امروز 28 تیرماه، سالروز تولد غزلبانوی شعر معاصر ایران، سیمین بهبهانی است که حالا دیرگاهی است از میان ما پرکشیده و رفته، اما کلام او که همه درد است، همه دلواپسی برای مردم و همه فریاد خشم ازنارواییها است، همیشگی و ماندگار است.
یادش را به نیکی گرامی میداریم.
ديدار
چه مىبينم؟ خدايا! باورم نيست ــتويى: هَمرزم من! هَمْسنگر من!
چه مىبينم پس از يكچند دورى
كه مىلرزد ز شادى پيكر من.
تو را مىبينم و مىدانم امروز
همان هستى كه بودى سالها پيش :
درين چشم و درين چهر و درين لب
نشانى نيست از ترديد و تشويش.
تو را مىبينم و مىلرزم از شوق
كه دامان تورا ننگى نيالود :
پرندى پرتو خورشيد، آرى
نكو دانم كه با رنگى نيالود.
تو را مىدانم ــ اى همگام ديرين! ــ
كه چون كوهى گران و استوارى :
نه از توفان غمها مىهراسى
نه از سيل حوادث بيم دارى.
غرورى در جبينت مىدرخشد
نگاهت را فروغى از اميدست
تو مىدانى، به هر جاى و به هر حال
شب تاريك را صبحى سپيدست.
ز شادى مىتپد دل در بر من
به چشمم برق اشكى مىنشيند ــ
بلى، اشكى كه چشمانم به صد رنج
فرو مىبلعدش تا كس نبيند!…
برای بررسی و خرید کتابهای سیمین بهبهانی از لینکهای زیر استفاده کنید:
مجموعه اشعار سیمین بهبهانی (دفتر اول)
مجموعه داستانها و یادنوشتهها
سبز و بنفش و نارنجی: گفت و گو با سیمین بهبهانی