گزیده ای از کتاب بی مترسک
بیدار که شدم، مثل بالا آمدن ویندوز چند دقیقه طول کشید تا یادم آمد کجا هستم. رضا همنوز خواب بود. از چادر آمدم بیرون. هوا نه به اندازه دیشب اما هنوز گرد و غبار داشت. آفتاب تازه طلوع کرده بود و ….
رمان«بی مترسک» 5 فصل دارد، دو فصل اول و آخر «روز آخر» نام گذاری شده که در اصل مقدمه و موخرهای برای داستان هستند. داستان اصلی کتاب در سه فصل میانی، «شب اول»، «شب دوم» و «شب سوم» بیان می شود. این رمان ساختار روایی ساده و روایتی روان و خوشخوان دارد.
در سطح اول داستان با دو جوان دانشجو مواجه میشویم که به دستور استادشان، برای انجام تحقیقات و نمونهگیری از خاک منطقهای در خوزستان چند روز در دشتهای اطراف شهر مشغول گشت و گذار میشوند. راوی و دوست دانشجویش رضا، سه شب را در این منطقه میگذرانند. هر شب پیرمردی به دیدار آنها میآید. پیرمرد که ادعا میکند در خرابههای روستایی قدیمی به نام «صویله» زندگی میکند، داستانهایی از گذشته این روستا، تعریف میکند.
شیوه روایت داستانهای پیرمرد به شیوه «نقل کردن» یا telling است. در داستان اول، پیرمرد برخورد مردم صویله را با پدیده برق و در نتیجه ی آن تلویزیون و دیگر دستگاههای برقی تعریف میکند و شب دوم پیرمرد برخورد صویلهای ها را با فوتبال به تصویر میکشد. در شب سوم نیز دلایل زوال و نابودی این روستا را روایت مینماید.
5,000 تومان
وزن | 155 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 14 سانتیمتر |
وزن | 155 |
پدیدآورندگان | علی غبیشاوی |
نوع جلد | شومیز |
SKU | 95071 |
نوبت چاپ | یکم |
شابک | 978-964-351-784-7 |
قطع | رقعی |
تعداد صفحه | 128 |
سال چاپ | 1392 |
موضوع | داستان فارسی |
تعداد مجلد | یک |
بیدار که شدم، مثل بالا آمدن ویندوز چند دقیقه طول کشید تا یادم آمد کجا هستم. رضا همنوز خواب بود. از چادر آمدم بیرون. هوا نه به اندازه دیشب اما هنوز گرد و غبار داشت. آفتاب تازه طلوع کرده بود و ….
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.