همسفرها

علی محمد افغانی

علی محمد افغانی در 21 آذرماه سال 1304 در کرمانشاه متولد شد. وی در خانواده‌ای نسبتاً فقیر به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره متوسطه در زادگاهش، به تهران آمد و وارد دانشکده افسرى شد. چون دانشجوی ممتازی بود، با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفت و در همان جا با ادبیات و رمان آشنا شد. در سال 1333 هنگام بازگشت از آمریکا، به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر شد و مدت 4 سال به زندان قصر منتقل گردید. در زندان نگارش رمان “شوهر آهو خانم” که هفت سال از زندگى یک خانواده را به تصویر مى‏کشید و حکایت ماجراهاى پر کش و قوس و جذاب “سید میران سرابى” با همسرش “آهو” و میهمان ناخوانده همسر دومش “هما” را آغاز کرد. این رمان یکى از مهم‌ترین رمان‏هاى کلاسیک ایرانى نام گرفت و در سال 1340 از سوى “انجمن کتاب ایران” به عنوان رمان برگزیده انتخاب شد.
بعد از آزادى از زندان در یک شرکت ژاپنى استخدام شد، سپس کتاب “شادکامان دره قره‌سو” را نوشت. او انتظار داشت از “شادکامان دره قره‌سو” به خوبى “شوهر آهو خانم” استقبال شود که نشد و صرفاً در برخى مجلات اشاراتى به آن داشتند؛ افغانی در این خصوص می‌گوید: «این کار تعمدى بود و قصد کوبیدن کتابم را داشتند».
پس از آن 10 سال چیزى ننوشت، زیرا برای تأمین هزینه‌های مالی در شرکت ژاپنى کار می‌کرد که در آن فضاى سالم کارى وجود داشت و حقوق مناسبى هم مى‏گرفت و تنها به کار مشغول بود. همچنین او تصور می‌کرد اگر بخواهد بنویسد در دام روزنامه‌هاى رژیم مى‌افتد و فضاى ادبى آن زمان روزنامه‌ها نیز با کمک‌خرج دولت منتشر مى‌شدند که باید ناگزیر به همکارى با آن‌ها مى‌شد. افغانى در سال‏هاى بعد نیز کتاب‏هایى به چاپ رساند، اما دیگر آثار وی به اندازه “شوهر آهو خانم” محبوبیت پیدا نکرد.
افغانی کمتر داستان کوتاه نوشته‌ و معتقد است داستان‌های کوتاه او به پای بعضی از داستان‌های کوتاه نویسندگان دیگر نمی‌رسد. افغانی به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد. او همچنین زندگینامه خود را به زبان انگلیسی نوشت

70,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 520 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

علی محمد افغانی

نوع جلد

گالینگور

SKU

94195

نوبت چاپ

هشتم

شابک

978-964-351-586-7

قطع

رقعی

تعداد صفحه

373

سال چاپ

1399

موضوع

رمان فارسی

تعداد مجلد

یک

وزن

520

جنس کاغذ

بالک (سبک)

گزیده ای از کتاب همسفرها

آقای دیکسون، سه روز و سه شب بود نه زنش را دیده بود نه روبرت پسرش را. برای آنها خیلی دلتنگ شده بود. اما بنابراین اصل مکانیکی که هر عملی را عکس العملی است مساوی و مخلف آن، تصمیم داشت مقاومت نشان بدهد و تا ساعتی که کاری نیافته یا لااقل روزنه امیدی به رویش گشوده نشده، به کانرین تلفن نکند.عکس سه نفری خانواده را از روی پیش بخاری برداشت و میان اتاق خواب، توی کشو جارختی گذاشته بود تا جلو چشمش نباشد و وسوسه اش کن.

در آغاز کتاب همسفرها می خوانیم

فهرست

 

 

 

آنتونيوى دلاور     7

همسفرها            115

افسانه‌بنى‌طى       243

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “همسفرها”