کتاب سیاست اثر برجستۀ ارسطو به ترجمه حمید عنایت
گزیدهای از متن کتاب
ترتیب و خلاصۀ مطالب کتاب سیاست
کتاب اول
تعریف و سازمان حکومت
حکومت عالیترین نوع اجتماع و هدف آن خیر برین است. تفاوت حکومت با انواع دیگر اجتماع. حکومت از دهکدهها و دهکده از خانوادهها پدید آمده است. خانواده و اجزای آن. هدف غایی حکومت. موهبت نطق در آدمیزادْ طبیعی بودن حکومت را ثابت میکند. از نظر نظم طبیعی، حکومت مقدم بر خانواده و فرد است
تدبیر منزل. بنده. خواسته (مال). کودکان و زنان
بحثی دربارۀ خانواده. بندگی چیست؟ بندگی طبیعی است.
فرمانروایی و فرمانبُرداری در هریک از مظاهر طبیعت وجود دارد.
بندگان طبیعی و غیرطبیعی. بندۀ طبیعی از پیروی خدایگان سود میبرد. فرمانروایی بر بندگان با فرمانروایی بر آزادگان فرق دارد.
خواسته و راههای به دست آوردن آن. روش مصنوعی به دست آوردن خواسته.
روابط شوی با زن، و پدر با فرزند. ادارۀ خانواده مستلزم دقت بیشتری است. آزادگان بر بندگان فضیلت دارند. بندگان فقط میتوانند دارای نوع پست فضایل باشند. سقراط بر خطا بود که تقسیم فضیلت را به انواع آن انکار میکرد. باید بندگان را فضیلت آموخت. تربیت آزادگان.
کتاب دوم
حکومتهای كمال مطلوب _ افلاطون و فالئاس و هیپودام
برای شناخت حکومت کمال مطلوب باید بهترین حکومتهای تاریخ و بهترین فرضیات را دربارۀ حکومت بررسی کرد. از میان صاحبنظران، افلاطون دربارۀ مسائل اصولی گفتوگو کرده است؛ وی خواهان الغای خانواده و مالکیت است. نقد عقاید افلاطون. اختلاف مناصب و مقامات قانونی طبیعی است. الغای مالكیت موجب ناخرسندی میشود. اشتراک زنان و کودکان مهر را نابود میکند. ایرادات دیگر. تفصیل موضوع. فواید مالکیت خصوصی. نقد جمهوریت. عقاید افلاطون تحققناپذیر است.
دربارۀ کتاب قوانین افلاطون. در قوانین از اشتراک چیزها سخنی به میان نمیآید، اما حکومتی که در آن پیشبینی شده دامنهای بیرون از اندازه دارد. افلاطون فراموش کرده است که دربارۀ روابط خارجی و حدود مالکیت و میزان افزایش جمعیت و فرق میان فرمانروا و فرمانبُردار سخن گوید. نقد حکومت کمال مطلوب او.
فالئاس کلسدونی و نقد عقاید او. چارههایی که فالئاس برای اصلاح حکومت پیش مینهد، توانگران را خشمگین میکند و تهیدستان را نیز خرسند نمیکند.
هیپودام سائسی بود که فقط به تناسب حکومت توجه داشت. در حکومت كمال مطلوبِ او سه طبقه و سه نوع قانون وجود دارد. سازمان قضایی حکومت هیپودام. نقد سازمان طبقاتی و نظم قضایی جامعۀ او دربارۀ قانون مربوط به اکتشافات. لزوم تغییر قوانین کهنه و منسوخ.
بهترین حکومتهای موجود:
اسپارت و کرت و کارتاژ
اسپارتیان نمیتوانند بندگان خود را اداره کنند. زنانشان بسیار متنفذ و تجملپرستاند. نقد روش مالکیت در اسپارت. نقد «افور»، سنا، سلطنت، خوانهای همگانی، و دریاداری.
سازمان حکومت شهرهای کرت بسیار شبیه حکومت اسپارت است. خوانهای همگانی در کرت بهتر گردانده میشود. نقد قانون اساسی کرت و علت بقای شهرهای آن.
ستایش حکومت کارتاژ. شباهت آن با حکومت اسپارت. اهمیت ثروت. خریدوفروش مناصب در کارتاژ. عیبهای حکومت آن.
سولون بهترین قانونگذاران بود. دربارۀ فیلولائوس، خارونداس، فالئاس، دراکو(س)، پیتاکوس، آندرودام.
کتاب سوم
شهروند و فضایل شهروند
تعریف شهروند. حقوق و اختیارات او. نمیتوان تعریفی یافت که دربارۀ همۀ شهروندان مصداق یابد. نقد تعاریفی که تاکنون شده است. شهروند کسی است که دارای اختیارات سیاسی باشد. تقسیم اختیارات سیاسی در حکومت.
شهروند خوب کسی است که به حکومت خود خدمت کند، خواه حکومت او بد باشد و خواه خوب. شهروند باید فرمانروایی و فرمانبُرداری، هر دو را بداند. شهروندی در حکومت قانونی باید بر تربیت اخلاقی استوار باشد.
در بهترین حکومتها، صنعتگران نباید شهروندان باشند. دمکراسیهای افراطی و برخی از الیگارشیها از این نکته غافلاند، اما گزیری از آن ندارند.
طبقهبندی حکومتها؛ دمکراسی و الیگارشی؛
حکومت پادشاهی (سلطنت)
هدفهای حکومت. فرق حکومت سیاسی با حکومت بر بندگان. حکومتهای خوب عبارتاند از حکومت پادشاهی، آریستوکراسی، جمهوری. حکومتهای بد عبارتاند از حکومت تورانی (ستمگر)، الیگارشی، دمکراسی افراطی.
دمکراسیْ حکومت تهیدستان و الیگارشیْ حکومت توانگران است. اصل تساوی در دمکراسی و الیگارشی. این هر دو از هدف راستین حکومت، یعنی فضیلت، غافلاند. دربارۀ دادگری. اکثریت و اقلیت در اجتماع. مبنای تقسیم اختیارات. حقانیت دعوی آزادگان و والاتباران و هوشمندان. هیچیک از اینان نباید بر دیگران حکومت کند. حکومت باید از افرادی فراهم آید که در ثروت و تبار و نیروی هوش و اندیشه و اخلاق برابر باشند. دربارۀ «استراسیسم».
انواع حکومت پادشاهی
پنج نوع حکومت پادشاهی. حکومت پادشاهی برای برآوردن نیازهای اجتماع بدوی پدید آمد. اصل توارث در حکومت پادشاهی. فرد چهبسا مغلوب سوداهای خویش میشود و از آن گذشته، نمیتواند همۀ وظایف حکومت را انجام دهد. تنها زمانی که شهریار خودکام میتواند دادگر باشد. دربارۀ حکومت جمهوری.
کتاب چهارم
انواع نمونههای اصلی حکومت [قانون اساسی]
دانش سیاسی باید دربارۀ حکومت كمال مطلوب و بهترین حکومت ممکن در شرایط خاص و سرانجام دربارۀ حکومت بد پژوهش کند. سیاستمدار خوب میتواند بدترین قوانین اساسی را به بهترین آنها مبدل سازد.
دربارۀ دمکراسی و الیگارشی. مایۀ تشخیص دو نوع حکومت از یکدیگر. چهار نوع دمکراسی. بدترین آنها که دمکراسی افراطی است، خواست مردم را جایگزین قانون میکند. چهار نوع الیگارشی. بدترین نوع حکومت الیگارشی آن است که مناصب را موروثی کند و فرمانروایان را تابع هیچ نظمی نکند. وصف شرایطی که چنین حکومتهایی را پدید میآورد.
آریستوکراسی به معنای محدود آن، فقط دارای یک نوع است که در آن بهترین افراد شهرونداناند.
جمهوری از سازش دمکراسی و الیگارشی پدید میآید و بیشتر به دمکراسی میل دارد. بسیاری از آریستوکراسیها، در واقع امر، جمهوریاند. قانون اساسی لاکونی نمونۀ سازش درست و کامیابانه میان دمکراسی و الیگارشی است.
حکومت تورانی و سه نوع آن.
بهترین حکومت هم از نظر کلی و هم در شرایط ویژه
برای شهر عادی، بهترین حکومت آن است که به دستِ طبقۀ متوسط اداره شود. فایدههای حکومت طبقۀ متوسط. وضع طبقۀ متوسط در کشورهای بزرگ و کوچک. هیچ حکومتی نمیتواند از پشتیبانی طبقۀ متوسط که نیرومندترینِ طبقات است، بینیاز باشد. راههای نگهداری حکومت.
قانونگذار باید به سه مسئله توجه کند: ۱) قوۀ مقننه که در هر حکومتی به یک نوع است؛ ۲) قوۀ مجریه و انواع مناصب در آن؛ 3) دادگاهها، و انواع و شایستگی و آیین دادرسی در آنها.
کتاب پنجم
دربارۀ انقلابات و انگیزههای آنها
حکومتهای معمولی بر پایۀ تصورات نادرست دربارۀ دادگری برپا شده و ازاینرو مایۀ شورش و ناخرسندی میشوند. هدفهای انقلاب. دمکراسی و الیگارشی، هر دو عیبهایی دارند که به انقلاب میانجامند، اما دمکراسی استوارتر از الیگارشی است. باید میان فکری که آتش انقلاب را برمیافروزد و عوامل تحریکآمیزی که به انقلاب میانجامد، فرق گذاشت. از این نوع عوامل باید برتریجویی یکی از طبقات و کشمکش میان تهیدستان و توانگران بهعلتِ نبودن طبقۀ متوسط را نام برد. چگونگی به انجام رساندن انقلابات.
انقلابات در حکومتهای ویژه و راه جلوگیری از آنها
انگیزههای انقلابات در دمکراسیها و الیگارشیها و آریستوکراسیها و جمهوریها. راههای جلوگیری از انقلابات. شرایط فرمانروایی و صفات فرمانروایان. انگیزههای انقلاب و راههای جلوگیری از آن را در حکومت پادشاهی باید جداگانه بررسی کرد. فرق میان حکومت تورانی و حکومت پادشاهی. همانندی عیبهای حکومت پادشاهی با آریستوکراسی. میانهروی بهترین راه نگهداری حکومت پادشاهی است. حکومت تورانی را میتوان با تظاهر به میانهروی در خرج و ادب و نرمخویی در رفتار با مردم و حفظ تعادل میان توانگران و تهیدستان پایدار داشت.
اما حکومتهای تورانی گذشته همه ناپایدار بودهاند.
بیان نقص بحث افلاطون در جمهوریت دربارۀ انقلابات.
کتاب ششم
دربارۀ سازمان درست دمکراسیها و الیگارشیها
دمکراسیها با یکدیگر از لحاظ خصال شهروندان و چگونگی ترکیب خصایص دمکراسی فرق دارند. آزادیْ نخستین آیین دمکراسی است. حاصل آزادی آن است که اکثریت فرمان میراند و هرکس بهدلخواه خود زیست میکند. از این خصایص میتوان مشخصات دیگر دمکراسی را بازشناخت.
در الیگارشی، نه اکثریت مردم، بلکه توانگران حکومت میکنند. اگر فرمانروا خودکام و برتر از قانون باشد، همۀ این اصول بیدادگرانه است. عدۀ افراد و ثروت ایشان باید هر دو در حکومت مؤثر باشد.
چهار نوع دمکراسی: دمکراسی کشاورزی که بهتر از همه است، دمکراسی شبانی، دمکراسی بازرگانی، دمکراسی افراطی.
نگهداری دمکراسی دشوارتر از بنیاد کردن آن است. برای نگهداری دمکراسی، تهیدستان را باید از غارت توانگران بازداشت؛ درآمد مردم را نباید با وضع مالیات کم کرد.
الیگارشیها را چگونه میتوان برپا داشت؟ اهمیت ترتیبات سپاهی. افراد نباید در سازمانهای سپاهی نیروی فراوان یابند. رسیدن به مقام فرمانروایی نباید دشوار باشد. هر منصب باید مایۀ کار و رنج شود، نه سرچشمۀ سود.
هم در دمکراسی و هم در الیگارشیْ ترتیب مناصب دارای اهمیت بسیار است. برخی از مناصب در همۀ حکومتها لازماند و برخی مخصوص پارهای از انواع حکومت.
کتاب هفتم
كمال مطلوب مردمان و حکومتها
پیش از ساختن بهترین حکومتها، باید دانست که دلپذیرترین نوع زندگی برای حکومتها و مردمان کدام است. شادی راستین از دانش و هوش برمیخیزد، نه از خواسته و دارایی. اما برای بهزیستن، داشتن افزارهای مادی نیز لازم است. آیا فضیلت برین در پندار است یا در کردار؟
تصویر حکومت کمال مطلوب
دربارۀ جمعیت و سرزمین. جای شهر باید چگونه باشد؟ دسترسی به دریا از نظر نظامی و اقتصادی مهم است.
خصلت شهروندان باید معدل خوی آسیاییان و نژادهای شمالی باشد. ساختمان روحی یونانیان. اعضای حکومت را باید از خادمان حکومت تشخیص داد. در هر کشور باید کسانی باشند که بتوانند خوراک فراهم کنند و هنرنمایی بدانند و سلاح بر کف گیرند و دین را تیمار دارند و کارهای سیاسی و دادرسی را انجام دهند.
از این طبقات، کدامها باید شهروند باشند و کدامها نباید. دارایی باید خاص شهروندان باشد. امتیاز فرمانروایان از فرمانبُرداران براساسِ پیشۀ آنان نکتۀ تازهای نیست و در مصر هنوز مرسوم است و خوانهای همگانی در کرت و ایتالیا نیز نشان میدهد که در این کشورها نیز زمانی روا بوده است.
دربارۀ مالکیت بر زمین. فرق میان زمینهای دولتی و زمینهای خصوصی. جای شهر باید با توجه به بهداشت همگانی و ملاحظات سیاسی و نیازهای نظامی معین شود. چگونگی باره و ساختمانهای شهر.
شیوۀ آموزشوپرورش در حکومت کمال مطلوب، هدف و مراحل آن.
خوی و سرشت مردم را باید با توجه به نوع شادی مطلوب ایشان معین کرد. در اخلاقیات گفته شد که شادی عبارت است از تحقق کامل فضیلت. چگونه میتوان بر فضیلت دست یافت. شهروندان را باید چنان پرورد که در جوانی، فرمانبُرداری بدانند و در پیری فرمانروایی بتوانند. فرمانروایی برترین و واپسین مقام آنان است.
دستگاه تربیتی هر کشور باید افراد نیک بپرورد، چون فرمانروایان نیک همان افراد نیکاند. تفصیل موضوع. شیوۀ آموزشوپرورش باید از سیر طبیعی تحول انسان پیروی کند. نخست به ساختمان تن افراد بپردازد، سپس در برآوردن امیال ایشان بکوشد و سرانجام هوش ایشان را بپرورد.
دربارۀ بهترین سن زناشویی. ساختمان بدنی پدر و مادر. تربیت روحی و بدنی کودکان و جوانان.
کتاب هشتم
ادامۀ آموزشوپرورش، موسیقی و ورزش
آموزشوپرورش باید زیر نظر دولت انجام گیرد و برای همۀ افراد یکسان باشد. چه چیزهایی را باید آموخت؟ موسیقی را برای سرگرمی میآموزند، اما مقصود آن برتر از سرگرمی است. دربارۀ هدف موسیقی و نگارگری و رشتههای دیگر آموزشوپرورش.
ورزش نخستین مرحلۀ آموزشوپرورش است، اما نباید مانند اسپارتیان در پرورش هوش و اندیشۀ کودک کوتاهی کرد.
موسیقی را نباید فقط برای سرگرمی به کودک آموخت. موسیقی نوعی از پرورش اخلاق است. با فراگرفتن موسیقی، کودکان میتوانند آهنگهای خوب را از بد بشناسند. مقامهای گوناگون موسیقی را باید برای مقاصد گوناگون به کار برد. برخی از مقامها فضیلت را در آدمی میپرورد، پارهای شنونده را دلیری میآموزد یا در او شوروشوق برمیانگیزد. کودکان باید مقامهای اخلاقی را فراگیرند. مقامهای دیگر شایستۀ خنیاگران است.
موسیقی «دوری» برای کودکان سودمند است. موسیقی «فریجی» زیان بسیار دارد، اما موسیقی «لیدی» نیز گاه برای کودکان سودمند است.
ترجمۀ کتاب حاضر با مقابلۀ متون ذیل انجام گرفته است:
- 1. Aristotle’s Politics, Translated by Benfamin Jowett, Oxford, Clarendon Press, 1908.
- Aristotle’s Politics, Translated by Ernest Barker, Oxford, Clarendon Press, 1948.
- Politique d‘Aristotle, Presentée et annotée par marcel Prélot, Presses Universitaires de France, 1950.
۴. السیاسة لارسطوطالیس، ترجمۀ احمد لطفی السید، دارالکتب المصریه _ قاهرة، ۱۹۴۸.
مترجم از همکاریهای بیدریغ و گرانبهای دوست فاضل و بصیر، آقای مجید ارائینژاد، سپاسگزاری فراوان دارد.
حمید عنایت _ 1337
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.