گزیده ای از کتاب دنیای این روزهای من
کتاب مجموعه ترانه “دنیای این روزای من” سرودۀ روزبه بمانی
عكس رؤيا
شب از مهتاب سر مىره
تمام ماه تو آبه
شبيه عكس يك رؤياست
تو خوابيدى جهان خوابه
زمين دور تو مىگرده
زمان دست تو افتاده
تماشا كن سكوت تو
عجب عمقى به شب داده
تو خواب انگار طرحى از
گل و مهتاب و لبخندى
شب از جايى شروع مىشه
كه تو چشماتو مىبندى
تورو آغوش مىگيرم
تنم لبريز رؤيا شه
جهان قدّ يه لالايى
توى آغوش من جا شه
تو رو آغوش مىگيرم
هوا تاريكتر مىشه
خدا از دستهاى تو
به من نزديكتر مىشه
تمام خونه پر مىشه
از اين تصوير رؤيايى
تماشا كن، تماشا كن
چه بىرحمانه زيبايى
تيتراژ سريال «آواى باران»
خواننده: احسان خواجه اميرى
موسيقى عليرضا كهن ديرى
تاوان[1]
منو جون پناه خودت كن، برو
بذار پاى اين آرزوم واستم
به هر كى بهم گفت ازم رد شدى
قسم مىخورم، من خودم خواستم
منو جون پناه خودت كن، برو
من از زخمهايى كه خوردم، پُرم
تو بايد از اين پله بالا برى
تو بالا نرى، من زمين مىخورم
درست لحظهاى كه تو بايد برى
اسير يه احساس مبهم شديم
ببين بعد يك عمر پرپر زدن
چه جاى بدى، عاشق هم شديم
براى تو مردن، شده آرزوم
يه حقى كه من دارم از زندگيم
نگاه كن، تو اين برزخ لعنتى
چه مرگى طلبكارم از زندگيم
به هر جا رسيدم، به عشق تو بود
كنار تو هر چى بگى، داشتم
ببين پاى تاوان عشقم به تو
عجب حسرتى تو دلم كاشتم
اگه فكر احساسمونى، برو
اگه عاشق هر دومونى برو
تو اين نقطه از زندگى مرگ هم
نمىتونه از من بگيره تو رو
حراج
زندگيمون حراج شد ديروز
هر چى بود و نبود و سوزونديم
ديگه چيزى نمونده تو خونه
غير ما كه رو دست هم مونديم
درِ اين خونه رو همه بازه
آدما از هجوم سر ريزن
حال اون آدمى رو دارم كه
زندگيشو تو كوچه مىريزن
هر كى از راه مىرسه انگار
چيزى از زندگيمو مىگيره
پيش چشم خودم تو اين خونه
هر كسى تو اتاقمون مىره
همه چيمون تو پنجره پيداست
بين ما هيچ پردهپوشى نيست
به كسايى كه ما رو مىبينن
بگو اين منظره فروشى نيست
كاش مىشد بدونم از فردا
عكس لبخند كى تو اين قابه
كى تو آيينت موهاشو مىبافه؟
كى رو تخت من و تو مىخوابه؟
من واسه بند بند اين خونه
واسه هر چى كه توشه جنگيدم
شب به شب دور خونه مىگشتم
كعبه رو اين اتاق مىديدم
ما يه تاريخ پيش هم بوديم
من عتيقهم آهاى عتيقه فروش
قيمت من هنوز دستت نيست
منو ارزون به هر كسى نفروش
دزيره
دستمو بالا گرفتم
تو ضيافتت اسيرى
تا تو تا آخر دنيا
سرتو بالا بگيرى
دستمو بالا گرفتم
تا تو قلبت پا بگيرم
تا ببينى با چه عشقى
اين شكستو مىپذيرم
تو يه توفان، من جزيره
من ناپلئون، تو دزيره
جز تو كى مىتونس از من
همه دنيامو بگيره؟
شوق تسليم تو بودن
لحظه لحظه تو تنم بود
بهترين تصوير عمرم
عكس زانو زدنم بود
نقطهى تسليم محضم
نقطهى آرامشم شد
اسمتو آهسته گفتم
اين تمام شورشم شد
تو هواى تو كه باشم
صاحب كل زمينم
من همه دنيامو دادم
زير چتر تو بشينم
اعجاز
از كدوم خاطره برگشتى به من؟
كه دوباره از تو رؤيايى شدم
همهى دنيا نمىديدن منو
من كنار تو تماشايى شدم
از كدوم پنجره مىتابى به شب؟
كه شبونه با تو خلوت مىكنم
من خدا رو هر شب اين ثانيهها
به تماشاى تو دعوت مىكنم
تو هوايى كه براى يك نفس
خودمو از تو جدا نمىكنم
تو براى من، خود غرورمى
من غرورمو رها نمىكنم
تا به اعجاز تو تكيه مىكنم
شكل آغوش تو مىگيره تنم
اون كسى كه پيش چشم يك جهان
به رسالت تو تن مىده منم
تبعيدى
نه رد مىشى نه مىمونى
تبت بدجور واگيره
منو با دست كى كُشتى
كه پاى هر دو مون گيره
منو كُشتى و آزادى
نه زندونى نه تبعيدى
ميون ما دو تا مجرم
به كى حبس ابد مىدى
دارى گم مىكنى راهو
اميدى نيست پيدا شيم
من اين دستا رو مىبوسم
بذار همدست هم باشيم
يه عمره زير اين سقفيم
تو رو با من همه ديدن
برى هر جاى اين دنيا
بهت شك مىكنن بى من
تو تا وقتى كه اينجايى
به رفتن اعتقادى نيست
خودت بايد ازم رد شى
به من هيچ اعتمادى نيست
عذاب با تو سر كردن
براى من يه تسكينه
تو چى مىفهمى از من كه
عذابم با تو شيرينه؟!
[1] . تيتراژ سريال آواى باران.
روزبه بمانی روزبه بمانی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.