کتاب شش ملکۀ مصری نوشتۀ کارا کونی ترجمۀ فریبا گلمحمدی
گزیده ای از متن کتاب
مقدمه
چرا زنان بر جهان حکومت نمیکنند؟
هرودت، مورخ یونانی، در قرن پنجم پیش از میلادی هزاران سال پس از زندگی ملکه نیتوکریس [1]، درباره او نوشت ملکه ای که شوهر برادرش را توطئه گران به قتل رسانده بودند. زن جوان و زیبا تمام کسانی را که در این توطئه دست داشتند به ضیافت باشکوهی در سرسرای زیرزمینی مجلل و تازه راه اندازی شده خود دعوت کرد و انتقام مرگ همسرش را از آنان ستاند. هنگامی که مردان با خوشحالی به خوردن و نوشیدن مشغول بودند، نیتوکریس دستور داد دریچه های سیل بند را از مسیری مخفی باز کنند و تمام مردان در رود نیل غرق شدند. شورشیان کشته شدند و نیتوریس خود را در گودالی آتشین انداخت تا هیچ کس نتواند مجازاتی برایش تعیین کند (جای تعجب است که برای او سوختن در گودالی آتشین از شکنجه بهتر می نمود). دو قرن پس از هرودت، مانتو[۲]، کشیش مورخ مصری و گردآورنده تاریخ جامع مصر، شرح مختصری از زندگی نیتوکریس را به تاریخچه مکتوب او اضافه کرد. به گفته او، این بانو که پوستی روشن و گونه هایی گلگون داشت، سلطنت را دوازده سال و به تنهایی اداره کرد و درنهایت، به احترامش هرمی ساختند.
داستان نیتوکریس سرشار از حوادث و اتفاقات گوناگون است، از دسیسه های سیاسی گرفته تا ازدواج محارم و تله های افسانه ای مصر و از همه مهم تر، حکایت ملکهای جوان و زیبا که با هوشمندی و شجاعت انتقام قتل شوهرش را می گیرد. اقدام او به خودکشی، پیش از آنکه به منظور انتقام و شکنجه (احتمالا جنسی) باشد، به جذابیت داستانش افزوده است، اما درباره او هیچ سندی در دست نیست. هیچ مدفنی، هیچ مجسمه ای، هیچ متنی، هیچ بنای یادبودی و هیچ گواهی نیست که ثابت کند حکایت او بیش از تخیل یک مورخ بوده است. روایت او با برخی داستان های مستند و آشنای حاکمان زن در مصر باستان هم خوانی دارد، او آخرین فرمانروای سلسله خانوادگی خود بود که پس از ازدواج با برادرش به قدرت رسید. او از شوهر برادر و نظام پدرسالارانه حاکم به شدت محافظت کرد و برای فائق آمدن بر دشمنانش به فریب و نیرنگ متوسل شد، اما تصویرش را مردمی که به او بدبین شده بودند از بناهای تاریخی مصر حذف کردند. داستان نیتوکریس بیش از آنکه غیرواقعی باشد، داستانی تحسین برانگیز است که درواقع از هسته های حقیقت تشکیل می شود؛ حقیقتی که در یک حافظه فرهنگی خیالی جای گرفته و منقطع و نمایشی به ما رسیده است.
هزاران سال پیش، در نقطه ای از این کره خاکی، برخلاف مخالفت های نظام حاکم پدرسالار، زنان بارها و بارها با قدرت رسمی و بدون تقلب حکومت را در دست گرفتند. اکثر این زنان، مانند نیتوکریس، عنوان خدا پادشاه مصر را از آن خود کردند و صرفا در نقش حامی حاکمان مرد در صحنه حاضر نشدند. مصر باستان تنها سرزمینی است که برخلاف قاعدۀ معمول، همواره از زنان حاکم خواسته، به ویژه به هنگام بحران، حکومت را در نظم و امنیت، دور از اختلاف و با پشتوانه ای محکم حفظ کنند.
شاید فراموش کنیم که فرهنگی تا این حد زیبا، با نقاب های طلایی و مجسمه های عظیم، خدایانی با سر تمساح و خط جدید و پیچیده هیروگلیف هم می تواند بی رحمانه استبدادی باشد. همچنین ممکن است این حقیقت نادیده گرفته شود که چنین حکومتی با ساختار به شدت مردانه که با اهرام و خدا پادشاهان و هرم ستون های سنگی (أبلیسک) [۳] توصیف شده، نه تنها با حمایت زنان، که با تکیه بر بنیاد قدرت زنانه ممکن شده است.
چگونه ممکن است در مصر باستان قدرت سیاسی و عقیدتی به جنس ضعیف تری داده شود که گرفتار بارداری، پرستاری، تغییرات ماهیانه هورمونی و یائسگی است؟ حمایت از آنچه برای قدرت سنتی مردانه تهدید تلقی می شود، برای دولت استبدادی مصر باستان عجیب است. شاید ساختار شخصیتی زنان مصر باستان قوی تر بوده و این زنان در مقایسه با زنان مناطق دیگر توانایی و نبوغی بیشتر داشته اند. شاید زنان مصری زنانی صبور بوده اند یا شاید به مدد قوانین مالکیت زمین و آزادی های اجتماعی که از هر دو جنس به یک اندازه حمایت می کرده، با توسل به قانون سیاسی جنسیتی، کمتر تهدید می شدند، چراکه نظام اجتماعی موجود، با ایجاد تساوی جنسیتی، زنان را مجاز دانسته تا از استقلال رأی و حق طلاق برخوردار باشند. شاید آیین مشرکان مصر، با تکیه بر قدرت دفاعی ایزدبانوان خشن، خون خوار و مهربان (سخمت [۴] و موت [۵] باستت [۶] و ایزیس [۷]) پیروانش را به استفاده از زیرکی سیاسی زنان در دنیای واقعی توصیه کرده بود.
[1]. Nitocris
[2]. Manetho
[3]. Obelisk
[4]. Sakhmet
[5]. Mut
[6]. Bastet
[7]. Isis
کتاب شش ملکۀ مصری نوشتۀ کارا کونی ترجمۀ فریبا گلمحمدی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.