یادی از خیالی

فریبرز رئیس دانا

فریبرز رییس‌دانا چهره شناخته‌شده‌ای در حوزه‌های اقتصاد سیاسی و علوم اجتماعی است و انتشار دفتر شعری از او، شاید در نگاه اول بیش از هرچیز عجیب به نظر رسد. اما رییس‌دانا در همه این سال‌ها شعرهایی سروده که اینک تعدادی از آنها در دفتری با نام «یادی از خیالی» به چاپ رسیده‌اند. او در یادداشتی با نام «سر سخن شعر»، در توضیح شعرهای این دفتر نوشته: «این شعرها برحسب تاریخ سرودنشان ردیف شده‌اند، نه برحسب حال و هوایشان و نه با مضمونشان. سبک‌هایی دارند متنوع… شعرهای من فقط از خیال و آهنگ ذهن من و از بازتاب قطعی کردارگونه جهانی که در آن می‌زیم در تالاب این خیال‌انگیزی ذهن برخاسته‌اند». در بخشی از شعر اول این مجموعه که در سال 1345 و با نام «قطعه‌ای آرام، از درون بی‌تاب» و به یاد محمد مصدق سروده شده، می‌خوانیم: «به خامشی‌های صداشکن/ پاسخ سرشت آدمی به خصم مردمی/ فرمان به جوخه‌ها/ ناله، سکوت/ گلوله، خون، مسگرآباد/ سنگ خانه‌های سرد/ اریکه‌ها گشوده به فرومایگان/ انتظار، ابتذال/ در پی، پیر پیام‌گوی تنها، خفته به کوتوالی/ ایستاده در نهان زمان‌ها/ از سپیده قیام تا صبح آگاهی و تا ظهر آتش زن/ تا به عصر رخوت، تا شب خاموشی و زآن جا تا صبح صادق فردا/ قلعه‌ای، دژ صباحی و پاسداران خاموش و درخشنی/ صداهای درنامده/ نگاه‌های زیرک مقاومت/ و ناگاه، باز آژنگ خروشانی/ هر فصل آن باز ستیز/ باز ستیز».

9,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 215 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

فریبرز رئیس دانا

نوع جلد

شومیز

SKU

94293

نوبت چاپ

یکم

شابک

978-964-351-463-1

قطع

رقعی

سال چاپ

1392

تعداد صفحه

174

موضوع

نگاه تازه شعر

تعداد مجلد

یک

وزن

215

 گزیده ای از کتاب یادی از خیالی

او کیست/ گزیران از بازتاب‌ مرده صدای خود در مرداب
سرمست از چهچهه مسلسل‌ها
در حلول بهار/ با ریشه‌اش در اعماق
راه می‌جوید در میان گل‌های رنگارنگ، اما
در گذرگه خون‌آلود…

 در آغاز کتاب یادی از خیالی می خوانیم

این دفتر که با پافشاری آزاد فرقانی گرد هم آمد،

هم به او پیش‌کش می‌شود.

«ماه غمزده درای است و بی‌پروا»

فهرست

سرِ سخنِ شعر

این شعرها برحسب تاریخ سرودنشان ردیف شده‌اند، نه برحسب حال و هوایشان و نه با مضمونشان. سبک‌هایی دارند متنوع. هر شعری را که در سر دوست داشتم بی‌پروا بر دل شعرم نشست و شماریشان بی هیچ حرفی به این کتاب راه یافتند. و شعرهایی هم خودشان به این‌جا نیامده درلای پوشه‌ای لمیده‌اند. شعرهای شاعران زیادی را دوست دارم و شاعرانی چند را خیلی زیاد، شامل همه‌ی دوره‌های شعری تاریخ ادبیات ایران و واضح است که ازشاعران نوسرایی که خیلی خیلی می‌پسندمشان و شعر شاعری شعار اجتماعی ماندگار دارند ناخواسته مایه گرفته‌ام، و این را دوستان شعرشناسم به من یاد آوردند، بی‌آن‌که خیلی مطمئن باشند. خواننده با کمی دقت در اظهارنظرهای پیشین من شاعران محبوبم را خواهد شناخت. نیازی به نشانه‌ای نیست و خواننده می‌گیرد که سبک‌های این شاعران چقدر با یکدیگر متفاوت‌اند. اما به یک چیز مطمئنم:شعرهای من فقط از خیال و آهنگ ذهن من و از بازتاب قطعی کردارگونه جهانی که در آن می‌زیم در تالاب این خیال‌انگیزی ذهن برخاسته‌اند. من به‌عنوان شاعر، شناخته شده نیستم، مگر در میان تنی چند از خوانندگان آثار و رفقایم. کسی به شناسایی سبک و فضای شاعرانه ذهن من اقدام و وقت صرف پژوهش در این مورد نکرده است، چه برسد که نتایج آن را نیز منتشر سازد.شعرهای این دفتر، دربردارنده‌ی همه‌ی شعرهای من نیستند. من به تنهایی از میان آن‌ها انتخابی به عمل نیاورده‌ام، آنها هم خودشان را مطرح کرده‌اند. به‌هرحال مطمئن‌ام که شماری از این شعرها را باید سه چهار بار خواند. سجاوندی‌ها در این دفتر به درست خواندن شعرها و فهم آن‌ها کمک می‌کنند. بله مثل بقیه شعرها، این شعرها را نیز باید فهمید، اما نه لزوماً به شیوه‌های ساختارگرایانه، با یاری گرفتن از روش‌های زبان‌شناسی و نحوی‌اند و نه از راه هرمنوتیک یا به یاری تأویل‌های مخاطبان شعر، بلکه از همه راه‌های ممکن که بین نشانه‌ها و خیال‌انگیزی‌ها و ذهن شاعر از یک سو و مخاطب و ذهن و خیال‌انگیزی‌هایش از دیگر سو رابطه برقرار می‌کند. شعری که جهان را، چه در ذهن برتابیده چه در بیرون موجود باشد، با دستمایه‌ی تخیل و ایجاز و ایهام به چالش نخواند، با آدمیان نیز پیوندی از جنس ویژه هنری برقرار نمی‌کند. چنین شعری شاید از شگردهای شاعری بهره‌ها ببرد، اما از روح شعری برخوردار نمی‌شود و دیگر شعر نیست، گرچه می‌توانند به شعر نزدیک و چه بسا زیبا هم باشد.

حالا، قرارنیست من که این تجربه را تقدیم‌ می‌کنم، خودم را هم شعرشناس و صاحب‌نظر معرفی‌کنم و به ارشاد خواننده بپردازم. فقط خواستم بگویم من چونان شاعر این مجموعه ‌هستم؛ شاید این نیز به ادراک متقابل شاعرانه کمک کند.

برخی یادآوری‌ها در انتهای شعرها آمده‌اند که چندان هم رسم نبوده است. در این دفتر، شعرهای عاشقانه، شعرهای سیاسی، شعرهای تلخ، شعرهای غنایی و حماسی را می‌خوانیم که از هم جدا نیستند؛ آن‌ها سرشتی یکسان دارند. قلمروهایی متفاوت، اما با تباری مشترک. در این مورد گویا حال و هوای شعرهای مختاری را گرفته‌ام. اما تا آن‌جا که با خودم است، به بهترین وجه، با تغزل حماسی است که می‌می‌توانم آن چیزی را بگویم که فقط با شعر توان گفت.و برای مقدمه‌گویی یک کتاب شعر، همین قدر بس است.

سرسخن شعر 9 < 49 گلایه
قلعه‌ای ‌آرام، از درون‌ بی‌تاب 11 < 50 آتشی بر باد
رازدانه 14 < 53 شعری برای زمین و سنگ
آن یار که با ماست 17 < 56 پاداش گریز
یادی از بندی 20 < 59 کوچه‌ها
تاراج 22 < 61 شبانگاهی
خنجر و امنیت 24 < 63 کوتاه نیمروزی
سرو 26 < 65 ناپویشی
با امید و نوید 29 < 67 اندوه کوچ یک‌نفره
به هواداری 31 < 69 تردید هنوز من
کوتاه شبانه 33 < 72 سُکر
مرگ این‌چنین عاشق 35 < 74 بازگشت به خرمشهر
به تو عشق 40 < 79 شعله
تسلیم 42 < 81 بی‌یاوران خاورمیانه
و کابوسی 43 < 84 خزانکی
شتاب کنید خیزاب‌ها 45 < 85 این جست‌وجوی هنوز
از کاخ جمشید 86 < 134 وهم پاییزی
شورش شادمانه 89 < 136 خاطره‌ای بیقرار
غزل غزالان بیقرار 91 < 138 کارنامه‌ی آذری
در چال‌سرد عقل 93 < 140 ما و راهگیران
حیران در چال‌سردی 95 < 143 آفتابی در میان
گنج‌نامه 97 < 144 آواز و آذرخش
رفتن برای بازآمدن 98 < 146 و پیامی
تنازع در روستای ما 100 < 147 دانه و سیمرغ
ترسی بدوی 102 < 148 آی نوروز
یادی از خیالی 104 < 150 آرزویی
همتی باید 108 < 151 بهار آزادی و پرواز کروزها
با توانی دیگر 110 < 153 نسیم عطرخنده‌ی او
تاوان عافیت و نفرت 112 < 155 من رویازده
کوتاهِ شبانه 114 < 157 ویران‌آبادِ بم
همیشه هم پرواز 118 < 159 میراث راز گریز
آغاز پایانی را 120 < 161 دو جادوی سیاه رهایی
پرگار کور 122 < 163 دست‌های اسیر نیم‌شب
یاد داغ 124 < 165 قریه‌ی جهانی ما
تا گناه نگاهی 125 < 167 شکوفه‌های خارستان
حکیم پای در بند 126 < 169 امید، پر ز تمنا
نگین خزر 128 < 171 فرمان‌روایی دیگر
در کارخانه‌ی ذوب آهن 130 < 173 نیمه‌بیداری
غوطه در غوغایی 132

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “یادی از خیالی”