وبلاگ

این‌بار «لب خوانی» را از کتاب‌فروشی‌ها بخواهید.

«لب‌خوانی»، اولین مجموعه داستان این نویسنده‌ی جوان است که پیش‌تر تعدادی از داستان‌هایش در مجله‌ی همشهری داستان منتشر شده و مورد توجه علاقه‌مندان به ادبیات قرار گرفته بود. او همچنین با داستان «پروانه‌ای در موهای توست» موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی تبریز شده است. امسال نیز با داستان «نسخه‌پیچ» از همین مجموعه برنده‌ی سوم جایزه‌ی معتبر بهرام صادقی شد.

   استفاده از شیوه‌های روایی مختلف، فضاسازی‌های بکر و زبان پیراسته ازویژگی‌های داستانی اوست.

در بخشی از این مجموعه می‌خوانیم:

روبروی خانه‌ی سراج پارچه‌ی تسلیت زده بودند با عکس بزرگی از بدلکارِ سینماییِ معروفی که از آلمان مدرکش را گرفته بود. این‌ همه‌راه رفته بود آلمان تا یاد بگیرد چه‌طور به جای کس دیگری بمیرد.
«آدم یه وقتایی کم می‌آره. باید تا آخرش بری ولی یه جاهایی نمی‌شه. همیشه یکی لازم داری تا چند روزی به جای تو باشه. به جای تو توی برجک بنشینه تابری سروقت خونه‌‌ها، رفیقا؛ سروقتِ خودت. یکی که به جای تو پست بده،ته‌سیگار پیدا کنه. یکی که به جای تو نفس بکشه تا تو چند روز نباشی.می‌دونی، همه‌ی ما یه بدل کم داریم وگرنه زود کم می‌آریم.» یادش نیامد کهاین‌ها را به سراج گفته بود یا تهمینه. اما یادش مانده بود که سراج باخنده جواب داده بود: «حالا کی رو می‌خوان بذارن به جات؟» و تهمینه گفته
بود: «خدا صبرشون بده.»
   مجموعه« داستان لب‌خوانی» اثر ابوذر قاسمیان در 102 صفحه با بهای 7000 تومان در موسسۀ انتشارات نگاه به چاپ رسید.

نوشتن دیدگاه