محمد قراگوزلو

فتح‏نامه‏‌ی کابل: اسرار پنهان جنگ بی‌‏پایان

کارلوتا گال

محمد قراگوزلو

جسدهای آش و لاش مهمانان عروسی دراز به دراز در دو سوی حیاط کنار هم غلتیده بودند. چند روستایی در مسیر باغ به خون تپیده بودند. تکههایی از گوشت تن باشندگان از درختان آویزان بود. پیکر پتی زنی به تنه‌ى نهال پژمرده‌ی بادام پیچیده بود. آتش توپخانه زخمی‌های زیادی را به زاغه ها و دیوارهای خاکی مجتمع دوخته بود. اصابت خوفناک خمپاره‌ها خسارت سختی به خانه‌ها و خرمن‌ها و خواربار خلق وارد آورده بود. جنازه‌ها روی خاک شخم خورده و زیر آوار الوار سقف‌های ویران افتاده بودند. مادری با پنج فرزندش در یک اتاق غرق خون بودند. والدین داماد کنار فرزند ۱۳ ساله‌شان کشته شده بودند. جسد هفت کودک در آستانه‌ی دروازه ی باغ افتاده بود.

ادامه خواندن ←

قلبم را در دشت لیلی به خاک بسپار!

مارک کوکیس، ریچارد ماهونی، کارلوتا گال

محمد قراگوزلو

هوا سرد و خشک و سوزان بود. ستون کانتینرهای اسیران پشت دروازهی زندان صف کشیده بودند و منتظر باز شدن درهای آهنی زنگ‌زده بودند. تقریباً صدای نالهی زندانیان خاموش شده بود. اسیران به شکل شوم و شگفتانگیزی ساکت شده بودند. دو سرباز مسلح به کلاشینکف به اولین کانتینر نزدیک شدند و به محض اینکه در آن را گشودند، جسدهای جنگجویان طالبان مثل ماهیهای مرده بیرون ریخت. لباسهای اسیران پاره و خیس و خونی بود.

ادامه خواندن ←

بحران

محمد قراگوزلو

«ظهور ‏نئولیبرالیسم»،«رویزیونیسم روسی»،«دموکراسی لیبرال از مسیر پایان تاریخ»،«از لیبرالیسم به نئولیبرالیسم»،«ظهور نئولیبرالیسم با ریگانیسم»،« تاچریسم»،« دو روایت از رکود اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی» ،«افول سال‏های طلایی نئولیبرالیسم»،«هایک و پوپر تئوریسین‏های دموکراسی‏نئولیبرال»، «تنگناهای نئولیبرالیسم»،«برزخ استالینیسم یا دوزخ نئولیبرالیسم»،«رکود بزرگ و صعود کینزیسم»،«طرح‏های جای‏گزین رکود اقتصاد سرمایه-داری»،«راه‏حل امپریالیستی (جنگ افغانستان و عراق) »،«خشونت ضد دموکراتیک نئولیبرالیسم »،«اصلاح‏ طلبی یا لابی ‏گری»و…عنوان برخی از بخش های این اثر است.
نویسنده در آغاز این اثر عنوان می کند:«هدف اصلی و راهبردی این مجموعه تکمیل فرایند دولت سرمایه به دولت سرمایه‏ داران از طریق یارگیری گسترده از جناح‏های مختلف بورژوازی ایران ذیل برنامه‏ ی توسعه‏ ی سیاسی یا دموکراتیزاسیون راست (روال کار) است. تبلیغ دموکراسی لیبرال تحت شعارهای پر طمطراقی همچون “ایران برای همه‏ ی ایرانیان” در همین راستا شکل بسته است. با این همه عمر نئولیبرالیسم در چارچوب حاکمیت دولت‏های امپریالیستی و کشورهای سرمایه‏ داری پیشرفته در آخرین سال‏های نخستین دهه‏ ی هزاره‏ ی سوم به پایان رسیده است.
روز20 ژانویه 1981 رونالد ریگان – در مُقام رییس ‏جمهور ایالات متحد آمریکا – در اوج بحران اقتصاد کینزی به قدرت خزید و در راستای اجرای دیکته‏ های میلتون فریدمن، اعلام کرد: دولت راه ‏حل مشکلات ما نیست، بل‏که دلیل وجود مشکلات است و دوران آن به پایان رسیده….. دو سال پیش از آن مارگارت تاچر مدعی شده بود:” چیزی به عنوان جامعه وجود ندارد، بل‏که فقط مردان و زنان منفرد وجود دارند”. کم‏تر از سه‏‏ دهه‏ پس از آن‏که نئولیبرالیسم توانست از طریق انباشت به شیوه ی خلع ید مجدد از سرمایه‏ داری بر محور رژیم انباشت متکی به ارزش سهام، سیاست های مونتاریستی، بورس بازی، کم‏رنگ‏ سازی نقش حمایتی دولت از زنده ‏گی اقتصادی مردم، اصالت بخشیدن به بنیادگرایی بازار آزاد، خصوصی ‏سازی، اقتصاد کازینویی و به قول خودشان اقتصاد ماده ‏زدایی شده، توزیع دارایی رو به بالا، مقررات‏ زدایی از بازار و انهدام اتحادیه‏ ها و دست‏آوردهای جنبش کارگری، بر بحران ادواری سرمایه ‏داری (اضافه تولید و گرایش نزولی نرخ سود) فایق آید، یک‏بار دیگر تضاد کار ـ سرمایه و تناقض‏ ذاتی سرمایه‏ داری بحران تازه‏ ی آفریده است. این بحران – به عنوان جدی‏ ترین چالش سرمایه‏ داری از دهه‏ ی1930 تاکنون – از یک طرف نشان داده است که همه‏ ی آمارهای مبتنی بر رشد اقتصادی سه ‏دهه ‏ی گذشته سرابی بیش‏ نبوده و در این مدت آن‏چه رشد کرده سرمایه ‏ی موهوم (به تعبیر مارکس) بوده و از طرف دیگر با شکست همه‏ جانبه‏ ی نظام ‏های سرمایه‏ داری نئولیبرال اقتصاد سیاسی جهان در شرایط تازه‏ یی قرار گرفته است.»

ادامه خواندن ←

فكر دموكراسى سياسى

محمد قراگوزلو

فكر دموكراسي سياسي به مثابه توسعه سياسي جامعه يكي از اركان شكل‌دهنده توسعه متوازن است و بدون تحقق آن تصور جامعه توسعه يافته انگاره‌‌اي خام و موهوم خواهد بود. شكل‌گيري دموكراسي، به عنوان يك روند و جريان ـ مستلزم پاي‌بندي دولت‌ها و ملت‌ها به پاره‌اي لوازم اجتناب‌ناپذير است. همان‌گونه كه تشكيل دو پديده دولت ـ ملت نيز در شمار دست‌آوردهاي مدرنيته است، براي استقرار تمام و كمال دموكراسي سياسي، عينيت يافتن همه‌سويه مشاركت سياسي به اندازه اجرايي شدن شايسته‌سالاري، ضروري است؛ همان‌طور كه وجود نهادهاي متكثر مدني و به تبع آن پيدايش جامعه مدني، به ميزان ظهور احزاب، لازم و ملزوم است. صرف نظر از مفاهيم مستقلي كه دو واژه تخصصي “توسعه” و “سياست” دارند، در يك تعريف كلي از مفهوم توسعه سياسي بر محور حداكثر توافق نخبگان علوم سياسي، مي‌توان “فراگرد (پروسه) دموكراتيزاسيون جامعه” را در جايگاه بديل “توسعه سياسي” نشاند و براي تحقق اين فراگرد، مراحل متعددي را مد نظر قرار داد. قابل ذكر است كه هر جامعه در دوره گذار به توسعه يافتگي سياسي و استقرار دموكراسي با چالش‌هايي مواجه مي‌شود، پيش‌نيازهايي را توليد مي‌كند و لوازمي را به تمرين عمومي مي‌گذارد كه هريك به صورت مجزا با حاشيه‌هاي مربوطه، در كتاب حاضر مطرح و شرح داده شده است. نگارنده در اين كتاب به نقد و بررسي مباني اصلي دموكراسي با تاكيد بر ظرفيت‌هاي سياسي آن پرداخته است و از يك منظر، اين كتاب مانيفست دموكراسي‌خواهي در جوامع توسعه‌نيافته است.

ادامه خواندن ←

تاریخ تلخ به روایت شاملو

محمد قراگوزلو

«تاریخ تلخ» اثری نوگرایانه است. نویسنده با جسارتی شگفت‌انگیز به روایتی تاریخی از زندگی و روزگار احمدشاملو پرداخته اما این روایت نه مبتنی بر اسناد رسمی یا آثار پرداخته شدۀ قبلی که به طور کامل بر اساس سروده‌های شاعر است، نویسنده موشکافانه و البته با حوصله و صبری چندساله با آثار شاعر خوگر شده، شأن نزول و نکات مختلف و شعر را کاویده، دقایق و زوایای مختلف زیست و زمانۀ شاعر را از درون هر شعر برآورده و کتابی جذاب و خواندنی نوشته که پر از نکات تازه و بیان نشده از روزگار و زندگی شاعر است.
تاریخ تلخ خیلی زود مورد اقبال جامعۀ کتابخوان قرار گرفت و نسخه‌های چاپ اول آن به سرعت به اتمام رسید، اینک با پاره‌ای از اصلاحات و رفع کاستی‌ها چاپ دوم این اثر تقدیم دوستداران تاریخ و ادبیات معاصر ایران می‌گردد….

ادامه خواندن ←

صاحب شناسنامه 678:تاملی در شعر و اندیشه‌ی فروغ فرخ‌زاد

صاحب شناسنامه 678:تاملی در شعر و اندیشه‌ی فروغ فرخ‌زاد

محمد قراگوزلو

فروغ از جنس فاوستِ گوته – آن جلوه گاهِ پرصلابتِ معنویِ مدرن – نبود که با جایگزینی روابط زندگی نو به هدف خود در متن فاجعه ی تراژیک ارتقا یابد. هم چنین دشوار می توان او را به جهانی راه داد که مارکس در عبور از مناسبات متعفن مدرنیسمِ بورژوایی آفرید. هر آن چه سخت است و استوار دود می شود و به هوا می رود.
با این حال “ایمان بیاوریم” شاعر را سه گام به جان درخشان این جهان نزدیک می کند. آن جا که تقدس و آرمانِ رهاییِ انسان زمینی می شود. فروغ با وجود همه ی های و هوی و هیاهویی که علیه بورژوازی راه می انداخت از چنان صلابتی برای عبور بی تردید از مزایای آن برخوردار نبود. هم زمان پا در زمین چمن آفریقایی خانه ی دروس گلستان داشت و سر در سودای آتشبازیِ میدان توپخانه! لاجرم تلاش برای بازی در هر دو زمین او را به رقصی ناموزون وا می داشت که به تلوتلوی مستان مانسته بود!

ادامه خواندن ←

امکان فروپاشی سرمایه داری و دلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی

محمد قراگوزلو

«کارل مارکس» در دست‎نوشته‎های اقتصادی و فلسفی خود در سال 1844 درباره قدرت پول در جامعه‎ی بورژوایی نوشته است؛ « پول، وفاداری را به بی‎وفایی، عشق را به نفرت، نفرت را به عشق، فضیلت را به شرارت، شرارت را به فضیلت، خدمت‎کار را به ارباب، ارباب را به خدمت‎کار، حماقت را به هوش، هوش را به حماقت تبدیل می‎کند. چون پول به مثابه‎ی مفهومی فعال از ارزش، تمام چیزها را در هم می‎آمیزد و معاوضه می‎کند. خود نیز بیان‎گر در هم آمیخته‎گی و معاوضه‎ی عام همه چیزها – جهانی وارونه – یا به عبارتی در هم آمیخته‎گی و معاوضه‎ی همه‎ی کیفیت‎های طبیعی و انسانی است….

اگر انسان، انسان باشد و روابطش با دنیا روابطی انسانی، آن‎گاه می‎توان عشق را فقط با عشق، اعتماد را با اعتماد و غیره معاوضه کرد.

کتاب « امکان فروپاشی سرمایه‎داری و دلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی» درآمدی به تناقض‎های درونی و تبیین بحران‌های بزرگ سرمایه‎داری است. و اگر چه دوران ما، به حکم قانون تکامل و روند پویایی تاریخ اجتماعی و سیر مستمر مبارزه‎ی طبقاتی، عصر زوال و سقوط جهان سرمایه‎داری است اما برهه‎ی تاریکی از خونبارترین دوران سلطه‎ی آن نیز هست.

حال وقت آن رسیده است که بار دیگر ضمن تبیین سازوکارهای سازنده‎ی پیکر جهان سرمایه‎داری و ترسیم مجدد متناقض‎های درونی آن، صورت‎های متفاوت‎اش را مشخص کرد. منظور از ماهیت جهان سرمایه‎داری، ماهیت آن و شیوه‎ی تولید سرمایه‎داری است. شیوه‎یی که بر مبنای استثمار نیروی کار و مبتنی بر مزد و ایجاد ارزش اضافه و انباشت سرمایه، انواع مالکیت‌های خصوصی و دولتی را به عرصه‎های مختلف بازار آزاد و برنامه + بازار پیوند زده است. این شیوهی تولید بنا بر تناقض‎های ذاتی‎اش طی صد سال گذشته، دست‌کم دو جنگ فراگیر، ده‎ها جنگ منطقه‎ای و بحران‌های متعدد اقتصادی را به جامعه‌ی جهانی تحمیل کرده است. ضد انسانی‎ترین جنبه‎ی این روند معیوب در جریان جبران خسارت‎های ناشی از بحران ادواری سرمایه از طریق یورش به معاش کارگران و زحمت‎کشان قرار گرفته است.

کتاب حاضردر 7 فصل جداگانه «چرا امکان فروپاشی؟»، «انباشت سرمایه»، «تبیین بحران»، «اضافه تولید»، «نرخ نزولی سود»، «سرمایه در بحران» و «دلائل شکست سوسیالیسم اردوگاهی» تدوین شده است که در هر فصل به توضیح مطالب آن پرداخته شده است.

ادامه خواندن ←

حضور “صاحب شناسنامه‌678” در نمایشگاه کتاب

"صاحب شناسنامه‌678" تاملی در شعر و اندیشه‌ی فروغ فرخ‌زاد است که به همت محمد قراگوزلو نوشته شده است. فروغ از جنس فاوستِ گوته – آن جلوه گاهِ پرصلابتِ معنویِ مدرن – نبود که با جایگزینی روابط زندگی نو به هدف خود در متن فاجعه ی تراژیک ارتقا یابد. هم چنین دشوار می توان او را به جهانی راه داد که مارکس در عبور از مناسبات متعفن مدرنیسمِ بورژوایی آفرید. هر آن چه سخت است و استوار دود می شود و به هوا می رود. با این حال "ایمان بیاوریم" شاعر را سه گام به جان درخشان این جهان نزدیک می...

ادامه خواندن ←