیانبان به عنوان یکی از شاخصترین سازهای این منطقه زوایای بسیاری دارد که برای درک هویت قومی، فرهنگی و موسیقیایی منطقه بسیار حائز اهمیت است. بررسی ساز نیانبان در منطقه و مطالعۀ تاریخچه و تحولات این ساز از منظر نام، شکل ظاهری، سبک نوازندگی، قطعهها و مقامهای موسیقی، همنوازی با دیگر سازها میتواند به نوعی راوی مردمشناسی و تاریخ این نوار محصور در دریا و کوه باشد.
روایتی حیرتانگیز، قصهای از بلخ تا قونیه، سلوک عاشقانه و زندگی پرماجرای مولانا در بستری از واقعیت و افسانه. روزگار و زندگی یکی از شگفتآورترین عارفان جهان و عشق شورانگیز وی با گوهر خاتون، اوج زندگی عاشقانه و از دست رفتن دلدار، دیدار شگفتش با شمس تبریزی و تحول روحی او که بس شایعه در اطرافش ساخت و بالاخره جوشش شعر از بن جانش یا ردیف شدن مسلسلوار کلمات چون الماسهای تراش خورده در کنار هم، تصویری در بستر تاریخ از روزگار تیرۀ حمله مغولان. تلفیقی استادانه از تاریخ، داستان و افسانه که یکی از پرشورترین عاشقانهها را برساخته است.
آگوست روایت دگرگونیهای سیاسیای است که در دههی ۵۰ میلادی در برزیل به وقوع پیوست. ژوتولیو دورنیس وارگاس، نخستین بار در پی کودتای نظامی سال ۱۹۳۰، به عنوان رئیس جمهور برزیل برگزیده شد. او طی دهههای منتهی به سال ۱۹۵۴، بارها به مناصب سیاسی، از جمله بار دیگر ریاست جمهوری برگزیده شد. در نهایت، وارگاس در پی دگرگونیهای سیاسی برزیل در دههی ۵۰، از مقام ریاست جمهوری استعفا و در سال ۱۳۵۴ با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد تا برگ دیگری در تاریخ سیاسی برزیل ورق بخورد. آگوست روایتی است از افت و خیزهای این برهه از زندگی سیاسی مردم برزیل و ……… .
.
« اسم من بردیا است.که شما مرده اش می پنداشتید ! » مومیایی ، فریاد زنان حضورش را اعلام کرد ، با این ادراک شوم ، که از نظر همگان غایب شده است و در تابوت به گور خود می رود . حضور او در تابوت بود یا در وسوسه ی « جانشین » یا در ذهن آنانی که پی موکب عزا بودند ؟ حافظه ای زنده ، برای هستی خود می طلبید . فریاد زد « من اینجا هستم ، ببینید ! » موکب می گذشت و مردمان از پی او می گذشتند ؛ کسی را پروای آن فریاد خاموش ، آن حضور غایب ، آن وجود از هزاره ها بر گذشته و اینک بر باد شده ، نبود …فکر می کنم ، یکی از این نظامی های بی حوصله ی قدرت طلب بوده که با چند نفر مسلسل بدست رفته بالای سر رئیس ، مردک گفته ، تو به اعتبار سر نیزه ی من حکومت می کنی ، حالا چرا خودم حکومت نکنم . » جوان کوتاه قامتی که تا اکنون ساکت بود ، دستهایش را از جیب درآورد ، در هوا تکان داد و گفت « همه ی شان سر و ته یک کرباسند . برای ما چه فرقی می کند ؟ هر کس می آید ، می خواهد دنیا ، جامعه ، مردم را به قالب افکار و سلیقه خود بریزد . این می رود ، یکی دیگر می آید ، همه هم خود را برترین و بهترین می خوانند . این مردم اند که در مسلخ استبداد های گوناگون قربانی می شوند ، قربانی سلیقه های جور واجور خودکامگان …
ژروم فراری دغدغه سیاست دارد. رمان « آنجا که ایمانم را رها کردم » داستان سیاسی است. رو در رویی شکنجه گر و شکنجه شده در زندان سیاسی با مامور امنیتی . فراری لحظات این تقابل و کنش انسان ها را در شرایط مختلف به استادی ترسیم کرده است و خواننده را همراه خود به هزار توی درونی آدم ها می کشاند تا تصویر « ایستادگی و تسلیم و بر عقیده پای فشردن و یا از دست رفتن باور » را به زیبایی در برابر خواننده قرار دهد. فراری نویسنده توانایی است که ادبیات غنی آن در سال های اخیر در بین خوانندگان فارسی زبان علاقمندان جدی داشته است و نویسندگان این منطقه توانسته اند به خوبی در دل ایرانیان جای خود را باز کنند.