کتاب «شهربندان و عادلها» اثر «آلبر کامو» شامل دو نمایشنامهی «شهربندان» در سه پرده و «عادلها» در پنج پرده است.
«شهربندان» که در سال ۱۹۴۸ نوشته شده است، بازتابی عمیق از موضوعاتی مانند توتالیتاریسم، شرایط انسانی و پیچیدگیهای شورش است. این نمایشنامه در شهری خیالی در اسپانیا رخ میدهد که اسیر طاعون است، طاعونی که نمادی از قدرت سرکوبگر است. نمایشنامه به عنوان نقدی تمثیلی بر رژیمهای استبدادی که پس از جنگ جهانی دوم در اروپا ظهور کردند، به ویژه رژیمهایی همچون حکومت ژنرال فرانکو، شناخته میشود. این روایت از تماشاگران میخواهد تا با معضلات اخلاقی ناشی از استبداد و مبارزه برای آزادی فردی در میان بیتفاوتی و سرکوب اجتماعی مواجه شوند.
کامو در این اثر عناصری از نمایشهای اخلاقی قرون وسطایی را به کار میگیرد، اما آنها را با حساسیتهای مدرن ترکیب میکند تا روایتی چالشبرانگیز و متفاوت ارائه دهد. این نمایشنامه در نهایت تماشاگران را وادار میکند تا با واقعیتهای تلخ استبداد روبرو شوند؛ جایی که شخصیتها در تلاش برای مبارزه با فرماندار ستمگر – که نمادی از قدرت دیکتاتوری است – با ابهامات اخلاقی دست و پنجه نرم میکنند. این پیچیدگی موضوعی، تنش میان شورش و احتمال شکلگیری استبداد جدید را نشان میدهد و بازتابی از فلسفه وجودگرای کامو دربارۀ ماهیت آزادی و مسئولیت انسانی است.
«شهربندان» با تکیه بر مفاهیمی همچون پوچی و شورش، که در آثار دیگر کامو نیز برجستهاند، شرایط انسانی را بررسی میکند. همچنین از طریق مبارزات شخصیتها، پیامدهای ایدئولوژیهای سیاسی و مسئولیتهای اخلاقی افراد را در سیستمهای سرکوبگر برجسته میکند. این اثر، چالش بازپسگیری استقلال شخصی در برابر محدودیتهای شدید اجتماعی را به تصویر میکشد و با پررنگ کردن این مسائل، جایگاه خود را بهعنوان اثری مهم در بحثهای مدرن درباره قدرت و آزادی مدنی تثبیت میکند.
نمایشنامه «عادلها» در سال 1949 نوشته شده است و پیچیدگیهای اخلاقی و معضلات مربوط به خشونت انقلابی در پسزمینه انقلاب1905 روسیه را بررسی میکند. این نمایشنامه که از ترور واقعی دوک بزرگ سرگئی الکساندروویچ توسط انقلابیون رادیکال الهام گرفته، به انگیزهها و پیامدهای تروریسم سیاسی میپردازد و در نهایت این پرسش را مطرح میکند که آیا اهداف میتوانند وسایل خشونتآمیز را در راه تحقق عدالت و آزادی توجیه کنند یا خیر.
روایت این نمایشنامه بر گروهی از توطئهگران انقلابی متمرکز است که در حالی که با آرمانهای خود دستوپنجه نرم میکنند، با پیامدهای اخلاقی اعمال خشونتآمیزشان مواجه میشوند. این مضمون در بافت تاریخی و مبارزات اجتماعی-سیاسی معاصر طنینانداز است. سبک نوشتاری مینیمالیستی کامو به شدت در ایجاد تنشهای دراماتیک مؤثر است و مخاطبان را به رویارویی با پرسشهای وجودی درباره طبیعت انسان، مفهوم عدالت و مرز باریک میان نیتهای والا و روشهای بیرحمانه وامیدارد.
شخصیتهای نمایش، بهویژه شخصیت اصلی آن، نمادی از درگیریهای درونی میان تعهد به آرمانهای انقلابی و معضلات اخلاقی شخصی هستند که از برنامههای خشونتآمیز آنها ناشی میشود. این تعامل میان معضلات اخلاقی نه تنها بازتابی از واقعیتهای اجتماعی-سیاسی زمان کامو است، بلکه تأملی گستردهتر بر طبیعت شورش و هزینههای تغییر در یک نظام سرکوبگر را ارائه میدهد.
«عادلها» به دلیل نمایش خشونت انقلابی و سؤالات فلسفیای که درباره اخلاق و عدالت مطرح میکند، بحثبرانگیز بوده است. در حالی که برخی منتقدان نمایش را به دلیل کاوش تفکربرانگیزش درباره خشونت سیاسی و ابهام اخلاقی تحسین کردهاند، برخی دیگر آن را به دلیل اخلاقگرایی بیش از حد و فقدان توسعه کافی شخصیتها مورد نقد قرار دادهاند. با این حال، این نمایشنامه همچنان اثری مهم در کارنامه کامو است که مخاطبان و پژوهشگران را در بحثهایی درباره پیچیدگیهای آزادی انسانی، مسئولیت جمعی و ماهیت عدالت در زمانه آشوب به چالش میکشد.