نگاه: در راستای چاپ آثار غلامحسین ساعدی از سوی نشر نگاه، فیلمنامه «گاو» در ویراستی تازه منتشر و راهی کتابفروشی ها شد.
غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد.
در دانشگاههای تبریز و تهران پزشکی و روانپزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیتهای روانپریش و آشفتهذهن و کشف دردها و آسیبهای روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها درداستانهای خود بهره گیرد. فضای داستانها و نمایشنامههایش آکنده از درهمآمیختگی کابوس و واقعیت است که فضایی وهمناک به آثارش میدهد.
چهره ی انسانی ساعدی به اندازه ی چهر ه ی ادبی و هنری او درخشان ثبت شده است. خاطرات فراوانی از دوستان و نزدیکان او نقل شده که ویزگی هایی انسانی و اخلاقی ساعدی یاد کرده اند. او هم در حرفه و تخصص پزشکی اش در پی دریافتن و درمان درد مردم بود و در مطب دلگشا بسیار می شد که به رایگان طبابت می کرد و حتی به افراد بی بضاعت کمک می کرد. خاطرات جالبی نیز از سال های فعالیت اش در این مطب داشت که در مصاحبه ها و گفته هایش به آن ها اشاره کرده است.
اولین مجموعه داستانش در 1339 به نام «شب نشینی باشکوه» منتشر شد. در مجموعه داستان بههمپیوسته «عزاداران بیل» 1342، «توپ» و «ترس و لرز» 1346 از بدویت جغرافیایی برای ترسیم فضایی شگفتی آفرین و ترسناک به خوبی بهره میجوید.
از مجموعه داستانهایش میتوان از «واهمههای بینام و نشان» 1346، «گور و گهواره» 1350 و از تک نگاریهای او «اهل هوا» 1345 و «خیاو یا مشکین شهر» و از آثار نمایشیاش «لال بازیها»، «چوب به دستهای ورزیل»، «آی با کلاه آی بی کلاه» و «دیکته و زاویه» نام برد.
آثار او دستمایهی برخی از بهترین فیلمهای بلند سینمای ایران قرار گرفته است، که از جملهی آنها میتوان فیلم «گاو» ساختهی داریوش مهرجویی (1348) را نام برد. این فیلم در جشنوارههای کن، برلین، مسکو، لندن، لسآنجلس و دیگر نقاط به نمایش درآمد و در رأیگیری منتقدان سینمای ایران در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸ به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران برگزیده شد.
ساعدی در 1316 در فرانسه درگذشت و در جوار صادق هدایت به خاک سپرده شد.