من مرگ را سرودی کردم
زندهترین کلمات
«شعر زمان ما» عنوان مجموعهای است که سالها پیش محمد حقوقی منتشر میکرد و او قصد داشت در قالب این مجموعه به شعر شاعران نوپرداز ایرانی بپردازد. مجلد اول این مجموعه به احمد شاملو اختصاص داشت و حقوقی در سالهای حیاتش تنها فرصت یافت چند مجلد دیگر از این مجموعه را منتشر کند و کارش نیمهتمام ماند. اخوانثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و نیما یوشیج شاعرانی بودند که حقوقی توانست در قالب این مجموعه به سراغشان برود. بهتازگی چاپ دیگری از مجلد اول مجموعه که به شعر شاملو اختصاص دارد در نشر نگاه منتشر شده است. در طرح کلی حقوقی، هر کتاب این مجموعه شامل سه بخش بوده است: بخش نخست که در حکم مقدمه است و به همه جوانب کار شاعر میپردازد، بخش دوم که به موفقترین اشعار شاعر مربوط است و در آخر هم موخرهای که تفسیر و تحلیل اشعار مهم شاعر را دربر گرفته است. حقوقی در بخشی از مقدمهای که برای مجلد «احمد شاملو» نوشته بود، درباره شیوه تدوین این مجموعه گفته بود: «و اما آنچه تذکار آن لازم به نظر میرسد، این است که نویسنده این مجلدات، ارزش کار هر شاعر را صرفا در محدوده آثار همان شاعر بررسی کرده است و نه در مقایسه با فضاهای شعر شاعران دیگر. به عبارت دیگر نظریات دقیق نویسنده راجع به مدارج مختلف شعر پیشرفته این زمان در دایره نقد و سنجش، به معنای وسیع کلمه، در کتابی دیگر خواهد آمد. زیرا همچنان که به اشاره رفت، این مجلدات صرفا به قصد نشاندادن حرکت شاعران معروف، از آغاز گمنامی تا زمان اشتهار، و چگونگی دستیابی آنان به زبان شعری خاص خویش، به قصد ایجاد ارتباط هرچهبیشتر دانشجویان و شاعران جوان، نوشته شده است.» حقوقی در بخش اول کتاب شاملو، به بررسی جوانب مختلف شعر او پرداخته و در جایی از این بخش هم به زبان شعری او پرداخته است. زبان شاملو در اشعارش چنان تشخصی دارد که بسیاری از شاعران بعد از او تحتتاثیرش بودهاند. حقوقی دراینباره نوشته است: «…لیکن نهایت اقتدار او را نهتنها از این لحاظ، که باید در استفاده از زبان معمول و تلفیق آن با زبان کلاسیک دانست. شاعری که پس از نیما بسیاری از رسوم پیشینیان را با استمداد از تجربه ذهن خویش درنبشت و زبان تازهای ابداع کرد که علاوه بر ابتناء زبان تخاطب، با توجه به تسلط شاعر در خوشنشاندن کلمات گونهگون صرفا به نام او شناخته شد. زبانی معتدل میان سادگی و پیچیدگی و تلفیق و ترکیب این هردو با هم. چنین است که میتوان گفت، شاملو یکی از معدود شاعرانی است که با مهارت هرچهتمامتر و با تصنعی کمتر، همین ترکیبات را در کنار معمولترین و عامیانهترین کلمات و اصطلاحات زبان ما قرار داده است. و گاه آنچنان طبیعی که اگر به این کلمات، جدا از شعر او توجه شود، قطعا موجب تعجب خواهد شد که چگونه همه اینها در شعر او بوده است و کسی متوجه نشده است.» حقوقی به برخی از این کلمات و اصطلاحات در شعر شاملو اشاره کرده است: بیمصرفافتادن، بهشخصه، تودار، کشدار، بیحیایی، دندانگرد، چلیده، دمدمی، خروسقندی، ولنگاری و… حقوقی در ادامه نوشته: «اینجاست که باید گفت شعر شاملو تالیفی از زندهترین کلمات است. از یکطرف کلمات عامیانه و معمولی که سنتهای شعر کهن تا این زمان کمتر اجازه ورود آنها را به ساحت شعر داده است و از طرف دیگر کلمات و ترکیبات سنتی و ادبی، کاری که چندان هم ساده نبوده است. زیرا مسئله، مسئله تناسب کلمه در کلام بهاقتضای بسیاری چیزها و از جمله بار عاطفی هریک از کلمههاست.» حقوقی در بخش دوم، موفقترین اشعار شاملو در مجموعههای «هوای تازه»، «باغ آینه»، «آیدا در آینه»، «آیدا، درخت، خنجر و خاطره»، «ققنوس در باران»، «مرثیههای خاک»، «شکفتن در مه»، «ابراهیم در آتش» و «دشنه در دیس» را آورده و سپس، در بخش سوم؛ به تفسیر و تحلیل این شعرهای شاملو پرداخته: «طرح»، «سخنی نیست»، «من مرگ را»، «شبانه (دوستش میدارم)»، «غزلی در نتوانستن»، «شبانه (اعترافی طولانی)»، «مرگ ناصری» و «مرثیه».
آمیزهای از معنا و صورت
با مرگ حقوقی، «شعر زمان ما» برای مدتی متوقف ماند تا اینکه فیض شریفی ادامه کار را دست گرفت و به سراغ دیگر شاعران معاصر رفت. شریفی ادامه این مجموعه را به خواست خود حقوقی ادامه داده است: «شاید شش ماه پیش از این اتفاق غمانگیز بود که ایشان تلفنی از من خواست تا این کار را پی بگیرم.» برایناساس، شریفی در سیر جدید «شعر زمان ما»، به سراغ شاعران دیگری مثل سیمین بهبهانی، سیاوش کسرایی، منوچهر آتشی، سیدعلی صالحی، نادر نادرپور و… رفته و بهتازگی هم چاپ جدید از مجلد هشتم این مجموعه که به منوچهر آتشی اختصاص دارد توسط نشر نگاه منتشر شده است. شریفی در بخشی از پیشگفتارش درباره شیوه نگارش این کتابها نوشته: «بهجز چگونگی سرایش شعرها و زبان شعری، درونمایه، جهانبینی و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری آنان، ساختار شعری و فضاهای ویژه و توانمندیهای شاعرانه و ضعفهای آنان، زمینههای سیاسی اجتماعی و تبیین و تشریح اشعار و دیدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پایان کتاب مورد توجه قرار میگیرد.» آن دسته از مجلدهای «شعر زمان» ما که توسط شریفی نوشته میشوند، دو بخش را دربر گرفتهاند: مقدمه که شامل همه شاخصههای سبکی شاعر است و بدنه که گزیدهای است از شعرهای شاخص شاعر. کتاب منوچهر آتشی نیز با همین ویژگی نوشته شده و بخش اولش به جنبههای مختلف جهان شعری آتشی مربوط است و بخش دومش گزیدهای است از مجموعه شعرهای آتشی. در جایی از بخش اول کتاب درباره زبان و مفاهیم اشعار آتشی آمده: «آتشی میکوشید تا آمیزهای سازمند میان معنا و صورت ایجاد کند. پیشرفت در زمینه زبان و ادبیات را باور داشت و تردیدی نداشت که سرشت شعر ایجاب میکند که نقش استاتیکی و کارکرد اجتماعی خود را همزمان و بیخدشه به پیش ببرد. او تلاش میکرد که بوطیقای هنجارین خود را که میان لفظ و معنا ایجاد کرده بود
از دست ندهد.»
درود بر شما.
مقاله مختر و مفید و زیبا
سپاس از توجه شما.
در دل دنیای سنگی قلب من از سنگ شد
قلب سنگی هم برای دیدن تو تنگ شد
#مجید_مومن
مجید مومن