موسسه انتشارات نگاه،کتاب،محمد قراگوزلو
فتحنامهی کابل: اسرار پنهان جنگ بیپایان
کارلوتا گال
محمد قراگوزلو
جسدهای آش و لاش مهمانان عروسی دراز به دراز در دو سوی حیاط کنار هم غلتیده بودند. چند روستایی در مسیر باغ به خون تپیده بودند. تکههایی از گوشت تن باشندگان از درختان آویزان بود. پیکر پتی زنی به تنهى نهال پژمردهی بادام پیچیده بود. آتش توپخانه زخمیهای زیادی را به زاغه ها و دیوارهای خاکی مجتمع دوخته بود. اصابت خوفناک خمپارهها خسارت سختی به خانهها و خرمنها و خواربار خلق وارد آورده بود. جنازهها روی خاک شخم خورده و زیر آوار الوار سقفهای ویران افتاده بودند. مادری با پنج فرزندش در یک اتاق غرق خون بودند. والدین داماد کنار فرزند ۱۳ سالهشان کشته شده بودند. جسد هفت کودک در آستانهی دروازه ی باغ افتاده بود.
قلبم را در دشت لیلی به خاک بسپار!
مارک کوکیس، ریچارد ماهونی، کارلوتا گال
محمد قراگوزلو
هوا سرد و خشک و سوزان بود. ستون کانتینرهای اسیران پشت دروازهی زندان صف کشیده بودند و منتظر باز شدن درهای آهنی زنگزده بودند. تقریباً صدای نالهی زندانیان خاموش شده بود. اسیران به شکل شوم و شگفتانگیزی ساکت شده بودند. دو سرباز مسلح به کلاشینکف به اولین کانتینر نزدیک شدند و به محض اینکه در آن را گشودند، جسدهای جنگجویان طالبان مثل ماهیهای مرده بیرون ریخت. لباسهای اسیران پاره و خیس و خونی بود.
بحران
محمد قراگوزلو
فكر دموكراسى سياسى
محمد قراگوزلو
تاریخ تلخ به روایت شاملو
محمد قراگوزلو
«تاریخ تلخ» اثری نوگرایانه است. نویسنده با جسارتی شگفتانگیز به روایتی تاریخی از زندگی و روزگار احمدشاملو پرداخته اما این روایت نه مبتنی بر اسناد رسمی یا آثار پرداخته شدۀ قبلی که به طور کامل بر اساس سرودههای شاعر است، نویسنده موشکافانه و البته با حوصله و صبری چندساله با آثار شاعر خوگر شده، شأن نزول و نکات مختلف و شعر را کاویده، دقایق و زوایای مختلف زیست و زمانۀ شاعر را از درون هر شعر برآورده و کتابی جذاب و خواندنی نوشته که پر از نکات تازه و بیان نشده از روزگار و زندگی شاعر است.
تاریخ تلخ خیلی زود مورد اقبال جامعۀ کتابخوان قرار گرفت و نسخههای چاپ اول آن به سرعت به اتمام رسید، اینک با پارهای از اصلاحات و رفع کاستیها چاپ دوم این اثر تقدیم دوستداران تاریخ و ادبیات معاصر ایران میگردد….
صاحب شناسنامه 678:تاملی در شعر و اندیشهی فروغ فرخزاد
صاحب شناسنامه 678:تاملی در شعر و اندیشهی فروغ فرخزاد
محمد قراگوزلو
فروغ از جنس فاوستِ گوته – آن جلوه گاهِ پرصلابتِ معنویِ مدرن – نبود که با جایگزینی روابط زندگی نو به هدف خود در متن فاجعه ی تراژیک ارتقا یابد. هم چنین دشوار می توان او را به جهانی راه داد که مارکس در عبور از مناسبات متعفن مدرنیسمِ بورژوایی آفرید. هر آن چه سخت است و استوار دود می شود و به هوا می رود.
با این حال “ایمان بیاوریم” شاعر را سه گام به جان درخشان این جهان نزدیک می کند. آن جا که تقدس و آرمانِ رهاییِ انسان زمینی می شود. فروغ با وجود همه ی های و هوی و هیاهویی که علیه بورژوازی راه می انداخت از چنان صلابتی برای عبور بی تردید از مزایای آن برخوردار نبود. هم زمان پا در زمین چمن آفریقایی خانه ی دروس گلستان داشت و سر در سودای آتشبازیِ میدان توپخانه! لاجرم تلاش برای بازی در هر دو زمین او را به رقصی ناموزون وا می داشت که به تلوتلوی مستان مانسته بود!
امکان فروپاشی سرمایه داری و دلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی
محمد قراگوزلو
«کارل مارکس» در دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی خود در سال 1844 درباره قدرت پول در جامعهی بورژوایی نوشته است؛ « پول، وفاداری را به بیوفایی، عشق را به نفرت، نفرت را به عشق، فضیلت را به شرارت، شرارت را به فضیلت، خدمتکار را به ارباب، ارباب را به خدمتکار، حماقت را به هوش، هوش را به حماقت تبدیل میکند. چون پول به مثابهی مفهومی فعال از ارزش، تمام چیزها را در هم میآمیزد و معاوضه میکند. خود نیز بیانگر در هم آمیختهگی و معاوضهی عام همه چیزها – جهانی وارونه – یا به عبارتی در هم آمیختهگی و معاوضهی همهی کیفیتهای طبیعی و انسانی است….
اگر انسان، انسان باشد و روابطش با دنیا روابطی انسانی، آنگاه میتوان عشق را فقط با عشق، اعتماد را با اعتماد و غیره معاوضه کرد.
کتاب « امکان فروپاشی سرمایهداری و دلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی» درآمدی به تناقضهای درونی و تبیین بحرانهای بزرگ سرمایهداری است. و اگر چه دوران ما، به حکم قانون تکامل و روند پویایی تاریخ اجتماعی و سیر مستمر مبارزهی طبقاتی، عصر زوال و سقوط جهان سرمایهداری است اما برههی تاریکی از خونبارترین دوران سلطهی آن نیز هست.
حال وقت آن رسیده است که بار دیگر ضمن تبیین سازوکارهای سازندهی پیکر جهان سرمایهداری و ترسیم مجدد متناقضهای درونی آن، صورتهای متفاوتاش را مشخص کرد. منظور از ماهیت جهان سرمایهداری، ماهیت آن و شیوهی تولید سرمایهداری است. شیوهیی که بر مبنای استثمار نیروی کار و مبتنی بر مزد و ایجاد ارزش اضافه و انباشت سرمایه، انواع مالکیتهای خصوصی و دولتی را به عرصههای مختلف بازار آزاد و برنامه + بازار پیوند زده است. این شیوهی تولید بنا بر تناقضهای ذاتیاش طی صد سال گذشته، دستکم دو جنگ فراگیر، دهها جنگ منطقهای و بحرانهای متعدد اقتصادی را به جامعهی جهانی تحمیل کرده است. ضد انسانیترین جنبهی این روند معیوب در جریان جبران خسارتهای ناشی از بحران ادواری سرمایه از طریق یورش به معاش کارگران و زحمتکشان قرار گرفته است.
کتاب حاضردر 7 فصل جداگانه «چرا امکان فروپاشی؟»، «انباشت سرمایه»، «تبیین بحران»، «اضافه تولید»، «نرخ نزولی سود»، «سرمایه در بحران» و «دلائل شکست سوسیالیسم اردوگاهی» تدوین شده است که در هر فصل به توضیح مطالب آن پرداخته شده است.
حضور “صاحب شناسنامه678” در نمایشگاه کتاب
"صاحب شناسنامه678" تاملی در شعر و اندیشهی فروغ فرخزاد است که به همت محمد قراگوزلو نوشته شده است. فروغ از جنس فاوستِ گوته – آن جلوه گاهِ پرصلابتِ معنویِ مدرن – نبود که با جایگزینی روابط زندگی نو به هدف خود در متن فاجعه ی تراژیک ارتقا یابد. هم چنین دشوار می توان او را به جهانی راه داد که مارکس در عبور از مناسبات متعفن مدرنیسمِ بورژوایی آفرید. هر آن چه سخت است و استوار دود می شود و به هوا می رود. با این حال "ایمان بیاوریم" شاعر را سه گام به جان درخشان این جهان نزدیک می...