غریبه در شهر

غلامحسین ساعدی

داستان در مورد مشروطه طلبان است و تلاش «روس»های تزاری و زیردستان آنها، برای خاموش کردن قیام. ماجرا در «تبریز» اتفاق میافتد، زمانی که «ستارخان»، گویا از بین رفته، و شایع شده که عمویش «امامقلی» میخواهد به شهر قشون کشی کند، و «روس»ها در به در به دنبال او میگردند. «امامقلی» در حقیقت وجود خارجی ندارد، و سردمداران نهضت، برای حفظ روحیه ی مردمان این شایعه را راه انداخته اند. همزمان با همین سخنها، غریبه ای به نام «حیدر» وارد شهر شده، و همه گمان میبرند که او «امامقلی» است و…

ساعدی در اواسط دهه ی 30، دهه ی شکست، با نام مستعار “گوهرمراد” ظهور کرد. ابتدا داستان ها و نمایش نامه هایش در مجلاتی نظیر “سخن” و “صدف”، و از ابتدای دهه ی چهل، مجموعه های داستان و نمایش نامه هایش منتشر شدند، و روی صحنه آمدند. در اواسط دهه ی چهل، به عنوان یکی از دو سه تن نمایش نامه نویس برتر ما شناخته شده بود. داستان های “گاو” و “دایره مینا”، ساخته ی داریوش مهرجویی، و “آرامش در حضور دیگران” ساخته ی ناصر تقوایی … فیلم نامه هایی هستند برگرفته از آثار ساعدی، که اغلب خود در بازنوشتنشان همکاری داشته است.

 

325,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 600 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

غلامحسین ساعدى

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

هفتم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

286

سال چاپ

1403

موضوع

رمان فارسی

تعداد مجلد

یک

وزن

600

جنس کاغذ

بالک (سبک)

گزیده ای از کتاب غریبه ای در شهر نوشتۀ غلامحسین ساعدی

کتاب غریبه در شهر نوشتۀ غلامحسین ساعدی

“ارفع الدوله گفت: آخه اون که امام قلی نیست!
عبدالله خان با تعجب پرسید: چه طور نیس؟
ابراهیم خان گفت: اصلا آدمی به اسم امام قلی وجود نداره این نقشه ای بود که در این انجمن مطرح شد تا مردمو به هیجان بیاره و آماده ی مبارزه بکنه. یادتون باشه که تا لحظه ی آخر مبارزه این راز فاش نشه. و ایمان مردمو به اما قلی باید خیلی زیاد تقویت کنیم….”

در آغاز کتاب غریبه ای در شهر می خوانیم

سخن ناشر

علیرضا اسپهبد که یادش هماره سبز باد، از دوستداران و دوستان غلامحسین ساعدی بود و همیشه دلتنگ از پراکندگی چاپ و نشر آثار آن عزیز از دست‌رفته. باورش این بود که تمام آثار نویسندگانی همانند او باید نزد یک ناشر و با قالب و هویت مشخص چاپ شود.

خود من نیز از دوستداران و ارادتمندان ساعدی بودم و در سال‌های جوانی خوانندۀ پیگیر آثارش و شیفتۀ منش انسانی‌اش.

علیرضا اسپهبد در روزهای بودنش باب گفت‌وگو را با دکتر علی‌اکبر ساعدی و همسرشان سرکار خانم فیروزه جوادی گشود تا بتوانیم تمام آثار ساعدی را با یونیفرم وحروف‌نگاری همسان منتشر کنیم. اینک حقی بر گردن خود می‌بینم که ضمن یادی از اسپهبد عزیز و یاد خوش روزگار رفته که مشامم را تازه می‌کند از بازماندگان غلامحسین ساعدی، سپاس ویژه داشته باشم که زمینه را برای انتشار کلیۀ آثار آن بزرگ در مؤسسۀ انتشارات نگاه هموار کردند.

مؤسسۀ انتشارات نگاه

علیرضا رئیس‌دانایی

 

انتشارات نگاه

 

داستان در مورد مشروطه طلبان است و تلاش «روس»های تزاری و زیردستان آنها، برای خاموش کردن قیام. ماجرا در «تبریز» اتفاق میافتد، زمانی که «ستارخان»، گویا از بین رفته، و شایع شده که عمویش «امامقلی» میخواهد به شهر قشون کشی کند، و «روس»ها در به در به دنبال او میگردند. «امامقلی» در حقیقت وجود خارجی ندارد، و سردمداران نهضت، برای حفظ روحیه ی مردمان این شایعه را راه انداخته اند. همزمان با همین سخنها، غریبه ای به نام «حیدر» وارد شهر شده، و همه گمان میبرند که او «امامقلی» است و…

ساعدی در اواسط دهه ی 30، دهه ی شکست، با نام مستعار “گوهرمراد” ظهور کرد. ابتدا داستان ها و نمایش نامه هایش در مجلاتی نظیر “سخن” و “صدف”، و از ابتدای دهه ی چهل، مجموعه های داستان و نمایش نامه هایش منتشر شدند، و روی صحنه آمدند. در اواسط دهه ی چهل، به عنوان یکی از دو سه تن نمایش نامه نویس برتر ما شناخته شده بود. داستان های “گاو” و “دایره مینا”، ساخته ی داریوش مهرجویی، و “آرامش در حضور دیگران” ساخته ی ناصر تقوایی … فیلم نامه هایی هستند برگرفته از آثار ساعدی، که اغلب خود در بازنوشتنشان همکاری داشته است.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “غریبه در شهر”