نگاه :شانزدهم خردادماه تولد 59سالگی شهاب مقربین، شاعر معاصر، است.
این شاعر دربارهی زندگی شخصی و حرفهیی خود گفت: من متولد 16 خرداد 1333 در اصفهان هستم. دوران کودکی و نوجوانی را تا اتمام دورهی دبیرستان در این شهر سپری کردم. در سال 51 با قبولی در رشتهی مهندسی شیمی به تهران آمدم و در دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر آن زمان) مشغول به تحصیل شدم، اگرچه این تحصیلات ناتمام ماند.
او دربارهی ناتمام ماندن تحصیلات خود اظهار کرد: عوامل مختلفی باعث شد تحصیلاتم در این دانشگاه نیمهتمام رها شود. علاقهی اصلیام به ادبیات و بویژه شعر، و پرداختن تماموقت به آن، مرا از هرچه دیگر دور میکرد، تا اینکه وقوع انقلاب فرهنگی کار را یکسره و تکلیفم را روشن کرد.
مقربین افزود: در سال 60 که مشکلات زندگیِ آن روزها گریبانم را گرفته بود، برای گذران زندگی به بندرانزلی رفتم و آنجا مشغول به کار شدم. بعد از آن در سال 63 دوباره به تهران برگشتم.
این شاعر دربارهی ورودش به حوزهی شعر و ادبیات گفت: در دورهی نوجوانی، در اصفهان، کارهایی تجربی در زمینههای ادبی و شعر انجام داده بودم، اما چون آنها را فاقد ارزش ادبی لازم میدانستم، برای انتشارشان اقدامی نکردم. پس از ورود به دانشگاه با استادم، اسماعیل خوئی آشنا شدم که نقش مهمی در تشویق من داشت. او همچنین سبب آشنایی، رفت و آمد و همنشینی من با شاعران مطرح آن روزگار شد. آشنایی نزدیک من با شاعران بزرگی چون احمد شاملو، منوچهر آتشی، محمدعلی سپانلو، محمد حقوقی و… در همان دوره شکل گرفت.
مقربین ادامه داد: اولین مجموعهی شعر من با عنوان «اندوه پروازها» در سال 58 منتشر شد. پس از آن هم مجموعههای دیگرم، بهتدریج از سال 65 تا 89، با نامهای «گامهای تاریک و روشن»، «کلمات چون دقیقهها»، «کنار جادهی بنفش، کودکیام را دیدم»، «این دفتر را باد ورق خواهد زد» و «سوت زدن در تاریکی» به چاپ رسید. گزیدهای از شعرهایم نیز در کتاب «رؤیاهای کاغذیام» منتشر شد. آخرین مجموعهی شعرم با نام «کسی به در کوبید» در اختیار انتشارات مروارید قرار گرفته که هنوز مجوز انتشار نگرفته است. مجموعهی دیگری نیز هست که هنوز برای انتشار آن اقدامی نکردهام.
او همچنین دربارهی راهاندازی انتشارات «آهنگ دیگر» همراه با حافظ موسوی و شمس لنگرودی گفت: با به نتیجه رسیدن مذاکراتی که با هم در اوایل دههی 80 برای تولید و نشر کتاب داشتیم، این انتشارات شروع به فعالیت کرد. اولین کتابها در سال 82 منتشر شد که غالبا شعر بودند. از حدود یکصد عنوان کتابی که در این انتشارات چاپ شد، 60 عنوان آن شعر ایران و هشت عنوان ترجمهی شعر و تعدادی دربارهی نظریههای ادبی بودند. البته دو سالی است که کار نشر به دلایل مختلف متوقف شده است.
شهاب مقربین فعالیت شعری خود را از دههی 50 آغاز کرده است. برخی شعرهای او تاکنون به زبانهای انگلیسی، کردی و ترکی ترجمه شدهاند. مجموعهی شعر او با عنوان «کنار جادهی بنفش، کودکیام را دیدم» جایزهی شعر کارنامه را از آن خود کرده است.