اگر ظرفیتهای عینی شاهنامه را به دو بخش محتوایی و شکلی تقسیم کنیم تا آن را فارغ از جنبههای اسطورهای، تاریخی و قوامبخشی به زبان و هویت ایرانی در نظر بگیریم، میتوانیم درباره برگردانها، تبدیلها و تلخیصهای امروزی که روی شاهنامه صورت میگیرد، راحتتر و بیپرواتر صحبت کنیم. شاهنامه همچون دیگر متون ارزشمند ادبیات کهن ایران، از چنان جایگاهی برخوردار است که نزد برخی گرایشهای فرهنگی و سیاسی به یک کتاب مقدس میماند. اما چنانچه با نگاه کارکردمحور و فایدهانگار به سراغ آن برویم، بهطور حتم نتایج ملموستر و کاراتری عایدمان خواهد شد. در ادبیات امروز ما – چه در...