گزیده ای از کتاب پاکت بی تمبر و تاریخ
پاکت بی تمر و تاریخ
نامه ی بی اسم و امضا
کوچه ی دل واپسی ها
برسه به دست بابا
در آغاز کتاب پاکت بی تمبر و تاریخ، می خوانیم
زویا زاکاریان، در زمرهی بهترین ترانهسرایان گسترهی ترانهسرایی ایران است. این را نه من، که ترانههای او میگویند. در سرزمینی که بنا بر دلایل فراوان سیاسی و فرهنگی، زنان به نسبتِ مردان، در مسیر شکوفایی با بهمنها و سنگلاخهای بهمراتب بیشتری دستبهگریبان بودهاند، رسیدن ترانهسرایان زن به درجات بالای ترانهسرایی، ارزشی مضاعف دارد و زویا زاکاریان علیرغم ترانههای اندکی که نوشته –کمتر از صد و بیست ترانه در طول چهل سال فعالیت- صاحب کارنامهای ارزنده است.
برای او دشوار نبوده و نیست که مانند خیل عظیمی از ترانهسرایان، خط تولید ترانه به راه بیندازد و با سرایش سالی چند ده ترانهی تکراری، امروز و پس از چهل سال ترانهسرایی، بینیاز از داشتنِ شغلِ غیرهنریِ تماموقت باشد. اما او از میان دوراهی تولید انبوه و ماشینوار ترانههای بیرنگو بو و تحمل دشواریهای مادی حاصل از کمسرایی، راه دوم را برگزید تا امروز که کارنامهی ترانهسراییاش را فراپشت مینگرد، سری افراشته داشته باشد.
بهزعم من و بی هیچ اغراقی، زویا زاکاریان بهترین ترانهسرای زن تاریخ ایرانزمین است و ازاینرو، اینکه ایشان امکان گردآوری گزیدهی ترانههایشان و انجام گفتوگویی مبسوط را دادهاند، مایهی مباهات من است.
کتابی که در دست دارید مشتمل بر دو بخش است. بخش نخست حاوی گفتوگوییست با این ترانهسرای نامآور و بخش دوم شامل گزیدهایست از ترانههای او. این گفتوگو از طریق مکاتبهی اینترنتی انجام شده است. شخصاً معتقدم که گفتوگوی مکاتبهای علیرغم مشکلاتی نظیر زمانبر بودن، از مزیـت حـائز اهمیتی بـرخوردار اسـت. در ایـن شیوه، طرفین گفتوگو مجال بیشتری را برای تمرکز بر روی پرسش و پاسخ دارند و میتوانند با حالت ذهنی مناسبتری به گفتوگو بپردازند. در بخش دوم کتاب، در حدود نود درصد از ترانههای سرودهشدهی زویا زاکاریان -به انتخاب خود ایشان- موجود است. ترانههایی که در این کتاب قرار گرفتهاند، نسخهی مورد نظر ترانهسرا هستند. ازاینرو در برخی از ترانهها تفاوتهایی میان آنچه در کتاب مشاهده میشود با آنچه در قالب آهنگ به اجرا رسیده است، وجود دارد. در مواردی که تغییراتِ رخداده در ترانههای اجراشده، بدون هماهنگی با ترانهسرا اعمال شدهباشند، در پانویس ترانه به این مسئله اشاره شده است. در بسیاری از موارد، هنگام اجرای ترانهها توسط خوانندگان، تغییرات مختصری در کلمات داده میشود که میتواند به لهجهی فردی خواننده (idiolect) بازگردد و یا دلایل واجشناختی (مانند همگونیِ پیشرو، همگونیِ پسرو، حذف، درج و …) داشته باشد. به عنوان نمونه کلمات دروغ، بذار و لحاف ممکن است بر اثر این تغییرات واجشناختی به دوروغ و بذا و لاحاف تبدیل شوند. در این کتاب چنین تغییراتی لحاظ نشدهاند، مگر در مواردی که این تغییرات در نسخهی ترانهسرا نیز موجود بوده باشد.
□ □ □
در این کتاب وضعیت کلیهی ترانهها از منظر تقدم و تأخر سرایششان نسبت به ملودی، مشخص شده است. به این منظور، در مورد ترانههایی که بر مبنای ملودی و یا همزمان با خلق ملودی سروده شدهاند، در ذیل عنوانشان به این نکته اشاره شده است. از میان 101 ترانهی حاضر در این کتاب، 5 ترانهی نگاهِ تو، نزدیکتر از عشق، با تو بد نیستم، تصویر و یه نگاه همزمان با خلقِ ملودی نوشته شدهاند و آهنگساز هر پنج ترانه، زویا زاکاریان است. 13 ترانه نیز بر مبنای ملودی نوشته شدهاند. این 13 ترانه عبارتند از: چلچله، شبزده، خالی، وقت آمده، دلغرقه، گله نکن!، آذرآبادگانِ من، دو عاشق، یک بوسه، حریقِ سبز، حنا خانم، همآغوش و واروژان.
سال انتشار آن دسته از ترانههای حاضر در این کتاب که به مرحلهی اجرا و انتشار رسیدهاند، مشخص شده است. این تاریخها هم در پایان هر ترانه قرار دارند و هم در جدول موجود در انتهای کتاب. در باب این تاریخها به چهار نکته باید اشاره شود:
نخست اینکه متأسفانه وضعیت تاریخ انتشار آثار موسیقایی ما نابهسامان است. دلایل مختلفی برای این وضعیت نامناسب وجود دارد. از مشکل تاریخی عدم استفادهی مخاطبان موسیقی از نسخهی اورجینال آثار -که عمدتاً حاوی تاریخ انتشار بوده و هستند- گرفته تا کمتوجهی اغلب هنرمندان این عرصه به این مسئله.
دوم اینکه برای دستیابی به تاریخهای دقیق انتشار ترانههای این کتاب، تنها به حافظهی ترانهسرا اکتفا نشده است و تاریخهای مورد نظر ترانهسرا، با یک یا تعداد بیشتری منبع تطبیق داده شده است تا تاریخی که در پای هر ترانه مینشیند، حتیالمقدور صحیح باشد. کندوکاو در نشریات پیش از انقلاب، پرسوجو از برخی آهنگسازان و خوانندگان، مراجعه به تاریخهای درجشده بر روی کاستها و سیدیهای اورجینال، از جمله راههای استفاده شده برای وثاقت بخشیدن به این تاریخها بود. بااینهمه نمیتوان مدعی بود که تمامی تاریخهای این کتاب قطعاً دقیق هستند. بعید نیست اگر معدودی از ترانهها (مسلماً کمتر از انگشتان یک دست)، به اندازهی یک یا نهایتاً دو سال با واقعیت مغایرت داشته باشند. در مورد این مغایرتهای احتمالی، از اطلاعات مستند کلیهی دوستان استقبال میشود.
نکتهی سوم ایـن است کـه زویا زاکاریان در بخشی از سـالهای فعالیت ترانهسراییاش، در ایران حضور داشته است و در بخشی دیگر به خارج از ایران مهاجرت کرده است و در این دوره، ترانههایش توسط کمپانیهای خارج از کشور منتشر شدهاند. آلبومهای این کمپانیها، تاریخهای میلادی را بر خود داشتهاند و همین باعث شده است که برخی از مخاطبان موسیقی، تاریخ انتشار آهنگهایی که در خارج از کشور تولید شده است را بر اساس تقویم میلادی به یاد داشته باشند. لذا تاریخ کلیهی ترانههای این کتاب، هم به خورشیدی و هم به میلادی آورده شده است تا خوانندگان کتاب، نیاز به تبدیل تاریخها نداشته باشند.
چهارم اینکه برای آگاهی یافتن از تاریخ انتشار یک ترانه میتوان به منابع گوناگون رجوع کرد، درحالیکه در مورد تاریخ سرایش ترانهها تنها خود ترانهسراست که میتواند ابرازنظر کند. لذا از منظر پژوهشی، تاریخ انتشار آثار اعتبار بیشتری دارد. بااینهمه، گاه بنا به دلایل متعدد میان تاریخ سرایش یک ترانه و تاریخ انتشار آن چند سال فاصله میافتد و لذا در اینگونه موارد ممکن است آگاهی از تاریخ سرایش آن ترانه، در راستای مطالعات مبتنی بر کرونولوژی اهمیت داشته باشد. به عنوان نمونه، ترانهی گریه کنم یا نکنم؟ در سال 2002 سروده شده است اما در سال 2008 انتشار یافته است؛ یا ترانهی دُردانه در سال 1991 سروده شده، در حالی که در سال 2015 منتشر شده است. لذا اگر میان تاریخ سرایش و تاریخ انتشار فاصلهی معناداری وجود داشته باشد، اطلاع از هر دو تاریخ برای دقت بخشیدن به نقد این آثار ضرورت دارد. ازاینرو در پانویس ترانههایی که میان تاریخ سرایش و تاریخ انتشار آنها 5 سال یا بیشتر فاصله وجود دارد، تاریخ سرایش آنها ذکر شده است.
□ □ □
مبحث پراهمیت دیگر، رسمالخط است. رسمالخط همواره دغدغهی بسیاری از اهالی ادبیات و زبانشناسی بوده است. خط فارسی مانند سایر خطهای جهان دارای مشکلاتیست که مرتفع نمودن کلیهی این مشکلات بسیار دشوار به نظر میرسد. زیرا، وضع قوانینی غیرمنعطف ممکن است خط را از منظر زیباییشناسی بـا مشکلاتی مواجه کند و از سوی دیگر، انعطاف بخشیدن بـه قـوانین نیز خـط را از یکپارچگی دور میکند.
گونهی محاورهای فارسی به دلیل سابقهی بسیار کمتری که در کتابت دارد، دارای مشکلات بهمراتب بیشتری در این زمینه است. به عنوان نمونه، افعال ماضی ساده و ماضی نقلی گونهی رسمی، هنگام کتابت با هم متفاوتند. صیغهی اول شخص مفرد مصدر رفتن در زمان ماضی ساده به صورت رفتم گفته و نوشته میشود و در زمان ماضی نقلی به شکل رفتهام. اما در گونهی محاورهای وضع فرق میکند. به این صورت که رفتهام ماضی نقلی محاورهای نیز به صورت رفتم ماضی ساده تلفظ میشود. با این تفاوت که در ماضی سادهی محاورهای تکیه بر روی هجای اول است (ˈraftam) و در ماضی نقلی محاورهای، بر روی هجای آخر (rafˈtam). یعنی این دو صیغه از فعل، در گفتار به وسیلهی تکیه از هم متمایزند، اما در نوشتار تفاوتی میان آنها نیست. حال اگر بخواهیم در نوشتار محاورهای هم میان آنها تفاوتی ایجاد کنیم تا با هم خلط نشوند، میتوانیم رفتم ماضی نقلی را به صورت رفتهم بنویسیم، اما دراینصورت برای دوم شخص مفرد، یعنی رفتهی (rafˈti) به مشکل برمیخوریم. زیرا حرفِ ی در این صیغه از فعل، به ویژه در نگاه اول ممکن است با ی اضافه اشتباه گرفته شود. ضمناً صیغههای رفتهیم (rafˈtim) و رفتهین (rafˈtin) هم چندان چشمنواز نیستند. این تنها یکی از مشکلات علیحدهی رسمالخط محاورهایست. رسمالخط فرهنگستان زبان فارسی هم در بسیاری از موارد پاسخگوی مشکلات نیست. به عنوان نمونه، حق انتخاب شیوهی نوشتن برخی از کلمات، به افراد جامعه سپرده شده است که این میتواند باعث ایجاد تشتت در رسمالخط شود و البته در حالت افراطیاش، در اصل ارتباطی زبان خلل وارد سازد. بااینهمه، کسانی که درصدد رفع مشکلات رسمالخط برآمده باشند، احتمالاً به دشواریهای این مسئله واقفند و میدانند که شاید نتوان رسمالخط فارسی را به سمتی برد که کلیهی انتظارات را برآورده سازد.
باری، در رسمالخط این کتاب مواردی لحاظ شده است که شرح تکتک آنها در مقدمهی کتاب ضرورتی ندارد و با مراجعه به متن گفتوگو و متن ترانهها، به راحتی میتوان به آنها پی برد. بنا بر قاعدهمند بودن گذاشته شده است، تا جایی که زیبایی خط آسیب نبیند و بدیهیست که زیبایی به سلیقهی افراد وابستگی دارد.
در این کتاب، بنابر جدانویسی کلمات مرکب (مانند خوشرنگ و کتابخانه) است؛ البته آن دسته از کلمات مرکبی که امروزه تکواژهایشان به گونهای با هم ممزوج شدهاند که مردم عادی عمدتاً آنها را یک واحد تلقی میکنند (مانند آبرو، گلاب و کهربا)، مورد تجزیه قرار نگرفتهاند. پسوندها و پیشوندها که با افزوده شدن به پایه، کلمات مشتق را میسازند (مانند باغچه)، سرهم نوشته شدهاند؛ به استثنای پیشوند تصریفیِ می (میروم) و پیشوند اشتقاقی هم (همقدم) و همچنین پسوندهای تصریفیِ ها (کتابها)، تر (آرامتر) و ترین (سنگینترین) که با استفاده از نیمفاصله، از کلمات پایه جدا میشوند. چند مورد نیز (همسر، بهتر، …) بنا بر ملاحظات زیباییشناختی رسمالخط، از این قواعد مستثنا شدهاند.
در بخش ترانهها، کلیهی نشانههای اضافه (کسرهو ی) قرار داده شدهاند. در نتیجه وقتی مخاطب این کتاب، به عنوان مثال با مصرعِ یه سبد سلامتی هنوز تــو گنجهی تنه مواجه میشود، میداند که کلمهی سبد به ساکن ختم میشود، زیرا در غیر این صورت، طبق قرارداد رسمالخطی ایـن کتاب، در انتهای این کلمه کسره گذاشته میشد.
در باب رسم الخط فارسی، نابهسامانترین وضعیت را در رسمالخط محاورهای فضای مجازی میبینیم. به عنوان یک نمونه، اخیراً مشاهده میشود که برخی برای پرهیز از مشتبه شدنِ تو (to، ضمیر دوم شخص مفرد) و تو (tu، به معنای در و داخل)، دومی را به صورت توو مینویسند! یعنی یک نویسه به کلمه اضافه میکنند. با چنین رویهای لابد برای متمایز شدن جفتهای پهلوی (pahlavi) و پهلوی (pahluye)، جور (jowr) و جور (jur)، مو (mow) و مو (mu)، دور (dowr) و دور (dur) هم باید دومیها را به صورت پهلووی، جوور، موو و دوور نوشت و حتی ممکن است این بدعت به افزودن نویسهی واو نیز محدود نشود و به عنوان نمونه، برای تمایز سیر (seyr) از سیر (sir) و کی (key) از کی (ki) نیز دومیها به صورت سییر و کیی نوشته شوند! این در حالیست که رسمالخط فارسی قابلیت استفاده از اِعراب را دارد. در بسیاری از موارد تفاوت میان توی اول و توی دوم به سادگی در بافت مشخص میشود و میتوان هرجا امکان اشتباه وجود دارد، از اِعراب استفاده نمود. مثلاً در مواقعی که ظنِ به اشتباه افتادن میرود، میتوان با استفاده از اعراب، کلمات تُو، پهلَوی، جُور، مُو، دُور، سِیر و کِی را کاملاً از تو (tu) و پهلوی (pahluye) و جور (jur)، مو (mu)، دور (dur)، سیر (sir) و کی (ki) متمایز نمود.
با توجه بـه توضیحات فوق، بـه دلیل کثرت استفادهای کـه معمولاً در ترانهها از دو کلمهی تو (to) و تو (tu) میشود، در این کتاب برای ایجاد تمایز میان این دو صورت، از شیوهی دیگری بهره گرفته شده است. به این شکل که در سرتاسر کتاب، تو (tu) به صورت کشیدهتر، یعنی به صورتِ تــو نوشته شده است و به این ترتیب به جای بدعتِ افزودنِ یک نویسه، از تمایزی مانند کشیدهنویسی که مخل رسالت ارتباطی خط نیست، استفاده شده است. بدیهیست بهکارگیریِ چنین روشی در این کتاب، تجربه کردن شیوهای جدید برای بهبود وضع فعلی رسمالخط است و بر اساس بازخوردها میتوان قابلیت عمومیسازی آن را به ویژه برای نوشتهجاتِ تایپی سنجید.
□ □ □
امیدوارم این کتاب بتواند منبعی باشد برای دستیابی به اطلاعاتی موثق در رابطه با زویا زاکاریان و ترانههایش. زیرا در باب آثار او (و البته بسیاری از هنرمندان دیگر) اطلاعات ناقص و نادرست، فراوان است. به عنوان نمونه، در برخی از منابع اینترنتی، نخستین ترانهی اجراشدهی زویا زاکاریان، ترانهی چلچله قلمداد شده است، که چنین نیست. همچنین در برخی از وبسایتها ترانههایی مانند آدم و حوا، نوارِ پاره، اقاقی و مریخی متعلق به زویا زاکاریان دانسته شده است، که نادرست است.
در انتها، سپاسی ویژهدارم از زویا زاکاریان گرامی، که با بزرگواری و شکیبایی، وقت قابل ملاحظهای را به این پروژه اختصاص دادند. از آنجا که درستنویسی ترانهها، نیازمند حساسیتی ویژه بود، ایشان بر روی تکتک کلمات و حتی بر نشانهگذاریها، با حوصلهای شگفتانگیز نظارت نمودند. در بخش گفتوگو نیز نکتهی حائز اهمیت این است که در جامعهای که گفتوگوی دوستانه حتی در میان دو همنسل نیز چندان ساده نیست، ایشان با سعهی صدر فراوان وارد گفتوگویی طولانی با فردی از نسل دیگر شدند. گفتوگویی که شامل مباحثی چالشبرانگیز هم بود. امری که گمان نمیبرم بسیاری از هنرمندان همنسل ایشان حاضر به تن دادن به آن باشند.
سپاس بیکران دارم از دوست عزیزم احمد طباطبایی که در تمام طول این مسیر، دلسوزانه در کنار من بود و از نکتهسنجیها و راهنماییهایش بیاندازه بهره بردم. ویراستاری این کتاب را مشترکاً عهدهدار بودیم و زحمت صفحهآرایی کتاب تماماً به دوش او بود. دستانش را به گرمی میفشارم.
از دوست نازنینم، مجتبی طوفان هم بسیار سپاسگزارم. بدون بهره گرفتن از اطلاعات دقیقی که او در زمینهی تاریخ انتشار آهنگها دارد، دستیابی و وثاقت بخشیدن بـه تـاریخ بسیاری از ترانههای ایـن کتـاب ممکن نبود. صمیمانه از او قدردانی میکنم.
از شما همراهان گرانقدر این کتاب تقاضا دارم برای مطرح نمودن انتقادها و پیشنهادهای خود با نشانی الکترونیکی e.soltaani@gmail.com ارتباط برقرار نمایید. در ضمن میتوانید برای دریافت فهرستی مشتمل بر نام خوانندگان، آهنگسازان و تنظیمکنندگان آثار مندرج در کتاب، با نشانی الکترونیکی مذکور در تماس باشید. با آرزوی روزگاری رنگین برای ترانهی فردا.
احسان سلطانی
26 آذر 1393
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.