توضیحات
(گزیده ای از کتاب سینماگران زن (فرهنگ چهره های مطرح سینمای ایران از آغاز تا امروز
دیگر حرفى از حضور زنان در برابر دوربین نمىشود چون در اساس تولیدى وجود ندارد، امّا در آغاز دوباره فیلمسازى، اگرچه محدودیت و سختگیرىهایى هست، امّا جرأت و شوق زنان براى حضور در سینما بیشتر است اگرچه این جدیت و اشتیاق توسط کارگزاران سینماى ایران دیده نمىشود
در آغاز کتاب سینماگران زن (فرهنگ چهره های مطرح سینمای ایران از آغاز تا امروز) می خوانیم
چهار سال قبل از اینکه سینما وارد ایران شود، «آلیسگى»[۱] به عنوان نخستین فیلمساز زن نامش را
در تاریخ سینما ثبت کرد. در این سالها در ایران هنوز مردان در نمایشهایى که معمولاً در مجالس جشن یا عروسى اجرا مىشد، نقش زنان را بازى مىکردند. تقریبآ با ورود سینما به ایران اولین گروههاى منظم نمایشى با نام «فرهنگ» و کمى بعد «تآتر ملى» شکل گرفت. در این دو گروه نمایشى، زنان قفقاز و روس که زبانشان ترکى یا روسى بود و فارسى را با لهجه غریب و شکسته و بسته تکلم مىکردند بازیگران گروه بودند… پانزده سال بعد که «سینما» در ایران شکل عمومى و رایجترى پیدا کرد، سومین گروه شناخته شده نمایشى تحت عنوان «شرکت کمدى ایران» با هنرمندانى جون نامدار، حالتى، ظهیرالدینى، بایگان، خیرخواه، گرمسیرى، بهرامى، فکرى و نقشینه چهره کرد و براى اولین بار در جمع اعضاى این گروه نام سه زن نیز شنیده شد: سارا خاتون، شکوفه و ملوک حسینى…
وقتى فیلمسازى در ایران شد، در گروههاى تآترى، استعدادهاى خوبى شکل گرفته بودند مثل مریم نورى، آسیا قسطانیان، رقیه چهرهآزاد، پرخیده، طلعت پسیان، پروین خانم، ایران دفترى، ملوک ضرابى، عصمتالسادات صفوى گلپایگانى (عصمت صفوى)، لرتا، نیکتاج صبرى، پرى آقابوف… امّا هیچیک جرأت حضور در برابر دوربین را پیدا نکردند، لذا «اوگانیانس»، نقش زنان را در فیلمهایش به همکیشان خود سپرد و «ابراهیم مرادى» نیز ترفند ویژهاش را براى حضور زنان در فیلمش بهکار بست[۲] امّا با تشویق و ترغیب «عبدالحسین سپنتا»،سرانجام اولین زنان مسلمان هنرمند، مثل «ایران دفترى» و «فخر جبار وزیرى» بازى در برابر دوربین را در هند تجربه کردند.چندى بعد تولید در سینماى ایران تعطیل مىشود امّا در جهان، زنان نه در برابر دوربین که در نویسندگى و کارگردانى خلاقیتهاى فنى نیز نقش سازنده و تأثیرگذارى پیدا مىکنند[۳] و طى پانزده سال بعد، دیگر حرفى از حضور زنان در برابر دوربین نمىشود چون در اساس تولیدى وجود ندارد، امّا در آغاز دوباره فیلمسازى، اگرچه محدودیت و سختگیرىهایى هست، امّا جرأت و شوق زنان براى حضور در سینما بیشتر است اگرچه این جدیت و اشتیاق توسط کارگزاران سینماى ایران دیده نمىشود و بىآن که نقش سازنده «زن» را درک و باور کند صرفآ از حضورش در جهت تجمل و تزئین و نهایتآ وسیلهى بیان قصه بهره مىگیرد و واکنش دستاندرکاران در برابر زنان، قلیل و محدود به میزان شهرت و محبوبیتشان است و کوششهاى انگشتشمار «شهلا»[۴] و تلاش سختکوشانه «فروغ فرخزاد»[۵] راه به جایى نمىبرد.
تا پیش از انقلاب از وجود زنها به صورت ابزارى استفاده مىشود و اکثر آنها ــ جدا از معدودى که از تآتر آمدهاند ــ اتفاقى و از روى علاقه فردى بىهیچ تجربه و پیشینه و تحصیلى به این کار روى کردهاند و بهجز یک مقطع، در آغاز دههى پنجاه، که با توجه به نیاز «سیما» به نیروهاى متخصص، حرکت آرام و اصولى در آموزش دختران در رشتههاى مختلف سینما شکل مىگیرد، روند کارگزاران سینماى ایران در مواجهه با زنان تفاوتى نمىکند و این نخستین گروه زنان تحصیلکرده سینما، با بروز بحران در سینماى ایران در سالهاى پیش از انقلاب، مجال حضور در سینماى حرفهاى را پیدا نمىکنند و آموزههایشان را در ردههاى مختلف، در تجربیات تلویزیونى بهکار مىگیرند امّا بعد از پیروزى انقلاب، همچنان که سینماى ایران آرام آرام پوست مىاندازد، سینماگران زن نیز رخ مىنمایند و در نقشهایى کاملاً متفاوت با قبل و الزامآ در اندازههاى آرمانى، به هر صورت حضور پررنگى پیدا مىکنند. تشخص نسل تازه زنان در سینماى ایران، حتى در ردهى بازیگران، مرتبهى بهتر تحصیلى و باور درک جدى از کارشان است، لذا به زودى ارتقاء نقش زنان در سینماى ایرانى از سطحى ــاگر نگوییم بىارزش، که کمارزش ــ به سطحى ارزنده و مؤثر، محقق مىشود.اهمیت نقش زنان در سینماى ایران، جدا از جاذبههاى ستاره بودن، جاهطلبىهاى تحسینبرانگیزشان در ابعاد سازندگى و خلاقیت است تا جایى که بهزودى اعتبار نام کارگردانهاى زن، برابر فیلمسازان مرد، مطرح و پذیرفته مىشود، هرچند که به جهت نفرات در اقلیت هستند.
وقتى کنجکاو حضور زنان در سایر ارکان فیلمسازى شویم، حضور کاملاً سازندهشان را شاهد مىشویم و سیر در گذشته فعالیت زنان سینماى ایران و تأمل در احوال روز ایشان، ما را بهدرستى متوجه گسترش کمى و کیفى حضورشان مىسازد و در چنین شرایطى، فکر تألیف فرهنگى مستقل از «سینماگران زن» طبیعى مىنماید…شش سال پیش که انتشارات نگاه، پیشنهاد تنظیم فرهنگى از سینماگران زن را به مؤلف داد، بهنظرم آمد ثبتنام این جمعیت در یکجا، کمترین کارى است که مىشود در برابر این تلاش و شور و شوق و اشتیاق و هنر حضورشان نشان داد. به روال گذشته، نگاه تاریخى را بستر کار گذاردم چرا که در چنین رویکردى است که اهمیت و گستردگى حضور و تلاش زنان را در دو برهه مىتوان تماشا و تحلیل کرد.در نخستین گامها، در ترتیب و نظم دادن به اطلاعات موجود، ابتدا جدا کردن شناسنامه هنرى سینماگران از مجموعه قبلى (فرهنگ سینماى ایران) بودیم که شنیده شد، کار مشابهى در این جهت انجام گرفته است، ترجیح اولیه آن روز، توقف کار بود، امّا کمى بعد پیگیرىهاى انتشارات نگاه و تأکید بر نگاه متفاوت و چارچوب انتخابى این تجربه چه از جهت تاریخى و چه در متن با سایرین و همچنین دقت و اصرار دخترم ــ گلنوش ــ که از ابتدا در انجام این امر مشارکت داشت، موجب ادامهى راه، تا نسخهى فعلى شد که برداشت اوّل «سینماگران زن» است… البته قبلاً توضیحات و اشارتى هست، که باید به آن توجه شود…
ــ این فرهنگ براى معرفى چهرهها، مبنا را بر این گذارده است که هنرمند دستکم یکبار، در سینماى حرفهاى، فعالیتش را ثبت کرده باشد، هنرمندانى که در این مجموعه به آنها پرداخته شده شامل: کارگردان (اعم از فیلم بلند، کوتاه، مستند و نقاشى متحرک)، نویسندهى فیلمنامه، تهیهکننده، مجرى طرح، مدیر تولید، طراح صحنه، تدوینگر، گوینده، آهنگساز، عروسکگردان، منشى صحنه، عکاس، فیلمبردار، چهرهپرداز و منتقد فیلم… است که مطابق روال معمول مؤلف سعى شده تا مجموعهى کارهاى یک هنرمند مرور شود، البته در این مرور قصد داورى یا قضاوت و یا اصولاً هرگونه اظهارنظرى نیست، حجم و کمیت این شناسنامهها نیز با طول مدت فعالیت یا تعداد فیلمهایى که بازى یا کار کرده است ارتباط پیدا مىکند و معنا و مفهوم دیگرى ندارد.ــ گستردگى فعالیتهاى سینمایى سینماگران زن، بخصوص طى چهار سال اخیر به حضور و بروز چهرههاى جدیدى در سینما و سیما شده است که در شرایط مطالعه کتاب، به شاخصه مورد اشاره در این فرهنگ، دست یافته باشند، امّا روند طولانى تنظیم و نشر کتاب، موجب شده تا نامشان در مجموعه نباشد، امید است در چاپ بعدى، نام و شناسنامه ایشان نیز اضافه شود.
ــ در مرور فعالیتهاى سینماگران زن به چهرههایى مىرسیم که فعالیتشان براى مدتى و یا دستهاى دیگر براى دائم قطع شده است! پیگیرىها نشان مىدهد که غالبآ ازدواج و تشکیل خانواده و بعد هم توسعهاش، در این تصمیمگیرى اثر داشتهاند… البته در دفعاتى نیز هست که هنرمند با تنظیم موقعیت فردى یا خانوادگى، پس از مدتى وقفه در فعالیتهایش، بار دیگر به صحنه بازمىگردد…ــ در فهرست فعالیتهاى هنرى «سینماگران زن» با عبارت «عمدهى فیلمها» یا «عمدهى نمایشها» شروع مىشود، در حوزه فعالیتهاى تلویزیونى نیز نظر مؤلف فعالیتهاى عمدهى هنرمندان است اگرچه سعى شده است که اسامى تمامى تجارب هنرمندان ذکر شود، امّا به جهت فقدان سازوکار مناسب، مثلاً در ثبت و ضبط فعالیتهاى متعدد و بسیار گسترده شبکههاى متعدد تلویزیون و همچنین احتمال از قلم افتادن برخى از اسامى، بالاجبار از عبارت «عمدهى…» یا عبارت کلى «مجموعههاى تلویزیونى» استفاده شده است.ــ چون سالهاى گذشته و آثار قبلى، بار دیگر متذکر مىشوم که این فرهنگ، علیرغم دقت و توجه و وسواس بسیار دخترم در گردآورى و تطبیق، به هر حال خالى از کمبود و یا اشتباه نیست. تذکر آنها براى اصلاح در چاپهاى بعدى، باعث سپاسگزارى مؤلفان کتاب است.
این کتاب، بدون ارجگذارى و قدردانىها، حتمآ کامل نیست… از آقاى رئیسدانایى که در غیبت شوق و همت براى نشر کتابهاى سینمایى، فرهنگ سینماگران زن و جلد چهارم فرهنگ فیلمهاى سینماى ایران را، شابق و مصمم بود. رویکرد مثبت و شور مثال زدنى وى در کار نشر، سبب شد تا امر گران و مهم دیگر مؤلف، بعد از «تاریخ سینماى ایران از آغاز تا به امروز»، تاریخ نمایش فیلمهاى خارجى در ایران از آغاز تا به امروز، به مرحله پایانى برسد…. از خانم اکرمزاده که در چند سال اخیر، جور وسواس و جرح و تعدیلهاى متعدد و پیاپى کتابها، و در این مورد چندین و چند بار تغییر و اضافات را با صبر و حوصله، متانت و مهربانى و با دقت و ظرافت به انجام رسانید… از همکاران و یاوران خوب و عزیز سالهاى ادارى و مطبوعاتى خانمها عالیه پهلوان، شیرین رحیمى و آقایان صالح و نیکبخت و سازمانها و نهادهایى مثل جشنواره بینالمللى فیلم فجر، موزه سینماى ایران، خانه سینما، امور بینالملل بنیاد سینمایى فارابى، اداره کل نظارت و ارزشیابى، جشنواره بینالمللى فیلمهاى کودکان و نوجوانان، مجله «فیلم»، و… هنرمندانى که مراجعات متعدد را با بزرگوارى پاسخگو بودند و بالاخره دخترم گلنوش که نهایت تلاش را براى تکمیل فرهنگ بهکار بست و از این پس نیز، ادامهاش را بهعهده خواهد گرفت. انشاءاله.
جمال امید
بهار ۱۳۸۸
[۱] . آلیسگى Alice Guy (1968-1873) اولین کارگردان زن جهان که در سال ۱۸۹۶ نخستین فیلمش را درفرانسه براى «لئون گمون» ساخت.
[۲] . رجوع کنید به تاریخ سینماى ایران (۱۳۵۷-۱۲۷۹)، بخش «ابراهیم مرادى».
[۳] . بعدى از «آلیسگى»، مشهورترین سینماگران زن در سالهاى آغاز سینما اینها هستند: آنا هوفمان اودگرن(سوئد ـ ساخت فیلم نخست ـ ۱۹۱۱)، ایدامى پارک (آمریکا ـ ۱۹۱۳)، مىبل نورماند (آمریکا ـ ۱۹۱۴)،کلئومادیسون (آمریکا ـ ۱۹۱۵)، دلسى جین ویلسون (آمریکا ـ ۱۹۱۵)، روث آن بالدوین (آمریکا ـ ۱۹۱۵)،موسیدورا (فرانسه ـ ۱۹۱۸)، لوته راینیگر (آلمان ـ ۱۹۱۸)، سوزان دوویاد (فرانسه ـ ۱۹۱۸) و…
[۴] . «شهلا ریاحى» که فعالیت در سینما را با بازیگرى در سال ۱۳۳۰ و شرکت در «خوابهاى طلائى» آغازکرده، در سال ۱۳۳۵، «مرجان» را کارگردانى کرد که تجربه چندان موفقى نبود.
[۵] . «فروغ فرخزاد» در سال ۱۳۳۷ با ساخت مستند کارش را آغاز کرد، مهمترین تجربهى فیلمسازىاش «خانهسیاه است» (۱۳۴۱) است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.