گزیده ای از کتاب تاجر ونیزی اثر ویلیام شکسپیر
تاجر ونیزی
فهرست مطالب
درآمد
تاجر ونیزی از بازیهاییست که به لحاظ تعدد اجرا و پسند تماشاگر در کنار بازیهای بزرگ شکسپیر مانند هملت و مکبث قرار میگیرد. این بازی دارای سه پیرنگ یا طرح کلیست که هر سه از قصههای مجموعهی
II Pecorne (وراج)، گردآوردهی جووانّی فیورنتینو [1] نویسندهی قرن چهاردهم ایتالیا، گرفته شدهاند:
قصهی نخست مربوط به رادمردیست که برای سامان دادن کارهایش مبلغی کلان از یهودی نزولخواری وام میگیرد و مرد یهودی ضمانت باز پرداخت وام خود را، در سررسید معلوم و در صورت عمل نکردن ضامن به تعهدش، بریدن شش سیر گوشت از بدن او تعیین میکند.
قصهی دوم مربوط به دختریست که ثروتیافسانهای دارد و برای ازدواج خویش نوعی قرعه کشی، با سه صندوقچهی طلایی، نقرهای و سربی، ترتیب میدهد و خواستگاران خود را متعهد میکند که پس از ادای سوگند یکی از صندوقچهها را برگزینند. فقط در یکی از آن سه صندوقچه تصویری از آن دختر وجود دارد و هر که آن صندوقچه را برگزیند همسر و مالک همهی ثروت او خواهد شد.
قصهی سوم محاکمهای ست که در آن یک دختر زیرک خود را به شکل مرد حقوقدانی در میآورد و بیگناهی را از مرگ نجات میدهد.
این سه قصه را شکسپیر با مهارت ویژهی خود، یا تا آنجا که در توان داشته، در هم آمیخته و به صورت یک بازی تئاتری جذاب درآورده است.
دانشوری به نام استیفن گاسُن[2] در نوشتار «مکتب بیداد» [3] از نمایشنامهای به نام یهودی [4] نام میبردکه داستانش گرد حرص و سودجویی و ربا و نکوهیدن آنها میگشته است. بسیاری عقیده دارند چه بسا که شکسپیر در نوشتن تاجر ونیزی گوشهی چشمی به آن بازی قدیمی داشته است، ولی سند معتبری برای اثبات آن در دست نیست.
اکنون، تاجر ونیزی یک بازی دشوار و بحثانگیز شناخته میشود و خواننده و تماشاگر امروزیِ آن با ویژگیهای تیرهی فرهنگ دوران الیزابت آشنا میشود. بسیاری این بازی را به دارا بودن جنبههای نژادپرستانه متهم میکنند و بر این پایه معتقدند که دیگر نباید به صورت کتاب درسی در دبیرستانها و دانشگاهها خوانده شود و یا در تئاترها به روی صحنه برود. اتهام دارا بودن جنبههای نژاد پرستانه به این بازی بسیار قوی و گاه موجه است، با این همه، تاجر ونیزی روی دیگری نیز دارد. این بازی طی سیصد سال گذشته مرتباً به روی صحنه رفته و نقشی در آن موجود است که بزرگترین هنرمندان جهان آرزوی ایفایش را داشتهاند. دیگر این که، جنبههای نژادپرستانهی آن اغلب به هنگام اجرا وارونه شده و بخشهایی از بازی به صورت دفاعیهی بلیغی از مساوات شناخته شده است. در واقع، این بازی نقشی ابزاری در تغییر تنفر نژادی و دینی ایفا کرده و به همین دلیل جایگاه ارزندهای در فرهنگ جهان به دست آورده است.
نظر مردم زمان شکسپیر نسبت به یهود: یهودیان در 1290 از انگلستان تبعید شدند و در زمان شکسپیر حتا یک یهودی در انگلستان وجود نداشت و انگلیسیهای درس خوانده و درس نخوانده به صورتی کاملاً خیالی، افزون بر این که یهودیان را مسئول قتل حضرت عیسا میدانستند، آنان را به خباثتهای دیگری از جمله آدمخواری، مثله کردن مسیحیان، بچه دزدی و زهری کردن چاههای آب متهم میکردند. یکی دیگر از دلایل تنفر انگلیسیها از یهودان رباخواری آنان بود. در دیانت یهود قانونی علیه رباخواری نیست، حال آن که این کار در مسیحیت به شدت منع شده است.
تماشاگران تاجر ونیزی، در زمان شکسپیر، یهودی نابکار دیگری را در ذهن داشتند و آن شبه قهرمانِ [5] بازیِ یهودی مالت، اثر کریستوفر مارلو [6] بود. یهودی مالت که کمدی رذیلانهای بود و چند سال پیشتر از تاجر ونیزی بر صحنه درخشید و با استقبال بینظیر لندنیها روبهرو شد. شِبه قهرمان این بازی، باراباس، یهودی نزولخواریست که فرماندار مسیحی مالت اموالش را توقیف میکند و او برای انتقام به کارهای گوناگون دست میزند. مثلاً به صومعهای میرود و با زهرآلود کردن خوراکها راهبگان را میکشد و سپس میرقصد و آواز میخواند. در این بازی فرماندار و حکام مسیحی مالت زورگویان ستمگری تصویر میشوند و به صورتی ظالمانه ثروت باراباس را تصاحب میکنند، در نتیجه تماشاگر با بسیاری از کارهای او به غیر از قتلهایش، همدلی دارد و او به رغم خباثتش محبوب تماشاگر واقع میشود.
به محبوبیت رساندن شخصیت منفی یکی از مهمترین ترفندهای درامنویسیست و شکسپیر نیز در تاجر ونیزی آن را به کار میگیرد و خواننده و تماشاگر را برآن میدارد که بر حال نابکار خبیث ماجرا _ شایلاک _ دل بسوزانند.
فهرست مطالب
فهرست آثار شکسپیر به ترتیب تاریخ نگارش…. 29
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.