نگاه: «دردهان اژدها» نوشتهی محمدرضا زمانی که به تازگی منتشرشده بود به چاپ دوم رسید. بدتر این است که قبلش نقاش ساختمان بوده باشی و یک روز ظهر به این نتیجه برسی که دیگر نمیتوانی، نمیتوانی درها، دیوارها، و سقفها را سفید کنی و هیچ چیز رویش نکشی. نمیتوانی همانطور دستنخورده، دیوار براق و لخت خانهی مردم را رها کنی، با آنهمه تصویری که توی سرت میچرخد. آنوقت است که دست از نقاشی ساختمانها برمیداری و همهی آن سطوح صاف و صیقلی برایت شبیه بوم میشود، بومی که اجازه نداری به آن دست بزنی.