تاریخ مغول

عباس اقبال آشتیانی

به‌واسطه پراكنده بودن منابع تاريخ ايران در حال حاضر و مختفى ماندن بسيارى از آنها در گوشه و كنارها و نداشتن كتابخانه‌ها و موزه‌هاى عمومى و نبودن چاپ‌هاى انتقادى از كتب قدما و عدم اطّلاع مردم ايران به روش تاريخ‌نويسى فرنگى امروز به‌هيچ‌وجه نمى‌توان از يك نفر بلكه از چند تن زيردست نيز توقع آن را داشت كه تاريخ تفصيلى ايران را چنان‌كه مطلوب است و به شكلى كه قابل همسرى با اين‌گونه تواريخ از ممالك فرنگ باشد به نگارش درآورند و زبان فارسى و مملكت ايران را از اين احتياج مبرم خلاص بخشند. اگرچه بدبختانه در مملكت ما مردم اصلاح هر امرى و اقدام به هر كارى را بدون مطالعه از دولت انتظار دارند و خود حاضر به هيچ‌گونه جنبشى نيستند ولى در پاره‌اى موارد خاص، دولت خواهى‌نخواهى بايد مقدم باشد و به‌واسطه عدم مقدرت مردم يا به علّت نشناختن راه مصلحت خود به اجراى بعضى نقشه‌ها مباردت نمايد، بعضى تأسيس كتابخانه‌ها و موزه‌هاى عمومى و جمع‌آورى منابع اطلاعات از افراد خصوصى ساخته نيست و اگر هم ساخته باشد، به‌واسطه محدود بودن ميزان مقدرت ايشان چنان‌كه بايد به‌سرعت و انتظام مطلوب انجام‌پذير نمى‌شود. دولت بايد نقشه و پروگرام خاصى جهت اين‌گونه منظورهاى معنوى طرح كند و وسايل آن را در حد امكان مهيّا ساخته در دسترس اهل علم بگذارد تا ايشان به‌تدريج اين كار عظيم را به آخر برسانند.

475,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 24 × 17 سانتیمتر
پدیدآورندگان

عباس اقبال آشتیانی

نوع جلد

گالینگور

نوبت چاپ

سوم

قطع

وزیری

تعداد صفحه

616

سال چاپ

1402

موضوع

تاریخ

تعداد مجلد

یک

وزن

1300

             گزیده ای از کتاب تاريخ مغول

بدبختانه در مملكت ما مردم اصلاح هر امرى و اقدام به هر كارى را بدون مطالعه از دولت انتظار دارند و خود حاضر به هيچ‌گونه جنبشى نيستند

           در آغاز کتاب تاريخ مغول می خوانیم

مقدمه مؤلف

تاريخ تفصيلى ايران اگرچه مثل تاريخ ادبيات زبان فارسى منابع عديده دارد و از گذشتگان ايرانى يا غيرايرانى جماعتى به فراخور ذوق و استعداد و معلومات يا بر اثر اغراضى خاص قلم بر روى كاغذ گذاشته و مطالبى را يادداشت كرده‌اند ولى متأسفانه تاكنون كتابى جامع در تاريخ مملكت ما نوشته نشده است كه نويسنده آن رعايت مفهوم امروزى كلمه «تاريخ» را چنان‌كه مصطلح اهل علم كنونى است، كرده باشد و از مطالعه كتاب او صرف‌نظر از وقايع عظيم لشگرى و قتل و غارت‌ها و عزل و نصب‌ها خصوصيات زندگانى اجتماعى و اقتصادى و ادبى اجداد ما در هريك از ادوار تاريخى به‌دست آيد و علل ترقّى و تنزّل قوم ايرانى در مدارج كمالات معنوى و اخلاقى و مراحل تمدن و عوامل عمده اين سير در هر دوره مفهوم مى‌شود و اين نيست مگر از آشنايى نداشتن به روش علمى مورّخين جديد در بحث مسائل تاريخى و طرز تاريخ‌نگارى امروز كه از يك قرن پيش به‌بعد به‌كلى شكل آن عوض شده چه محققين فرنگى اين فن را از مدّتى پيش در خطّى نو انداخته و برمبناى علمى متين استوار كرده‌اند كه مثل هر علم ديگر مهارت در آن علاوه بر استعداد غريزى و ذوق طبعى موقوف به فراگرفتن مقدمات علمى بسيار و استعانت از علوم چند و داشتن نظر دقيق و اقتفاى روش كار استادان اين راه و به‌كار بردن نظريه بحث و انتقاد در استنتاج مسائل تاريخى است. به‌واسطه پراكنده بودن منابع تاريخ ايران در حال حاضر و مختفى ماندن بسيارى از آنها در گوشه و كنارها و نداشتن كتابخانه‌ها و موزه‌هاى عمومى و نبودن چاپ‌هاى انتقادى از كتب قدما و عدم اطّلاع مردم ايران به روش تاريخ‌نويسى فرنگى امروز به‌هيچ‌وجه نمى‌توان از يك نفر بلكه از چند تن زيردست نيز توقع آن را داشت كه تاريخ تفصيلى ايران را چنان‌كه مطلوب است و به شكلى كه قابل همسرى با اين‌گونه تواريخ از ممالك فرنگ باشد به نگارش درآورند و زبان فارسى و مملكت ايران را از اين احتياج مبرم خلاص بخشند. اگرچه بدبختانه در مملكت ما مردم اصلاح هر امرى و اقدام به هر كارى را بدون مطالعه از دولت انتظار دارند و خود حاضر به هيچ‌گونه جنبشى نيستند ولى در پاره‌اى موارد خاص، دولت خواهى‌نخواهى بايد مقدم باشد و به‌واسطه عدم مقدرت مردم يا به علّت نشناختن راه مصلحت خود به اجراى بعضى نقشه‌ها مباردت نمايد، بعضى تأسيس كتابخانه‌ها و موزه‌هاى عمومى و جمع‌آورى منابع اطلاعات از افراد خصوصى ساخته نيست و اگر هم ساخته باشد، به‌واسطه محدود بودن ميزان مقدرت ايشان چنان‌كه بايد به‌سرعت و انتظام مطلوب انجام‌پذير نمى‌شود. دولت بايد نقشه و پروگرام خاصى جهت اين‌گونه منظورهاى معنوى طرح كند و وسايل آن را در حد امكان مهيّا ساخته در دسترس اهل علم بگذارد تا ايشان به‌تدريج اين كار عظيم را به آخر برسانند. حاليه در نوشتن تاريخ و تاريخ ادبيات و تمدن دو طرز معمول است: يكى تحقيق در جزء جزء مطائل يا در قسمت قسمت دوره‌ها، ديگرى نگارش تاريخ عمومى تمام دوره‌ها يا تاريخ زمان يك سلسله يا يك موضوع بالنسبه مرتبط. در شق اوّل محققين غالبآ متخصص در معرفت يك دوره يا يك  موضوع خاص مى‌شوند و تحقيقات ايشان صورت رساله‌هاى مفرد[1]  در باب يك مطلب محدود معين پيدا مى‌كند در صورتى كه در شق ثانى، نويسندگان بايد به نظرى عام در جميع مسائل و ادوار بنگرند و از لحاظ كليت و حفظ ربط منطقى بين كليه امور موضوع تاريخ و استنباط قوانين عمومى تأليفات خود را به رشته تحرير درآورند و اين چنان‌كه پوشيده نيست، امرى بسيار مشكل و انجام صورت كامل آن در حد عادى از قدرت يك نفر خارج مى‌نمايد مگر آن‌كه ابتدا متخصصين هر كدام در باب هر موضوع يا هر دوره رساله‌هاى مفرد نوشته باشند و بيشتر مطالب و ادوار به اين ترتيب تحت مطالعه آمده باشد تا يك نفر يا هيأتى با داشتن مقدمات كار اطمينان‌بخش قدم در راه تلفيق و تأليف بگذارند. شش سال قبل موقعى كه نگارنده در پاريس بودم و حسن اتفاق مصاحبت ذى‌قيمت بزرگان عالى‌قدرى را كه همه بر من سمت استادى و بزرگوارى داشته و دارند يعنى حضرت علامه مفضال، آقاى ميرزا محمد خان قزوينى و حضرت مستطاب آقاى ذكاءالملك فروغى و حضرت استادى آقاى ميرزا ابوالحسن خان فروغى نصيبم كرده بود، غالبآ گفتگوى اين موضوع در ميان بود كه به‌اتفاق يكديگر به سبك تواريخى كه در فرنگستان به همكارى فضلا فراهم شده است، تاريخ عمومى جهت ايران تهيّه كنيم و چندين جلسه اوقات ما صرف ترتيب نقشه اين كار و اختيار روش و ترتيب وسايل و مقدمات آن شد ولى بدبختانه فراهم نداشتن سرمايه مادى و مأموريت يافتن حضرت آقاى ذكاءالملك به سفارت كبراى تركيه و مراجعت برادر معظم ايشان به ايران مانع صورت يافتن اين نقشه گرديد و در همين اثنا بود كه دو جلد كتاب نفيس ايران باستان و داستان‌هاى ايران قديم تأليف حضرت مستطاب آقاى ميرزا حسن خان مشيرالدوله پيرنيا انتشار يافت و موجب كمال خرسندى گرديد كه اوّلين قدم در اين مرحله از جناب معظم با نهايت دقت و احتياط و طرز كار اروپايى و استفاده از جميع منابع موجوده برداشته شده و براى كسانى كه بعدها بخواهند اين مرحله را بپيمايند راه روشن گرديده است. مقارن برگشتن نگارنده به تهران در پنج سال قبل، وزارت جليله معارف نيز براى رفع احتياج مدارس دست به كار تأليف يك سلسله كتب درسى زد و جناب مستطاب اجل آقاى اعتمادالدوله قراگوزلو، وزير معارف وقت نيز در اين موضوع جدى تام داشتند و وزير محترم ماليه مأمور تهيه يك دوره تاريخ ايران از ابتداى استيلاى مغول تا اعلان مشروطيت گرديده و مقرر شد كه سلسله تاريخ ايران از ابتدا تا مشروطيت به ترتيب ذيل فراهم شود :

از ابتدا تا صدر اسلام به قلم آقاى پيرنيا.

از صدر اسلام تا استيلاى مغول به قلم آقاى تقى‌زاده.

و از استيلاى مغول تا اعلان مشروطيت توسط اين ضعيف.

آقاى پيرنيا به ذوق شخصى اوقات گرانمايه خود را صرف انجام اين منظور مقدس كرده و علاوه بر دو جلد ايران باستان و داستان‌هاى ايران قديم و يك جلد درسى خلاصه دو جلد فوق تاكنون دو مجلد كبير (مجموعآ 1947 صفحه) از ابتداى تاريخ ايران تا اوايل دوره اشكانى را فراهم و طبع نموده‌اند و بقيه تاريخ ايران را هم تا ظهور اسلام در دو مجلد ديگر در دست تأليف و طبع دارند. كسانى كه اين دو مجلد حاضر را ديده و مطالعه كرده‌اند، مى‌دانند كه مؤلف محترم تا چه اندازه در اين راه زحمت كشيده و چه خدمتى ذى‌قيمت به هموطنان خود كرده‌اند، همين‌كه دو جلد ديگر اين كتاب گرانبها نيز از طبع خارج و در دسترس عامه فارسى‌زبان گذاشته شود، افق جديدى پيش چشم مردم اين عصر كه از گزارش احوال نيكان خود عمومآ و ايران باستان خصوصآ آن هم به شكل مطالعه علمى به‌كلى بى‌خبرند گشوده خواهد شد و از قرائت و سير در احوال اجداد باافتخار خود به مآثر گذشته قوم ايرانى كه همه وقت در دنياى قديم صاحب نام و نشان و همدوش ملل عظيم‌الشأن بوده پى خواهند برد و به غرض‌ورزى مورخين دشمن در باب تحقير مقام ايرانيان قديم و مغرضين بى‌خبر عصر جديد كه در اين كتاب به‌خوبى پرده از روى كار ايشان برداشته شده آگاهى خواهند يافت. باشد كه غرور ملى بار ديگر در هموطنان معاصر ما شعله زند و خرمن سستى و تن‌پرورى را در وجود ايشان سوخته آنان را به اقتدا به اجداد و عظمت خود وادارد. قسمتى كه بنا بود به قلم آقاى تقى‌زاده نوشته شود، متأسفانه به‌واسطه مأموريت‌هاى دولتى و استغراق اوقات ايشان در انجام وظايف ديگر به آخر نرسيد و نيمه‌تمام ماند و اگر آن نيز به اتمام مى‌رسيد، اميدوارى تمام بود كه سلسله تاريخ عمومى ايران در دست اوّل فراهم شود و زمينه‌اى به‌دست آيد تا آيندگان در تكميل آن بكوشند. نگارنده كه به تشويق و بزرگوارى آقايان معظم مذكور در اين حلقه داخل شده بود با اين‌كه هيچ‌گونه لياقت همكارى و همقدمى با آن بزرگان را در خود نمى‌ديدم امتثال امر را دست به‌كار تهيه قسمتى كه به عهده‌ام محوّل شده بود، زدم و با فراهم نبودن وسايل و منابع كافى و گرفتارى كار درس قسمت اوّل از آن را كه اينك تقديم خوانندگان محترم مى‌شود مهيّا و طبع كردم. جلد حاضر، شامل تاريخ ايران است از ابتداى استيلاى چنگيز تا تأسيس دولت  تيمورى يعنى از اوايل قرن هفتم تا نيمه دوم قرن نهم و متضمن دوره سلطنت ايلخانان مغول است بر ايران و سلسله‌هاى جزئى كه در فاصله اين دو قرن و نيم بر بعضى قسمت‌هاى ما سلطنت و امارت داشته‌اند. در ابتدا نظر نگارنده اين بود كه اين كتاب را در حدود مواد لازم براى دوره دوم متوسطه ادبى تهيه كنم ولى در ضمن عمل معلوم شد كه گذشتن از سر بسيارى مسائل به‌اجمال ممكن نيست و منظور اصلى كه روشن ساختن پاره‌اى كليات و نمودن روح تاريخ كه شرح زندگانى اجتماعى و معنوى مردم باشد با ذكر رئوس وقايع و مسائل نمى‌سازد به همين نظر در پاره‌اى قسمت‌ها راه تفصيل اختيار شد و براى آن‌كه كار محصلين دوره دوم متوسطه نيز زياد مشكل نشود، قسمت‌هايى از كتاب را به خطّى خفى‌تر طبع كرديم تا محصلين در ياد گرفتن آنها مختار باشند و اين قسمت‌ها كه اكثر آنها اقتباس از مورخين و نويسندگان دوره مغول و تيمورى و غالبآ به‌عين انشاء ايشان است حكم قرائت تاريخى را دارد و مخصوصآ براى نمودن طرز تاريخ‌نگارى و سبك انشاء ايشان انتخاب شده و اين روش را انشاءالله در مجلدات ديگر كتاب نيز رعايت خواهيم كرد.كتاب حاضر با مقدماتى كه ذكر كرديم، ناقص است و البتّه از اشتباهات نيز خالى نيست. چه اولاً كار دست اوّل كسى است كه به‌خصوصه در اين باب تخصصى نداشته، ثانيآ با فراهم نبودن نمونه‌ها يا راهنمايانى در اين راه ناهموار مجهول و نداشتن دسترسى به منابع لازمه (كه گاهى تحصيل كتاب‌هاى چاپى راجع به اين دوره نيز در تهران غيرممكن مى‌شد) آن هم در مدتى قليل آوردن نمونه‌اى خالى از عيب و نقص از عهده نگارنده خارج بود، مخصوصآ با قيد درسى بودن كتاب تحقيق عموم مسائل جزء به جزء و به‌دست دادن اقوال مختلفه و منابع اطلاعات و بحث در صحت و سقم روايات مقدور نمى‌شد. اين كتاب زمينه كارى است براى فضلاى ديگر كه بعدها در رفع نقيصه‌هاى آن بكوشند و هر كدام قسمتى از آن را روشن كنند تا انشاءالله در آينده چنان‌كه شأن تاريخ ايران است مشكلات مسائل آن حل شود و بالنتيجه كتابى منقّح و قابل اعتماد فراهم آيد.نظر نگارنده در اين كتاب بيشتر نمودن روش علمى تاريخ‌نويسى و سعى در تأليف منطقى مسائل موضوع تاريخ ايران در عهد مغول بوده است مخصوصآ اهتمام به‌عمل آمده است كه تاريخ ايران در اين ايام كه در كتب جميع مورخين آن ادوار با تاريخ عمومى تمام ملل مغلوبه مغول مخلوط ذكر مى‌شود، جداگانه نوشته شود و از وقايع زندگانى ملل ديگر نيز امورى كه با تاريخ ايران ارتباط پيدا مى‌كرده در اين كتاب به تناسب ايراد گردد.

سه جلد ديگر كتاب كه در دست تأليف است، شامل قسمت‌هاى ذيل خواهد بود :

جلد دوم: تاريخ ايّام تيمورى و مقدمات تشكيل دولت صفويه.[2]

جلد سوم: دوره صفويّه و افشاريّه.

جلد چهارم: زنديّه و قاجاريّه.

          تجريش ـ 2 شهريور  1312

                اقبال

[1] . Monographies

[2] . جلد دوم جز مختصرى از تاريخ اوايل دوره تيمورى نيمه‌كاره رها شد و جلدهاى سوم و چهارم نيز نوشتهنشد.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تاریخ مغول”