یک تابستان با مونتنی

آنتوان کومپنیون

ترجمۀ محمدنقی گرمه‌ای

مونتنی در مقالات می‌گوید من بیش از هر چیز درباره خود مطالعه می‌کنم و نزد من ،این خود طبیعت و ماورای طبیعت است. به همین دلیل به املاکش پناه میبرد و اندیشه هایش را در قالب نوعی روزشمار مینگارد. آنتوان کومپنیون در یک تابستان با مونتنی مقالات را بررسی می‌کند. او در چهل فصل مقالات را بنا به نظرات مونتنی تفسیر می‌کند. یک تابستان با مونتنی کتابی است که مقدمات آشنایی با مونتنی و افکار اوست؛ کتابی که هر فصلش را می‌توان در چند دقیقه خواند و نکته ای از آن برچید.

70,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

آنتوان کومپنیون, محمدنقی گرمه‌ای

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

دوم

تعداد صفحه

135

سال چاپ

1401

موضوع

ادبیات فرانسه

وزن

200

کتاب یک تابستان با مونتنی نوشتۀآنتوان کومپنیون ترجمۀ محمدنقی گرمه‌ای

گزیده ای از کتاب

1. تعهد

با در نظر گرفتن اینکه مونتنی خود را مطابق میلش مانند انسانی درستکار یا فردی بیکار و گوشه‌گیر در املاکش به تصویر کشیدهکه به کتاب‌فروشی‌اش پناه برده، خواننده فراموش‏ می‌کند که او در دوران خود نیز مردی صاحب‏منصب و متعهد بوده و مسئولیت‏‌های مهم سیاسی‏ را در طول سده‌ای پرآشوب در تاریخ فرانسه بر عهده داشته است. بنابراین او نقش مذاکره‌کننده بین کاتولیک‌ها و پروتستان‏‌ها، بین هانری سوم[1] و هانری دو‏ ناوار[2]، مشهور به هانری چهارم[3] را انجام داده است. او درس زیر را از این موضوع بر‏می‌گیرد:

«بین شاهزادگان فرانسه کمترین چیزی که‏ می‌توانستم درباره‌اش مذاکره کنم، تقسیمات و زیر‏مجموعه‏‌هایی بود که اکنون بین ما جدایی انداخته است؛ به‏طرزِ عجیبی از این موضوع اجتناب‏ می‌کردم، مبادا عقیده‌شان نسبت به من عوض شود یا در صداقت من تردید کنند. افراد تاجر وابستگان بسیار، پیچیده‏‏‌ترین روش‌ها و بیشترین امکانات در دسترس را برای تغییر در وضعیت خویش به کار‏ می‌گیرند. اما من خود را با سنجیده‏‏‌ترین نظرات در قالب شخصی‌ام ارائه‏ می‌کنم. مایل نیستم همچون مذاکره‌کننده‌ای دل‏رحم و تازه‌کار، در کارها کوتاهی کنم؛ بااین‏حال تاکنون، تعداد کمی از آنها این شانس را داشته‌اند ــ به‏راستی بخت و اقبال مهم‏‏‌ترین بخش زندگی است _ که با تردید کمتر، سود بیشتر، و جوّی صمیمانه‏‏‌تر به پیش روند. من روشی بدون محدودیت، آسان و معتبر برای جایگزینی روش‌های اشاره‌شده در اولین برخوردها دارم و آن‏ بی‏ریایی و حقیقت ناب است که در هر دورانی، کماکان موقعیت و جایگاه خود را حفظ کرده است» (جلد سوم، فصل اول، صفحه‏‌های 1234- 1235).

او تمام روزگار جوانی‌آش‏‏‏ را به یاد‏ می‌اورد که براثرِ جنگ‏‌های داخلی که بدترین نوع جنگ‏‌هاست، از هم گسیخته است، زیرا دوستان و برادران را مقابل هم قرار‏ می‌دهد. از سال 1562 میلادی [زمانی که او کمتر از سی سال داشت]، تا زمان مرگش در سال 1592، جنگ‏‌ها، زد‌و‏خوردها، محاصره‏‌های نظامی و ترورها تنها با صلح‏‌های کوتاه‏مدت پایان‏ می‏یافت.

او چگونه در این جامعه جان سالم به در برده است؟ مونتنی در مقالات بیشتر وقت‌ها این مطلب را از خود‏ می‌پرسد. این مطلب در فصل «در باب سودمندی و درستکاری»، در آغاز جلد سوم در سال 1588، پس از تجربه‏‌های اندوخته‌شده در شهرداری بوردو، در زمان جنگ و طاعون یافت‏ می‌شود.

در این فصل، مونتنی پرسش دربارۀ اخلاق رایج در جامعه یا دربارۀ هدف، وسیله و منطق حکومت را به‌سبکِ ماکیاولی و رئالیسم سیاسی تجسم‏یافته در کاترین دو مدیچی[4]، دختر لوران دوم[5]، مطرح‏ می‌کند، کسی که ماکیاولی کتاب شاهزاده[6] را به او پیشکش کرده است. ملکۀ مادر، همسر هانری دوم[7] و مادر سه فرمانروای آخر از دودمان والوا[8]، هولناک‏‏‌ترین تصمیم قرن را‏ می‌گیرد: کشتار سن‏‏ بارتلمی[9].

ماکیاولیسم دروغ گفتن، خیانت در گفتار و کشتار به نفع حکومت برای دوام خویش را همچون فایده‌ای برتر مجاز‏ می‌داند. مونتنی هیچ‌گاه با این موضوع موافق نبود؛ او فریب و ریاکاری را همه‌جا مردود‏ می‌دانست. در رد استفادۀ ابزاری، همواره آن‏چنان‌که شناخته شده بود خودش را معرفی‏ می‌کرد و آن‏طور که‏ می‌اندیشید سخن‏ می‌گفت. در مسیری نامعلوم که این‏چنین نام‌گذاری‌آش‏‏‏‏ می‌کند، مسیر هموارِ راست‌گویی و صداقت را ترجیح‏ می‌داد. از دید او، هدف وسیله را توجیه‏ نمی‌کند و هیچ‌گاه حاضر نبود اخلاق فردی را قربانی منطق حکومت کند.

بنابراین، او تصدیق‏ می‌کند که این خط‏مشی مفروض نه‌تنها برایش ضرری را به دنبال نداشته، بلکه او را به هدف رسانده است. این روند نه‌تنها رضایت‌بخش‏‏‌تر بوده، بلکه مفید‏‏‌تر نیز واقع شده است. زمانی که فردی صاحب‏منصب یک بار دروغ بگوید، دیگر هیچ‌گاه حرفش را باور نخواهند کرد؛ این‌گونه افراد یک راهکار را در برابر گذشت زمان انتخاب کرده‌اند و بنابراین دست به معادله‌ای نادرست زده‌اند.

از نظر مونتنی، صداقت و درستی در گفتار، خط‏مشی پر‌هزینه است. اگر آدمی، به‏لطفِ اعتقاد اخلاقی، به راستی کشیده نشود، بنابراین منطق عملی قادر است او را به تحریک وادارد.

[1]. Henri III

[2]. Henri de Navarre

[3]. Henri IV

[4]. Catherine de Médicis

[5]. Laurent II

[6]. Le Prince

[7]. Henri II

[8]. Valois

[9]. Saint-Barthélemy

موسسه انتشارات نگاه

کتاب یک تابستان با مونتنی نوشتۀآنتوان کومپنیون ترجمۀ محمدنقی گرمه‌ای

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “یک تابستان با مونتنی”