وبلاگ

معرفی و بررسی کتاب «تئوری بنیادی هنر تئاتر»

معرفی و بررسی کتاب «تئوری بنیادی هنر تئاتر»

روزنامه «سازندگی» طی یادداشتی در ستون “دریچه: گزارش کتاب” به معرفی کتاب “تئوری بنیادی هنر تئاتر” پرداخته است که در ادامه می خوانید:

 

معرفی و بررسی کتاب «تئوری بنیادی هنر تئاتر»

 

استانیسلاوسکی اگر تاثیرگذارترین تئاترسین قرن بیستم نباشــد، به جرات میتوان از او به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تئاترسینهای این قرن نام برد. او در سال 1896 همراه با ولادیمیر نمیروویچ دانچنکو، تئاتر هنری مســکو را تأســیس کرد که باعث تجارب نویی در صحنه شد؛ و برای اولین تجربه نمایشنامه «مرغ دریایی» اثر آنتوان چخوف را به روی صحنه بردند. بعدها استانیسلاوسکی از وسولد مایرهولد دعوت کرد تا در تئاتر هنری مسکو یک کارگاه آموزشی دایر کند. در سال ۱۹۰۶ به خاطر دلزدگی از ناتورالیسم و نداشتن ایدهای نو عازم فنلاند شد و همانجا بود که نظام مخصوص بازیگری خود را پایه نهاد.استانیسلاوسکی بســیار برای بازیگر ارزش قائل است و از او انتظار ویژه ای دارد. مجموع نظرات وی در این باب در کتابهایش «زندگی من در هنر»  و «آماده سازی بازیگر» آمده است که برای نخستین بار توسط دو تن از شــاگردانش به نام های میخائیل چخوف و ریچارد بولسلاوسکی در آمریکا تدریس شــد.اگرچه دستاوردهای استانیسلاوسکی به عنوان بازیگر و کارگردان بزرگ بوده ولی مهمترین ســهم او به خاطر پرتوی است که بر فنون بازیگری افکنده است. متد اکتینگ که او مبدع آنست بر اساس توجه به تمرین خوب به مقتضای نیاز طبایع و ملیت های مختلف تحول یافته است.در ایران یکی از کتابهای مهمی که پیرامون آرای استانیسلاوسکی منتشر شده است، کتاب «آخرین درس بازیگری استانیسلاوسکی» اســت. چاپ اول این کتاب در ســال 1384 در موسسه انتشــارات نگاه منتشر شده است. این کتاب را مهین اســکویی و ناصر حسینی مهر به فارسی ترجمه کرده اند. مهین اســکویی – یکی از بنیانگذاران تئاتر آناهیتا – که خود کارگردان و مدرس تئاتر است، از شاگردان باواسطه استانیسلاوسکی بوده است و در این کتاب او و ناصر حسینی مهر چکیده ای از آموزه های این مدرس بزرگ تئاتر را گرد آورده اند. چند هفته پیش، پس از چهارده سال که از انتشار چاپ اول کتاب «آخرین درس بازیگری» استانیسلاوسکی میگــذرد، کتــاب دیگری از استانیسلاوسکی بــا عنوان »تئوری بنیادی هنر تئاتر» به ترجمه اصغر رســتگار منتشر میشود که این کتاب را نیز انتشارات نگاه منتشر کرده است. در بخش اول این کتاب، دیوید مگارشــک سیستم آموزش بازیگری استانیسلاوسکی را در بوته نقد قرار میدهد. بخش دوم دربردارنده تئوری بازیگری استانیسلاوسکی اســت؛ مجموعه ای از اصول و قواعدی که زمینه ی شناخت ماهیت هیجانات و سرشــت واقعی احساسات و همچنین دستیابی به حالت خالق ذهنــی را به منظور موفقیــت بازیگر روی صحنه و کارگردانی صحیح صحنه فراهم می آورند و نگاهی نو به فنون بازیگری میاندازد. استانیسلاوسکی از طریق بررسی تجربیات خود در مقام هنرپیشه و تحلیل معروفترین نقشهای خــود، به ارائه ی قوانین تکنیک بازیگــری و تعلیم و تربیت هنرپیشگان و کارگردانان میپردازد. در بخش سوم و چهارم نیز اخلاق تئاتری و بدیهه سازی به سبک استانیسلاوسکی از زبان دیوید مگارشک نقل میشوند.اصول و قواعد مندرج در این کتاب را نباید به منزله حکم یا قانونی غیرقابل تخطی تلقی کنیم. این اصول، چنان که خود استانیسلاوسکی بارها گفته است، باید با توجه به شرایط زمانی و مکانی و نیازهای مادی و روحی مورد بررسی قرار گیرند و با محک تجربه سنجیده شوند. درعین حال، نظریه های دیگر و جدیدتر را نیز باید در کنار آن مورد مطالعه قــرار داد تا از کژراهه هایی که در کمین نگرش یکجانبه نشسته است، دوری کنیم.اصغر رستگار در بخشی از پیشگفتار خود بر این کتاب مینویسد: «کنستانتین استانیسلاوسکی متعلــق به دورانی اســت کــه از منظر صاحبنظران، دوران اوج رئالیسم روسی نام گرفته است. در شرایطی که داستان پردازان و نمایشنامه نویسان بزرگ روسی میکوشــیدند تا به حقیقت زندگی و علــت و معلول روابط انسانی دست یابند، کنستانتین استانیسلاوسکی برای نخستین بار کوشید تا به حقیقت هیجانات و سرشت واقعی احساسات آدمی دست یابد و آن را از طریق صحنه ارائه دهد.»

 

 

نوشتن دیدگاه