مردم بوشهر لحظه به لحظه با شروه مأنوساند. تابستانها در پناه سایهسار نخلها، در آتش خرماپزان و در پاییز و زمستان قدم به قدم با ابرهای مهاجر و پرستوها و بارانهای شبانه این شروه ا ست که رفیق راه و همزبان مهربان آنهاست. شروه، فریاد گروهی و سفیر آلام همگانیست. وقتی که یک شروهخوان شروه میخواند، همۀ مردم جنوباند که از درد سخن میسرایند و همۀ قلبهای ستمدیدگان عالم است که از دریچۀ حنجرهای، نوای مقدس خود را آشکار میسازد. ترانههای شاعران این سرزمین، چون با زندگی در پیوند بوده همچون آیینهای تابناک، روحیات و آرزوهای برآورده نشدۀ مردم را...