جمع آوری آب در آبکش

حسن صانعی

رفتن ات اتفاق نبود

آغاز رود رفتن است

اشتیاق رود بر گلو

کوه چرا خم شد

تپه گردن افراشت

در حوادث کداک کنج آرام

کدام صخره خارا

هاتف گفت : فال بگیر

کی سحر شود

دید بیابان وسط شهر آمده

گون گفت سر بر بالین من بگذار

22,500 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 400 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

حسن صانعی

نوع جلد

شومیز

SKU

99221

نوبت چاپ

اول

قطع

رقعی

شابک

978-600-376-273-2

تعداد صفحه

262

سال چاپ

1397

تعداد مجلد

یک

وزن

400

موضوع

شعر فارسى

در آغاز کتاب جمع آوری آب در آبکش می خوانیم:

مجموعه شعر جمع آوری آب در آبکش سرودۀ حسن صانعی

 

شادی 11

 

شادی را نصف می‌کند

نصف را نصف

هر پاره نهانگاهی

بنشین جایی نرو

فردا همیشه فرداست

 

 

منجوق‌ها

بعد از آقا محمدخان قاجار

تپه‌ها سبز نشد

برادرهایم بی‌چشم به دنیا آمدند

خواهرم منجوق‌هایش را به هاون داد

نسترن‌ها اعتصاب کردند

باران جلو افتاد

به شرفخانه آمدم

تا کشتی شکسته پارو کشیدم

نرمه‌های نمک به خانه بردم

هلهله کردم با گوشت

استخوان

و چیزهایی که کلاغ نمی‌خورد

زبان درخت و سنگ آموختم

به قرون گذشته آمدم

مولوی بوسید مرا

عُبید

راست به دریا انداخت

غروب به نیشابور رسیدم

کوبه‌ی هر در زدم ــ گفت:

پریشب این‌جا بود

گفتم: به بوی ترانه آمدم

پیرمردی قدحی در دست

دفتری داد ــ گفت:

از بر کن

همه ترانه شدم

گفتم: طالعم چه‌گونه می‌بینی

مرد

گفت:‌خراب

خراب شیخ و شراب و شاه

به دارالخلافه آمدم

قیمت سرب بالا رفته بود

دور عدالت‌خانه‌ جای سوزن انداختن نبود

20/3/85

 

 

در راه

در راه درخت شادابی ندید

جویبار نگفت بیا تماشا

احوال قناری باز گفت

مرد سپیدپوش پرسید

دانه می‌خورد یا نه

دست گفت: آری

زبان، ساکت

مرد سپیدپوش گفت ــ

یا در بگشا

یا مقبره بساز

12/10/9

 

 

از گل‌ها بپرسید

 

برای ستاره‌ای در زمین: دکتر حسن عشایری

 

یکی گندمزاران مال من است

یکی این رشته کوه

ادامه دارد ندانم تا کجا

اندکی آسمان

بغلی آواز پرندگان

باقی برای شما

دست‌خوش معشوقه‌هاتان

کابین همسران

خانه نورانی کنید

قناری به قنّاره بیاویزید

عقربه‌ها را فرمان دهید

تعجیل نکنند در کار

چاره همیشه هست

طلا

نقره

طناب

سُرب البته سنگین است

حیف

فواره نمی‌زند

تیغه اگر کوتاه است

از گل‌ها بپرسید

زبان‌شان را درآورید

عطر در شیشه بریزید

سهم مرا

باد می‌پراکند در هوا

حالا در بگشایید یا نه

شادی غمگین مال من است

این را ستاره هم می‌داند

24/1/80

 

انتشارات نگاه

جمع آوری آب در آبکش سرودۀ حسن صانعی

جمع آوری آب در آبکش سرودۀ حسن صانعی

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “جمع آوری آب در آبکش”