شعر شمس ساده است، اما بسیار عمیق
شمس لنگرودی از بااحساسترین شعرای معاصر ایران است. استاد تراش و ترکیب کلمات است و از چینش کلمات زیباترین تجلیهای احساس او شکل میگیرند. شمس در سالهای اخیر دفتر به دفتر رو به جلو رفته و در شاعرانگی خود اوج گرفتهاست و به حق امروز از یگانههای شعر معاصر فارسی است.
شمس که محققی نکتهبین و دقیق است؛ همه کارهای خود را از دست نهاده و تنها به سرایش شعر، آنهم، با دقت و وسواسی جدی پرداخته و از این منظر توانسته بر غنای شعری خود و شعر ایران بیفزاید. شعر شمس ساده است، اما بسیار عمیق.
اکنون که برگه کاغذ تمام میشود
و درختان به خانه خود میروند
بگذار روی هوا بنویسم
دوستت دارم
او عاشقانه سرایی زبر دست است:
به خانهی خود بیا
و زیر پوستم زندگی کن
اینجا که تمام مهمانان
به نام توام میشناسند.
در سطر سطر شعرهایش انسانیت ناب موجوار بر هم میغلتد:
از لوله بخاریها
زندگی است که به باد میرود
مردگان که آشپزی بلد نیستند.
عصیانزدگی و کلافهشدنهای انسان معاصر:
من برادر آتشم
و نامم خاموشی است
عصیان کرده بودم
واژههای مرا بادها از دهانم برچیدند
برادر آتشم، شیطانم
و نام دیگر من خاکستر.
و آرزومند جهانی بهتر:
پس هر زخمی
زندگی است
برابر زندگی
زخمهایی
سربازخانهها به مدرسه تبدیل میشوند
مدرسهها به آموزش ژنرالها مشغولند
«واژهها به دیدن من آمدند» مجموعهای از هفتاد شعر از سرودههای شمس لنگرودی است که در 103 صفحه و قطع رقعی و بهای 7500 تومان توسط مؤسسۀ انتشارات نگاه، ارمغان دوستداران شاعر و شعر معاصر فارسی میشود.
رای بررسی و خرید آثار دیگر شمس لنگرودی میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید:
مجموعه اشعار شمس لنگرودی (دفتر اول)