کتاب «خرد در سه حوزه» سه مقاله و یک مصاحبه از آمارتیا سن و جان رالز ترجمه حسن فشارکی
گزیده ای از متن کتاب
عقلانیت و آزادی
آمارتیا سن
1- مضامین و مفاهیم
هدف این مقالهی مقدماتی _ یکی از دو مقدمهی مندرج در (بخش I) _ بیان نکاتی است انگیزشی و همچنین خودبنیاد* دربارهی گوهر عقلانیت و آزادی تا بتوان مقالات این کتاب[1] را در چشماندازی به هم مرتبط درک کرد. در واقع، بسیاری از این مقالهها به ویژه به بررسی ماهیت، مشخصهها و دلالتهای دریافتهای بدیل از عقلانیت و آزادی میپردازند. البته هر دو انگارهی* متمایز را میتوان جدا از هم بررسی کرد، ولی مفاهیم عقلانیت و آزادی از یکدیگر مستقل نیستند. من، در این مقالهی مقدماتی، در مورد هر یک توضیح خواهم داد ولی به وابستگی متقابل* آنها هم خواهم پرداخت.
مقالهی مقدماتی دیگری که در بخش I درج شده، یعنی «امکان گزینش اجتماعی» (فصل2)، در حقیقت یک بحث مقدماتی «بازیافته» است: قبلاً در سخنرانی نوبل من که در دسامبر 1998 در استکهلم ایراد شد به کار رفته است. این مقاله به ویژه به بررسی الزامات گزینش اجتماعی عقلانی، از جمله ادعاهای آزادی در مقام دلیلی اجتماعی، میپردازد. همچنین خلاصهای از تاریخ نظریهی گزینش اجتماعی را از مبدأ رسمی آن یعنی ریاضیدانان فرانسوی (نظیر کندرسه[2] و بوردا[3]) گرفته تا تولد مجدد و پرشور آن، از طریق آثار کنث اَرو[4]، در نیم قرن گذشته، و سرانجام تا پویایی رشتهای به نام نظریهی گزینش اجتماعی طی چند دههی اخیر (که عمدتاً توسط آثار پیشتازانهی اَرو و چالشهایی که او پیش کشید)([i]) شرح میدهد. مضمون عقلانیت برای رشتهی نظریهی گزینش اجتماعی جنبهئی کاملاً محوری دارد، همچنان که در (فصل 2)، به آن پرداخته شده است. آن بحث مقدماتی، مکمّل این مقاله به عنوان مقدمهی کلی بر کتاب حاضر است.
عقلانیت در اینجا، اجمالاً به معنای شیوهی مشروط کردن* گزینشهای اعمال و همچنین اهداف، ارزشها و اولویتهایی شخص به موشکافی مستدل* است. به جای آنکه عقلانیت را بر حسب نوعی شرایط صورتبندی شده، که در ادبیات مربوطه آمده، تعریف کنیم (از قبیل صدق کردن در* برخی اصول از پیش مشخص شدهی «سازگاری درونی گزینش»،* یا هماهنگی با «دنبال کردن هوشمندانهی نفع شخصی»* یا یکی از انواع رفتار بیشینهسازی*)، آن را در اینجا برحسب تفسیری بسیار کلیتر، که همان مشروط کردن گزینشهای شخص به الزامات عقل است، تعریف میکنیم.
2- رابطهای دو سویه
دامنهی وسیعی که خرد میتواند در برگیرد بخشی از دغدغهی انگیزشی مقالههایی است که میکوشند الزامات عقلانیت را کنکاش کنند (فصول 7-3). این دامنهی وسیع دربرگیرندهی حذف برخی دیدگاههای شایع ولی تنگنظرانهی صورتبندی شده از عقلانیت هم میشود: مثلاً، اینکه عقلانیت باید الزاماً از مجموعهای از «شرایط سازگاری درونی گزینش» که پیشینی* است یا «اصول بیشینهسازی فایدهی مورد انتظار»* تبعیت کند، یا اینکه عقلانیت خواهان بیشینهسازی لجام گسیختهی «نفع شخصی» تا مرحلهی نادیده انگاشتن سایر دلایل گزینش است. استدلال خواهم کرد، که انگارهی «سازگاری درونی گزینش» نه تنها اقناعکننده نیست بلکه اساساً ناسازگار نیز هست (فصل 3)، و الزامات بیشینه کردن نفع شخصی فرد تا مرحلهی حذف سایر اهداف و ارزشهای محتمل، میتوانند شیوهی عام و مُجاز بیشینهسازی را به نحوی بیش از حد تنگنظرانه و دلخواهانه محدود سازند. «دلایل گزینش»، به طور کلی، میتوانند بسیار متنوع باشند و سعی در نادیده انگاشتن آن تنوع از طریق نوعی ترفند تعریفی یا نوعی فرض تجربی دلبخواه در مورد وجود ابزاری پیچیده کاری غلط خواهد بود. در تعریف عقلانیت لازم نیست خرد را از نو تعریف کنیم.
[1]. کتاب عقلانیت و آزادی
[2]. Condorcet
[3]. Borda
[4]. Keneth Arrour
[i]. بنگرید به ارو (a 1951). آثار فراوانی دربارهی این موضوع به شکل کتاب و مقاله منتشر شدهاند؛ که تنها چند نمونه از تکنگاشتها عبارتند از: سن (a 1970)، پاتانائیک (1971)، فیش برن (1973)، شوآرتز (1976)، کلی (1978)، لافنت (1979)، مولن (1983)، سوزومورا (1983)، اَرو، سن و سوزومورا (1996).
کتاب «خرد در سه حوزه» سه مقاله و یک مصاحبه از آمارتیا سن و جان رالز ترجمه حسن فشارکی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.