گزیده ای از کتاب جریان چهارم؛ مروری بر آثار نویسندگان نسل چهارم
«جریان چهارم» اثری است که به گفتگو وبررسی کارنامهی ادبی نویسندگانی پرداخته که مشهور به نسل چهارم ادبی ایران هستند،
در آغاز کتاب جریان چهارم؛ مروری بر آثار نویسندگان نسل چهارم، می خوانیم
فهرست
گفتگو با ناتاشا امیری و نگاهی به آثار داستانی او. 11
من دنبال قصههای عامهپسند نیستم. 13
گفتگو با فرشته توانگر و نگاهی به آثار داستانی او. 43
داستانم باید با صدای خودم به گوش برسد. 45
گفتگو با سپیده شاملو و نگاهی به آثار داستانی او. 75
در رمان بعدیام حتماً مردها هم حرف خواهند زد 77
گفتگو با محمدحسن شهسواری و نگاهی به آثار داستانی او. 107
تلاش میکنم داستان را به شیوة دلخواهم بنویسم. 109
گفتگو با یوسف علیخانی و نگاهی به آثار داستانی او. 142
در داستانهایم به آدمها اهمیت میدهم. 141
گفتگو با محسن فرجی و نگاهی به آثار داستانی او. 176
هیچوقت نخواستهام ادای آدمهای باتجربه را دربیاورم 173
تنهاییِ یک دوندة استقامت.. 189
گفتگو با مهسا محبعلی و نگاهی به آثار داستانی او. 208
ترجیح میدهم فرزند زمان خودم باشم. 205
نتهای ملالآور و ویرانکنندة یک سونات.. 225
گفتگو با حسن محمودی و نگاهی به آثار داستانی او. 244
داستانهای زیادی برای نوشتن دارم 241
مقدمه
انتخابات ریاستجمهوری سال هفتادوشش با تغییر گفتمان غالب سیاسی جامعة ایرانی مبدأ تحولات و تغییرات زیادی در ساختارها و نهادهای این جامعه شد که ادبیات داستانی نیز از آنها بیبهره و بیتأثیر نماند. فضای بازی که در نتیجة انتخابات دوم خرداد در ایران به وجود آمد، بلافاصله راه خود را به مطبوعات و فضای نشر گشود. از سوی دیگر در نتیجة باز شدن فضا و ارتباط بیشتر با جامعة بینالملل، فناوری و گردش اطلاعات نیز وارد دوران جدیدی شد، که ایجاد وبلاگها از مهمترین نتایج این تحول تازهآمده برای ادبیات داستانی معاصر ایران بود. مجموعة این تغییرات -بهخصوص تلاش برای عملی و اجرایی شدن ایدة جامعة مدنی توسط محمد خاتمی، رییسجمهور وقت- دریچههای جدیدی را برای ادبیات داستانی ایران باز کرد و خیلی از نویسندههای تازهکار را وارد این عرصه کرد که امروز بعد از گذشت شانزده سال، بعضیشان دیگر به نویسندههای جاافتاده و تثبیتشدة ایرانی بدل شدهاند. تکثرگرایی و احترام به عقاید مختلف که در آن زمان گفتمان غالب فضای سیاسی و اجتماعی جامعة ایرانی بود، در هنر و ادبیات نیز نمود پیدا کرد و نتیجه پیداییِ جریانهای مختلف ادبیای بود که هرکدام به سبک و شیوة خود در پی رونق بخشیدن به ادبیات داستانی ایران و گشودن دریچههای تازهای برای آن بودند. نمونة بارز تلاشهایی از این دست را میتوان در مقالهها و آثار داستانی نظریهپردازها، نویسندهها و مترجمهایی مشاهده کرد که ادبیات جریان پستمدرن را در ایران نمایندگی میکردند. مطبوعات نیز نقش مهمی در این روند داشتند. روزنامههایی که پس از دوم خرداد بهعنوان رکن چهارم دموکراسی در ایران با رویکردی پیشروانه متولد شده بودند، پس از سالها صفحههای ادبیات را احیا کردند و تبدیل شدند به پلی برای ارتباط میان پدیدآورندگان و مخاطبان ادبیات داستانی.
از نظر محتوایی نیز ادبیات ایران که در سالهای سخت دهههای شصت و هفتاد هنوز وامدار ادبیات چپگرا و بیشتر درگیر مکتب واقعگرایی اجتماعی بود، در سالهای بعد از دوم خرداد، بهتدریج سفری به درون را که پیشتر جسته و گریخته تجربه کرده بود، با شدت و حدت بیشتری پیگیری کرد. بهخصوص نویسندههای نوآمده، بیشتر و پیشتر از آنکه در پی حل معضلات اجتماعی و مبارزه با سرمایهداری و دفاع از طبقههای محروم جامعه باشند، به دنبال یافتن پاسخهایی برای سؤالهای ذهنی / درونی / شخصیشان بودند و ادبیات داستانی ایران را هرچه بیشتر و بیشتر به سمت شخصینویسی و دور شدن از ایدئولوژی راندند؛ موضوعی که بعدها در دهة هشتاد تبدیل شد به پاشنة آشیل ادبیات داستانی ایران، و مجموعهای از آثار اغلب فرمگرا و تهی از اندیشة مدون را به وجود آورد که گاه آنقدر شخصی میشدند که جز خود نویسنده هیچکس دیگری نمیتوانست با آنها ارتباط برقرار کند.
هرچه باشد -با همة نقاط قوت و ضعفش- پس از دوم خرداد 76 موج جدیدی در ادبیات داستانی به وجود آمد که عصر تازهای را برای داستان ایرانی رقم زد و نسل جدیدی از نویسندگان ایرانی را شکل داد. اگر انقلاب مشروطه، کودتای مرداد سیودو و انقلاب بهمن پنجاهوهفت و تأثیرات اجتماعی / فرهنگی آنها را مبنای تاریخی شکل گرفتن نسلهایی از نویسندگان ایرانی بدانیم که برای هرکدامشان میشود خصلتهایی بارز را در فرم و محتوا برشمرد، دوم خرداد هفتادوشش را میتوان مبدأ تاریخی شکل گرفتن نسل چهارم داستاننویسان مدرن ایرانی دانست؛ نسلی که علیرغم تنوع دیدگاهها و نگرشها، خصلتهایی مشترک را میتوان در میان آثار نویسندگانش ردیابی کرد.
ادبیات داستانی نسل چهارم هنوز چنان که باید و شاید مورد بررسی، مداقه و تحلیل قرار نگرفته است؛ چه به صورت فردی و چه به صورت نسلی. این پژوهش تلاشی است در این جهت؛ ناگفته پیداست که این نخستین گام است و هنوز باید کار بیشتری در این زمینه انجام داد. پژوهشگران امیدوارند که با حمایت نشر نگاه بتوانند این مسیر پژوهشی را ادامه داده و این گام اولیه را با مجلدهای بعدی این مجموعه که دربرگیرندة گفتوگوهایی با سایر نویسندگان این نسل و بررسی مجموعة آثار آنان است، پیگری کنند.
آنچه پیش روی خوانندگان است، نتیجة تلاشی است که از فروردین هشتادوشش آغاز شد. در ابتدا فهرستی از نویسندگانی که پس از خرداد هفتادوشش اولین کتاب خود را منتشر کرده بودند و فعالیت ادبی مستمر داشتند، تهیه شد. فقدان فهرست یا بانک اطلاعاتیای در این زمینه باعث شد این مرحله بسیار بیشتر از آنچه پژوهشگران در ذهن داشتند، به طول بینجامد. در ادامه از هر نویسندهای یکی از کتابهایش -که منابع موجود آن را بهعنوان بهترین اثر او معرفی کرده بودند- مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در نهایت فهرستی از 30 نویسنده تهیه شد. پس از بررسی تمام آثار چاپشدة این نویسندگان، ده نفر برای جلد اول انتخاب شدند که در نهایت دو نفر از این نویسندگان پیش از چاپ کتاب درخواست کردند که مصاحبههایشان از کتاب حذف شود. این مصاحبهها و فایلهای صوتیشان البته میماند برای تاریخ و شاید سالها بعد، به فراخور حال منتشر شود و مورد بازخوانی قرار بگیرد. این مجموعه در فروردین نودودو پس از بررسی و بازبینی متن مصاحبهها توسط نویسندگان تحویل نشر نگاه شد.
امید است که این پژوهش بتواند گامی باشد برای بررسیهای عمیقتر و دقیقتر و پیشرفت ادبیات داستانی ایران معاصر.
کاوه فولادینسب، محمود قلیپور، مریم کهنسالنودهی
فروردین 1392
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.