گزارش کوتاه هنری هلر از تاریخ سرمایهداری، اندیشه اقتصادی و سیاسی مارکس را با پژوهش های معاصر ترکیب می کند تا به درک بحران سرمایه داری کنونی کمک کند. این کتاب استدلال می کند که سرمایه داری یک شیوه تولید در حال تحول است که اکنون از محدودیت های نهادی و سیاسی خود فراتر رفته است.
این کتاب مروری بر مراحل مختلف تاریخی سرمایه داری ارائه می دهد که با بحث های قابل دسترس در مورد پایه های نظری آن همراه است. هلر نشان می دهد که سرمایه داری همیشه یک شمشیر دو لبه بوده است، از یک سو به پیشرفت بشریت کمک کرده است و از سوی دیگر به جوامع سنتی و محیط زیست طبیعی ما آسیب رسانده است.
او استدلال می کند که سرمایه داری اکنون در حال خودکشی است و دوران نئولیبرالیسم فعلی ممکن است منجر به گذار به نوعی سوسیالیسم دموکراتیک و آگاه از محیط زیست شود.
برخلاف عموم کتابهای نظری در این حوزه که مستلزم فهمشان آشنایی با مفاهیم دانشگاهی است، هلر این کتاب را “برای عموم مردم و دانشجویان دانشگاه” نوشت، و اگرچه در مورد اختلافات بین مارکسیستها نیز صحبت کرده ولی نگرانی اصلی او مقابله با استدلالهایی غیرمارکسیستی است که هدف آنها “نوعی بازیابی سرمایهداری به خاطر این باور است که سرمایهداری هنوز قابل اصلاح است.”
نتیجه یک گزارش دقیق اما قابل دسترس از پانصد سال سرمایهداری، از سرمایهداری تجاری تا صنعتی شدن و عصر طلایی سرمایهداری، تا سرمایهداری انحصاری، نئولیبرالیسم و امکان تغییر انقلابی در زمان ما است. هلر استدلال میکند که سرمایهداری اکنون “به بن بست رسیده است” و “احساس بحران کلی در تضادهای زیستمحیطی روبهرشد سیستم، و همینطور در ناکارآمدی سیاسی و عدم مشروعیت فزاینده آن در چشم مردم آشکار شده است”.
او در فصلی که برای یک کتاب تاریخ غیرمعمول است به آینده و چالشهایی که در گذار از سرمایهداری به سوسیالیسم با آن مواجه خواهیم شد میپردازد، که شامل “پیروزی دموکراسی اقتصادی و سیاسی، اعتقاد ادامهدار به عقل و علم، ازدیاد ارزشهای مصرفی در برابر ارزشهای مبادله، و پایان رشد مخرب محیط زیست” خواهد بود. و در حالی که از حدس زدن در مورد اینکه چنین انتقالی چه زمانی و چگونه آغاز خواهد شد یا “سوسیالیسم آینده یا سوسیالیسمهای آینده دقیقاً چه شکلی خواهند داشت” خودداری میکند، یک بررسی ارزشمند از مسائلی مانند دموکراسی در محل کار، برنامهریزی اقتصادی، نقش بازارها و احزاب سوسیالیست، فناوری و موارد دیگر ارائه میدهد.
هلر در مورد امکان “سرنگونی سرمایه داری و ایجاد نهادهای یک نظم جدید دموکراتیک و سوسیالیست” خوش بین است. این خوش بینی بازتاب این قضاوت است که سیستم کنونی در بحران است، اما بیش از آن، از این دیدگاه او ناشی می شود که در طول تاریخ مداخله مستقیم و خلاقیت مردم عادی – انبوه تحقیر شده توسط طبقه حاکم و نادیده گرفته شده توسط بسیاری از دانشگاهیان – بارها و بارها نقش تعیین کننده و دگرگون کنندهای داشته است.
“بدون مداخله تودهای دهقانان، صنعتگران و کارگران، بورژوازی به تنهایی نمی توانستند فئودالیسم را سرنگون کنند و سرمایه داری را ایجاد کنند. … به همین ترتیب، انقلاب از پایین توسط کارگران بدیهی است که پیش نیاز گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم خواهد بود.”
هرچند کتاب کوتاه است اما پربار است و اطلاعات و بینشهای بسیاری در مورد چگونگی ظهور، رشد و در نهایت غلبه بر سرمایه داری ارائه میکند.