گزیده ای از کتاب هنر تئاتر
. او معتقد بود كه بازيگر تئاتر علاوه بر آشنايى با هنر تئاتر بايد با ادبيات كشور خود آشنا باشد و زبان فارسى و آثار منظوم و منثور را خوب بداند. آرزويش اين بود كه بازيگران داراى تحصيلات عالى بوده واز پشتوانه اخلاقى و اجتماعى مورد قبولى برخوردار باشند
در آغاز کتاب هنر تئاتر می خوانیم
يادداشت ناشر 9
بخش اول. استعداد شرط اصلى كسب هنر است 15
بين استعداد و عشق و ميل تفاوت بسيار است 16
سخن 20
ريتم 24
ميزان تندى و كندى ريتم 28
تنوع ريتم 29
آهنگ 31
حالت 37
حالات و ادا و اطوار 40
شيوه كار 48
بازى در هنگام سكوت 55
اهميت عنوان 65
تنفس 66
ادبيات فارسى و ادبيات دراماتيك 72
چرا تا به حال تنها آثار منظوم را براى تمرين انتخاب كرديم؟ 73
ايجاد هنر ملى 77
طلب آمرزش 79
حروف و كلمات را نجويد 84
كشش كلمات 87
يك حرف ساكن : 94
گيرايى داشتن 102
اصطلاحات و انواع پييس 105
تقسيمبندى پييس 106
وحدتها 107
انواع پييس 110
پرسناژ سمپاتيك و پرسناژ آنتى پاتيك 111
بخش دوم. ژست و جنبش 113
تسلط بر بدن 118
تمرينهاى عملى كمديين 129
بالا رفتن و پايين آمدن از پلهكان 138
فصاحت بدن 148
سلسله دوم تمرينها 153
بخش سوم. ميزانسن 167
انتخاب پييس 167
خواندن پييس 169
تقسيم رلها 170
سلطه و حاكميت صورى و معنوى 170
كار دور ميز 174
دامنه كار متورانسن 178
ايجاد پرسناژ 181
تمرين در سن 185
رابطه متورانس و اكتور : 186
طرح ميزانسن 195
دنباله تمرين در سن 198
كار اصلى متورانسن 209
نخستين شب 220
شيوه كار در هنگام نمايش 221
پرورش نيروى تصور و تخيل 223
چند سفارش 231
عبدالحسين نوشين
كارگردان، بازيگر، اديب، نويسنده، مترجم، محقق
زندهياد عبدالحسين نوشين در اواخر سال 1285 شمسى متولد شد. شش ماهه بود كه پدرش ملقب به سلطان الذاكرين به علت بيمارى درگذشت و يك ماه بعد از مرگ پدر، بيمارى وبا اين كودك را از داشتن مادر نيز محروم ساخت. عبدالحسين دوران كودكى خود را در منزل دايى خود گذراند و پس از طى تحصيلات ابتدايى در 1298 به همراه دايى خود به مشهد رفت و با وجود نوجوانى، داوطلبانه به گروه مبارزان طرفدار كلنل محمد تقى خان پسيان پيوست. در سال 1301 به تهران مراجعت كرد و وارد دبيرستان نظام شد ولى به دليل برخى مشكلات از آنجا استعفا داد و بقيه دوران دبيرستان را در «دارالمعلمين» كه تمام دبيرانش فرانسوى بودند گذرانيد و در سال 1307 ديپلم متوسطه را گرفت. عبدالحسين با وجود تنگناهاى فراوان در كودكىاش هميشه سرزنده، شيرين و دوستداشتنى بود و تمام اقوام همسال خود را با شوخىها، بازىها و نمايشهاى خود سرگرم مىكرد.
در سال 1307 دولت تصميم گرفت كه صد نفر از ديپلمهها را به اروپا اعزام كند. عبدالحسين پس از موفقيت در امتحان اعزام به فرانسه موفق به تحصيل در رشته «تاريخ و جغرافيا» گرديد. امّا در مهر ماه 1308 بهجاى ورود به رشته «تاريخ و جغرافيا» در رشته «هنرهاى دراماتيك» كنسرواتوآرتولوز نامنويسى كرد.در كنسرواتوآر تولوز نيز خوب درخشيد و توانست در سال اول روى صحنه برود. امّا سرپرست دانشجويان ايرانى (اسمعيل مرآت) كه با رفتن نوشين به كنسرواتوآر مخالف بود هزينه تحصيل او را قطع كرد و نوشين مجبور شد براى تأمين هزينه تحصيل خود در تابستان 1309 به تهران برگردد. و نمايشنامه «زن وظيفهشناس» را كه خودش نوشته بود در «گراند هتل» روى صحنه برد. تا بتواند با استفاده از درآمد اين نمايش هزينه تحصيل خود را تا سال 1311 در كنسرواتوآر تمام كند. براى اجراى اين نمايشنامه، نوشين از بانو لُرتا دعوت كرد كه با او همكارى كند و آشنايى اين دو هنرمند به عشق و ازدواج آنها منجر شد.اين سفر به نوشين امكان داد تا فضاى تئاترى ايران و هنرمندان نامدار و دستاندركاران تئاتر آن زمان را بهتر بشناسد و برنامه كار خود را براى ايجاد تحول بنيادين در تئاتر ايران براساس اطلاعاتى كه بهدست آورد تنظيم نمايد.نوشين كه با ادبيات فارسى آشنايى كامل داشت بعد از مراجعت به ايران با ادبا و نويسندگان نامدار آن روز بهخصوص صادق هدايت، مجتبى مينوى، نيمايوشيج، بزرگ علوى و دكتر خانلرى همدم و همراه گرديد و اداره نگارش وزارت فرهنگ با هدايت و فضلالله صبحى مشغول به كار شد. او در مجله موسيقى با موسيقىدانان و آهنگسازان نيز كار كرد و برخى نوشتهها و ترجمههاى خود را در آن مجله انتشار داد.همزمان با اين فعاليتها، نوشين به نوشتن، ترجمه و اقتباس نمايشنامههاى متعددى پرداخت تا با همكارى همسرش به ايجاد تحولى بنيادين در تئاتر ايران و پايهگذارى تئاتر عملى دست زنند. ابتدا او نمايشنامه «توپاز» اثر مارسل پاينول را بهنام «مردم» اقتباس كرد و به روى صحنه برد. و سپس با همكارى محمدعلى فروغى و مجتبى مينوى سه تابلوى «بيژن و منيژه»، «زال و
رودابه» و «رستم و تهمينه» را تنظيم كرد و در جشن هزاره فردوسى با همكارى جمعى از هنرمندان و همسرش آن را اجرا كرد. موسيقى اين تابلوها را «مينباشيان» ساخته بود. اجراى اين سه تابلو كه با تحسين و تشويق كمنظير تماشاگران و بهخصوص شرقشناسان و ادبا روبرو شد از او و همسرش و حسين خيرخواه براى شركت در فستيوال تئاتر مسكو دعوت بهعمل آمد.در فستيوال مسكو، نوشين با سبك و تكنيك كارگردانان بزرگى نظير استانيسلاوسكى آشنا شد. نوشين كه از نوجوانى طرفدار عدالت اجتماعى بود، در دوران پرماجرا و افتخارآميز خود با فعاليتهاى سياسى، اجتماعى و هنرى و تأليف و ترجمه و اجراى آثار و نمايشنامههاى مترقى، ارزنده و پرمحتوا، كوشش خستگىناپذيرى براى تحقق آرمانهاى خود مبذول داشت.
در سال 1318 ميرزا سيد على خان نصر با همكارى جمعى از هنرمندان تئاتر «هنرستان هنرپيشگى» را تأسيس كردند ولى نوشين پس از دو سال چون از نحوه كار هنرستان راضى نبود و آن را در راستاى هدف خود در ايجاد تحول در تئاتر ايران نيافت از آن كناره گرفت.سپس در 1320 او گروه بازيگرانى را از هنرمندان مستعد انتخاب و با روش و تكنيك كار خود آشنا كرد و با همكارى آنها نمايشنامههاى «ولپن»، «توپاز»، «دختر شكلاتفروش»، «سه دزد» را در تئاتر فرهنگ اجرا مىكند و سپس تصميم مىگيرد كه برنامه تنظيم شده خود را براى ايجاد تئاتر علمى به مرحله اجرا بگذارد. نوشين براى هنرمندان تئاتر تجربى ايران نظير محمود آقا ظهيرالدينى احترام فوقالعاده قائل بود ولى آرزو داشت تئاتر علمى را نيز پايهگذارى كند.در سال 1321 نوشين اقدام به تأسيس كلاسى كرد كه در آن از همكاران سابق و هنرجويان جديد بهره برد. در اين كلاس كه در محل روزنامه شهباز تشكيل مىشد نوشين، همكاران قديمى و هنرجويان جديد را با اصول و مفاهيم تئاتر علمى آشنا كرد و سپس با اين گروه در مهر 1326 تئاتر فردوسى
را افتتاح كرد. او معتقد بود كه بازيگر تئاتر علاوه بر آشنايى با هنر تئاتر بايد با ادبيات كشور خود آشنا باشد و زبان فارسى و آثار منظوم و منثور را خوب بداند. آرزويش اين بود كه بازيگران داراى تحصيلات عالى بوده واز پشتوانه اخلاقى و اجتماعى مورد قبولى برخوردار باشند او مىگويد: مطالعه ادبيات زبان مادرى براى ما بيشتر از اين جهت لازم است كه به زيبايى، كشش، تكيه صدا و طنين كلمات و همچنين به آهنگها به ريتمهاى مختلف، به موسيقى روح اجراى كلام و به تحليل احساسات و عواطف گوناگون بشرى آشنا گرديم. و بديهى است كه اگر ادبيات ملتى منحصر به ترجمه آثار ملل ديگر باشد و آن ملت از خود شاعر و نويسنده نداشته باشد، نمىتوان گفت چنين ملتى داراى ادبيات است.در تمام نمايشنامههاى تئاتر فردوسى، نوشين نقش اول را ايفا مىكرد. تمرين و آماده كردن هريك از اين نمايشنامهها چند ماه طول مىكشيد و در خلال آن با خواندن نمايشنامه، كارِ دورِ ميز، بحث و گفتگو درباره شخصيت و خصوصيات روحى پرسُناژها و روابط آنها، آشنايى با نظر و فكر نويسنده و تجزيه و تحليل آن، بازيگران با روش صحيح تمرين و آماده كردن نمايشنامه آشنا مىشدند. به طورى كه بازيگران معتقد بودند دوران تمرين هر نمايشنامه كلاس كاملى است براى آشنايى با هنر تئاتر (سخن ـ حالت ـ جنبش).نوشين به گفتگوى قابل ارائه در صحنه سخت پاىبند و براى آماده كردن متن هر نمايشنامه و تنظيم ديالوگ مناسب براى هر پرسناژ مدتها تحقيق و مطالعه مىكرد. «زبان صحنه» اصطلاحى بود كه نوشين معتقد بود براى تنظيم ديالوگها بايد به آن رسيد. بيان را بهطور علمى به همكاران خود آموخته بود. براى اينكه بيان بازيگران از نظر ريتم، آوا، حالت، جنبش و… صحيح باشد. به جرأت مىتوان گفت كه مكتب علمى «بيان تئاترى» را او در ايران پايهگذارى كرد. او با تمام اين هنرها و فنون آشنايى داشت و از كليه آنها براى بهتر اجرا كردن اين نمايشنامهها استفاده مىكرد.تئاتر فردوسى در خلال اجراى نمايش «چراغ گاز» در پانزدهم بهمن 1327 توسط دولت وقت اشغال شد و نوشين نيز به جرم آزادىخواهى و جانبدارى از عدالت اجتماعى و ارائه نمايشنامههايى در اين راستا بازداشت شد. نوشين در زمان بازداشت خود كتاب آموزنده «هنر تئاتر» را نوشت كه خودآموزى است براى بازيگران و كارگردانان. در اين كتاب، نوشين ضمن بحث در مورد تكنيك بازيگرى و كارگردانى، نظرات و آرزوهاى خود را در مورد آينده تئاتر ايران تشريح كرده است.همسر و همكاران نوشين پس از تعطيلى تئاتر فردوسى از پاى ننشستند و براى ادامه راه نوشين علىرغم مخالفت حكومت، تئاتر سعدى را افتتاح كردند. كارگردانى و اداره اين تئاتر بهعهده خانم لرتا و حسين خيرخواه بود و نوشين از سلولهاى زندان قصر آنان را راهنمايى و تئاتر را رهبرى مىكرد.همكاران و شاگردان نوشين در تئاتر سعدى اقدام به تأسيس كلاسهايى براى آموزش تئاتر نمودند و «مجله تئاتر» و «نامه سعدى» را منتشر ساختند و اتحاديه هنرپيشگان را پايهگذارى كردند.با كودتاى 28 مرداد، فعاليت گروه تئاترى نوشين بهكلى متوقف شد و تئاتر سعدى نيز بهدست اراذل و اوباش به آتش كشيده شد. براى تئاتر و مردم ايران سالهاى 1327 تا 1332 سالهاى پراهميتى در زمينه تئاتر است و نوشين و همكاران و شاگردانش تئاتر علمى را پايهگذارى كردند. نوشين در كتاب هنر تئاتر مىگويد: ايمان راسخ دارم در آينده نزديك هنر تئاتر در كشور ما نيز با استفاده از تكنيك و تجربيات ملل راقيه مراحل پيشرفت خود را پيموده به مرحله كمال نزديك خواهد شد.دوران بازداشت نوشين با مهاجرت اجبارىاش به اتحاد جماهير شوروى به پايان رسيد. نوشين در ايام مهاجرت پس از گذراندن دوره آموزشگاه عالى ادبيات مسكو، وارد انستيتوى شرقشناسى شد و كار تحقيقى خود را روى شاهنامه شاهكار حماسى فردوسى آغاز كرد. ابتدا اقدام به تصحيح شاهنامه كرد و «واژنامك» را كه فرهنگ لغات شاهنامه است تأليف نمود و به دريافت درجه «دكترا در علوم فيلولوژيك» نايل شد.نوشين زبانهاى فرانسه، روسى، عربى، اوستا، فارسى باستان و پهلوى را مىدانست. او در لحظات آخر عمرش كتاب «واژهنامك» و سناريويى را كه از شاهنامه اقتباس و براى فيلم آماده نموده بود براى دكتر خانلرى فرستاد. او در روز يكشنبه 12 ارديبهشت ماه 1350 پس از يك سال بيمارى دشوار سرطان معده در سن 69 سالگى در مسكو درگذشت.
مؤسسه انتشارات نگاه
عليرضا رئيسدانايى
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.