گزیده ای از کتاب حديث غربت جان: بيست و پنج مقاله و يك گفت و شنود
حاوی 35 مقاله و یك گفت‌وگو
در آغاز کتاب حديث غربت جان: بيست و پنج مقاله و يك گفت و شنود ، می خوانیم
در اين كتاب
سرآغاز 5
به جاى مقدمه 7
سال‌شمار زندگى محمد استعلامى 11
آثار دكتر محمد استعلامى از سال 1335 تا 1388 13
صورت مقاله‌هاى انگليسى 14
مقاله‌ها :
1ـ عرفان و تربيت در ديدگاه انسان امروز 17
2ـ نوآورى و بازسازى در داستان شيرين و خسرو 31
3ـ تربيت در مكتب عرفان و رابطه آن با روانشناسى 41
4ـ بازآفرينى شاهنامه در هنر نمايش 53
5ـ موسيقى، رهايى و آزادگى 59
6ـ شريعت، طريقت، دو راه به يك مقصد 67
7ـ مسؤوليت ملى و فرهنگى ما در… 73
8ـ آيا دفتر ششم مثنوى و قصه قلعه ذات‌الصّور ناتمام است؟ 85
9ـ گفتم: ز كجايى تو؟ 97
10ـ مفهوم علم در مثنوىِ مولانا جلال‌الدّين 105
11ـ طلوع و غروب شمس تبريز در قونيه 115
12ـ دانشنامه ايرانيكا 125
13ـ نياز به يك توضيح روشن‌تر 131
14ـ شناخت خود در مثنوى مولانا 141
15ـ حديث غربت جان… 151
16ـ نقدِ «از نيما تا روزگار ما» 161
17ـ مادر آزادگان كم آرد فرزند 169
18ـ فكر، آن باشد كه بگشايد رهى 175
19ـ روح نو بين در تنِ حرف كهن 185
20ـ نقد كليّات عبيد 195
21ـ آموزش زبان، آموزش ادبيات، دو مقوله آموزشى 205
22ـ نقدِ «قرن روشنفكران» 221
23ـ از روايت تا واقعيت در مطالعه سرگذشت و آثار عطّار 229
24ـ ما هم از مستان اين مى بوده‌ايم! 239
25ـ درك منطقى كلام حافظ 249
26ـ «شمشادِ خانه‌پرور» حافظ 257
27ـ بوف‌كور را، دوباره بخوانيم! 269
28ـ … و شريك، قاضى شد؟ 279
29ـ حافظ دل‌سوخته بدنام افتاد! 287
30ـ كدام ديوان حافظ؟ 299
31ـ بله! به همين آسانى! (چند كلمه در درك منطقى كلام حافظ) 309
32ـ غُرّه باصره ناصيه چشم اَنام (نقدى همراه با ستايش بر سخن خاقانى) 317
33ـ شمايل معشوق در كلام حافظ 331
34ـ مردم در شعر سيمين بهبهانى 343
35ـ صهبا، و چهره زرد عاشقان! 353
اديب سياست‌گريز :
گفتگوى سيّد ابوالحسن مختاباد با دكتر محمّد استعلامى 363
(روزنامه اعتماد، اوّل آذر 1386 ش.)
نمايه موضوعات و مباحث 385
درباره اين مجموعه :
بيش از سى سال، زندگى من در سرزمين‌هاى ديگر ــ در پرنستن نيوجرزى، نيويورك، دهلى‌نو، فيلادلفيا، مونتريال، توكيو، بركلى و باز در مونتريال ــ گذشته است، بى‌آن‌كه يك دم خود را دور از ايران ديده باشم. در نوشته‌هاى اين مجموعه هم كه بيشتر در ديار غريب نوشته شده، همواره سخن از ايران است.
چند سال پيش، دوست سخت‌كوش و مهربان من على دهباشى به فكر گردآورى و چاپ اين مقاله‌ها در ايران بود و صميمانه هم كوشيد، امّا مشغله‌هاى ديگر توفيق نشر اين مجموعه را از او گرفت. پس از آن، بيست و چند مقاله آن روزها به بيش از پنجاه مقاله رسيد، و من خود به فكر گردآورى و گزينش تازه‌يى از آنها افتادم كه اكنون پيش روى شماست.
قرار اين بود كه با آن بيست و چند مقاله، گفتگويى را هم كه در سال 1375 در مجله كلك با دهباشى داشتم، همراه كنيم، امّا باز با گذشت زمان، آن گفتگو هم ديگر همه گفتنى‌ها را در بر نداشت. در اين سالها در ايران و بيرون از ايران چند گفتگوى ديگر در نشريّه‌هاى ديگر داشتم، و آخرين آنها با دوست عزيز ديگرم سيّد ابوالحسن مختاباد بود، كه آن را روزنامه اعتماد در شماره اوّل آذر 1386 منتشر كرده بود. در گفتگو با مختاباد عزيز، بسيارى از نكته‌هايى كه تصوير پنجاه سال نوشتن و پژوهش من بود، بازتاب روشنى داشت، و امروز كه اين سى و پنج مقاله را براى اين مجموعه برگرفته‌ام، آن گفتگو را هم در پى آنها مى‌آورم و تكمله‌يى بر اين مجموعه مى‌بينم.
امّا به جاى مقدّمه كتاب، نامه‌يى را كه در سال 1380 به دهباشى نوشته بودم تا مقدّمه‌يى بر اين «حديث غربت جان» باشد، در اين تدوين تازه مقالات مى‌آورم، اين نامه جان كلام اين مقالات را به خوانندگان اين تدوين تازه هم بازمى‌گويد.
نشر اين مجموعه، حاصل لطف برادرم عليرضا رئيس‌دانايى مدير نشر نگاه است كه از او نيز بايد سپاسگزار باشم، و از عزيزان ديگرى كه در نشر نگاه، براى اين كار صميمانه كوشيده‌اند.
با همه آرزوهاى خوب براى همه اين عزيزان
محمد استعلامى
مهرگان 1387 خورشيدى
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.