غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود.هنگامی که در دبیرستان مشغول به تحصیل بود اولین داستانهایش در هفتهنامه دانشآموز چاپ شد، همچنین داستان بلندی به نام از پانیفتادهها نوشت که مجله کبوتر صلح آن را به چاپ رسانید.
دوران دانشجویی ساعدی در تبریز با فعالیتهای سیاسی و شرکت در جنبشهای دانشجویی و آشنایی و دوستی با افرادی چون صمد بهرنگی همراه بود. وی در همین دوران نوشتن داستان کوتاه را نیز با جدیت بیشتر پیگیری کرد. داستانهای «شکایت» و «غیوران شب» و نمایش نامه «سایههای شب» حاصل آن دوره کاری او است. او هم چنین در همین زمان مجموعه داستان کوتاه «شب نشینی باشکوه» را در تبریز منتشر کرد و نمایش نامه «کلاته گل» را نیز به صورت مخفی در تهران به چاپ رساند او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد.
ساعدی با چوب بدستهای ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، پرورابندان، دیکته و زاویه و آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد و نمایشنامههای او هنوز هم از بهترین نمایشنامههایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شدهاند. او همراه بهرام بیضایی و اکبر رادی و نویسندگان دیگری چون علی نصیریان، رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اسماعیل خلج و … تئاتر ایران را در سالهای ۴۰–۵۰ دگرگون کرد.