وبلاگ

روایتی بکر از فضایی کهنه

مجموعه داستان «کشور چهاردهم» الهام فلاح در ذهن مخاطبش مکثی به وجود می‌آورد تا نسبت به این مساله مهم تامل کند که یک نویسنده زن گیلانی تا به چه اندازه دستمایه‌های بکر برای نوشتن داستان در اختیار دارد. هر 18 داستان این مجموعه که در نشر نگاه منتشر شده، تاکیدی بر همین مساله است. اقلیم‌های ایران به‌شدت برای داستان‌نویسی‌مان بکر است و غیاب آنها فضا و درونمایه داستان‌های معاصر را به‌شدت تکراری کرده است. الهام فلاح در مجموعه نخستش، داستان آدم‌های یک‌پاره از جغرافیای گیلان را دستمایه نوشتن داستان قرار می‌دهد و از آدم‌هایی برای‌مان می‌گوید که از جنس امروز نیستند، اما شکل و ساختارشان بوی کهنگی به آنها نمی‌دهد و از اتفاق خواندن‌شان را با لذت همراه می‌کند.

فلاح متولد 1362، سال‌هاست که مانند برخی دیگر از نویسندگان مهاجر هم‌نسل خود به تهران کوچ کرده است. البته او تجربه زندگی در بوشهر و قزوین را هم دارد که فعلا با این بخش از تجربه او در خوانش مجموعه «کشور چهاردهم» کار چندانی نداریم و اصالت گیلانی نویسنده در داستان‌های کتاب جدید نویسنده بیشتر مدنظر است. به طبع حضور در پایتخت در سال‌های اخیر که نویسنده دغدغه نوشتن بیشتری دارد، برای او همراه با آشنایی با تکنیک‌های جدید داستان‌نویسی بوده است.

نویسنده رمان «سامار» و «زمستان با طعم آلبالو» به شهادت همین دو کار از اتفاق دغدغه فرم هم دارد که موفق یا موفق نبودنش بماند برای مجال دیگری. یادآوری این نکته به منزله آن است که فلاح آگاهانه، نوشتن به این شیوه را در مجموعه داستانش مدنظر داشته و انتخاب ساختار ساده و سر راست به عمد شکل گرفته است.

پیش از آنکه بحث درباره «کشور چهاردهم» بسط و گسترش پیدا کند، یادآوری کنم که در داستان‌نویسی گیلان نام زن‌های نویسنده‌ای همچون فرخ لمعه، مهکامه رحیم‌زاده، فرناز شریفی، مهین خدیوی، نینا گلستانی، ناتاشا محرم‌زاده، مهناز علی‌پورگسکری، مژده ساجدین، مریم جوادی، آناهیتا حداد، نغمه دهقانی، لاله فقیهی، افسانه عیسی‌زاده، شیوا پورنگ، شبنم بزرگی و شهلا شهابیان یادآور این نکته است که با نویسندگان زن گیلانی زیادی در داستان‌نویسی ایرانی معاصر مواجه هستیم. از این میان به جز چند نام، بقیه جوان‌ترهایی هستند که ظهورشان مدیون دهه 80 به بعد است. این‌طور که شنیده‌ام بهزاد موسایی، پژوهشگر ادبیات گیلان با تصادفی که به تازگی او را از ما گرفت، عمرش کفاف نداد تا شاهد چاپ کتاب تحقیقی‌اش درباره زنان داستان‌نویس گیلان باشیم. امید که بازماندگانش مقدمات انتشار این اثر را فراهم آورند. نقل است که نخستین کتاب داستان از نویسندگان گیلان متعلق به م ب آذین با «دختر رعیت» است. از 1331 تا به این سال‌ها که مجموعه الهام فلاح منتشر می‌شود، شش دهه می‌گذرد. در این بازه زمانی روند داستان‌نویسی نویسندگان گیلانی دستخوش تغییرات زیادی شده است.

در «کشور چهاردهم» دیگر با موضوع فقر و نداری یا به رخ کشیدن خرافات و در غلتیدن در افسانه‌ها و باور‌ها روبه‌رو نیستیم، بلکه نویسنده از تمام این عناصر بهره برده است تا داستان بنویسد. در مجموعه او با نویسنده‌ای روبه‌رو هستیم که علاوه‌بر تسلط بر ساختار، توجهش به لذت‌بخشی به مخاطب نیز هست. فضای داستان‌هایش به کمکش می‌آید تا آوا و موسیقی کلمات را با هم جفت کند. مجموعه داستان «کشور چهاردهم» یادآور مجموعه داستان «قصه‌های هزاوه» رضا مهدوی‌هزاوه است. هر دو نویسنده اقلیم خاصی را جغرافیای داستان‌شان قرار می‌دهند و آدم‌های اقلیم‌های‌شان را در داستان‌ها دستمایه قرار می‌دهند تا برش‌هایی از زندگی‌شان را به تصویر بکشند.

رضا مهدوی با مجموعه‌اش از هزاوه آشنایی‌زدایی می‌کند، اما فلاح با داستان‌های «کشور چهاردهم» مخاطبش را به همان فضاهای روستایی گیلان می‌برد که پیش از این نیز دستمایه داستان‌نویسان گیلانی قرار گرفته است. با این توضیح که داستان‌های او بوی کهنگی نمی‌دهد و مخاطبش را سر شوق و ذوق می‌آورد.

نوشتن دیدگاه