بگذار سخن بگویم – پالتویی

دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر

احمد شاملو / عسکری پاشایی

بدی عمده کار این بود که در قرارداد میان مشاور و آن دسته از زن ها که کلک خوده بودند، به اندازه سر سوزن هم چیزی وجود نداشت که برای کمک به کارگرها بشود جایی اش را چسبید و حالا آن ها مجبورند مثل ییک مشت بره به آن کار گند ادامه دهند و جیکشان هم درنیاید . . .

90,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

احمد شاملو / عسکری پاشایی, دومیتیلا باریوس دچونگرا / موئما ویئزر

نوع جلد

سخت

نوبت چاپ

اول

شابک

978-622-267-105-1

قطع

پالتویی

تعداد صفحه

444

سال چاپ

1400

موضوع

داستان خارجی

وزن

500

جنس کاغذ

بالک (سبک)

کتاب بگذار سخن بگویم نوشتۀ دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر ترجمۀ احمد شاملو / عسکری پاشایی

گزیده ای از متن کتاب بگذار سخن بگویم

فکر فراهم آوردن این شهادت وقتی به سرم زد که دومیتیلا باریوس دِ چونگارا را در دادگاهِ سال جهانی زن دیدم. بانی این دادگاه که در سال 1975 در مکزیک برگزار شد، سازمان ملل بود.

او را آن‌جا دیدم. اهل و ساکن بولیوی، از کوهپایه‌نشینان جبال آند و مادر هفت فرزند است. شوهرش معدنچی است. به نمایندگی «کمیتۀ زنان خانه‌دار» سیگلو وِنتِه به «دادگاه» آمده بود. این کمیته، رهبرِ تشکیلاتی است که همسران کارگران بخش مرکزی معدن قلع اردوگاه سیگلو وِنتِه سازمان داده‌اند.

حاصل سال‌ها مبارزه و شناخت تعهد او یک دعوت‌نامۀ رسمی بود از سوی سازمان ملل که از او خواسته بودند در آن حادثه حاضر باشد.

تنها زن از طبقۀ زحمتکش بود که به نمایندگی از بولیوی به‌طور فعالی در آن دادگاه شرکت داشت. سخنانش تأثیر عمیقی در حاضران به جای می‌گذاشت و این تأثیر بی‌گمان از این حقیقت آب می‌خورد که «دومیتیلا چیزی را تجربه کرده است که زنان دیگر فقط حرفش را می‌زدند.» این قضاوت یک زن روزنامه‌نگار سوئدی بود.

این گزارش، که دومیتیلا آن را «اوج» کار خود در دادگاه می‌داند، فریاد مردمی است که رنج می‌برند، چراکه هدف بهره‌کشی قرار گرفته‌اند و این حقیقت را آشکار می‌کند که آزادی زنان، در بنیاد، بستگی به آزادی اجتماعی_ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کل جامعه دارد و نیز این نکته را روشن می‌کند که چطور مشارکت زنان در این روند را در آن زمینه می‌باید دید.

آنچه من در این‌جا عرض می‌کنم، حدیث نفس دومیتیلا با خویشتن نیست، مجموعه‌ای است حاصل گفت‌وگوهای بی‌شمار من با او در مکزیک و بولیوی؛ سخنان او در دادگاه سال جهانی زن، بحث‌ کردن‌ها و سخن گفتن‌ها و مذاکرات او با گروه‌های کارگران، دانشجویان، کارکنان دانشگاه، مردمی که در همسایگی کارگران زندگی می‌کنند، تبعیدی‌های آمریکای لاتین به مکزیک و نمایندگان مطبوعات و رادیوها و تلویزیون‌ها. به همۀ این مطالب ضبط‌شده، و نیز تعدادی نامه، نظمی داده و بعد به یاری دومیتیلا دربارۀ آن تجدیدنظر شد و حاصل کار کتاب حاضر است که در نهایت «یک تاریخ شفاهی» است.

دومیتیلا خود را با اوضاع ملموس پیرامون خویش و با مردمی که روی سخنش با آن‌هاست، منطبق می‌کند. شیوۀ بیان او در گفت‌وگوهای خصوصی، با شیوۀ بیانش در نطق‌ها و سخنرانی‌های رسمی در اجتماعات یا در بده‌بستان‌هایش با گروه‌های کوچک کاملاً تفاوت دارد. این نکته، مسئلۀ تنوع سبک این کتاب را که شاید اسباب شگفتی برخی از خوانندگان شود، روشن می‌کند.

زبان دومیتیلا زبان زنی است از تودۀ مردم، با عبارات خاص خودش، کلمات و عبارات منطقۀ خودش و ترکیبات دستوری‌اش که گه‌گاه با زبان کِچوا که از کودکی بدان سخن گفته است، مشخص می‌شود. من عمداً در این زبان دست نبرده‌ام که یک بخش اساسی شهادت است و نمونۀ دیگری از غنای زبان توده‌ها را به ادبیات عرضه می‌کند.

اسناد مکتوب دربارۀ تجارب مردم معمولی و تنگ‌دست بسیار کم است. در این معنا، این گزارش شکافی را می‌آکند، همچون ابزاری برای تفکر و جهت‌گیری عمل می‌کند و نیز می‌تواند به حال زنان و مردان دیگری که در جنبش مردم بولیوی و کشورهای دیگر، خصوصاً در آمریکای لاتین، بار تعهدی بر دوش دارند، سودمند افتد.

از این‌رو، این کتاب یک ابزار کار است. دومیتیلا به شهادت دادن تن درداد تا از این طریق به‌قدر دانۀ ناچیز شنی یاری رساند، با این امید که شاید تجربۀ ما به طریقی به کار نسل جدید آید، چراکه «تجربه اندوختن از تاریخ، بسیار مهم است.» از تاریخ «خودمان» و نیز از «تجربۀ خلق‌های دیگر» و بدین قصد، «این شهادت باید باشد» تا ما را یاری دهد که «به اعمال خود بیندیشیم و به انتقاد از آن‌ها بپردازیم.»

دومیتیلا پروردۀ مکتب زندگانی مردم است. او در کارِ روزانۀ سخت و یکنواخت زن خانه‌دار در منطقۀ معدن، دریافت کارگر تنها کسی نیست که استثمار می‌شود و تحت بهره‌کشی قرار می‌گیرد؛ چراکه «سیستم» روی زن و خانوادۀ کارگر نیز اثر می‌گذارد و از آن‌ها نیز بهره می‌کشد. این دریافت، او را برانگیخت تا فعالانه در مبارزۀ سازمان‌یافتۀ طبقۀ زحمتکش شرکت جوید. او با خواهران خود شکست‌ها و پیروزی‌های مردمش را مستقیماً تجربه می‌کند و با این تجربه به تفسیر واقعیت دست می‌یابد. هرچیزی که او می‌گوید، زندگی و وانمایی آن ست.

دومیتیلا وانمود نمی‌کند که از بولیوی یا از جنبش اتحادیه‌‌ای معدنکاوان و یا از «کمیتۀ زنان خانه‌دار سیگلو وِنتِه» تحلیلی تاریخی ارائه می‌دهد. او فقط راوی است. راویِ آنچه بر او گذشته، چطور گذشته و از آن چه آموخته است تا آن‌همه را در کار مبارزه‌ای کند که طبقۀ زحمتکش و جنبش مردم می‌کوشد از طریق آن سرنوشت خود را در اختیار گیرد.

با این‌همه، چند گواهی از مردان و زنان معادن، کارخانه‌ها، زاغه‌ها یا دهکده‌ها باقی است که روایت‌کنندگانشان نه‌فقط حال‌وروز خود را بیان می‌کنند، بلکه همچنین به علت و سازوکارهایی که چنین وضعی را به وجود آورده‌اند و به حفظ و تداوم آن می‌کوشند، آگاه‌اند و مبارزه‌ای را تعهد کرده‌اند که هدف آن تغییر این شرایط صعب است. بدین معنا، آری راست است: شهادت دومیتیلا حاوی عناصری از یک تحلیل نوجویانه و ژرف تاریخی است، چراکه این شهادت در عین حال تفسیر حقایقی از دیدگاه توده‌ی مردم نیز است.

برای آن که از ارزش این گزارش کاسته نشود، باید بگذاریم این زنِ خلق سخن بگوید. باید بدو گوش فرادهیم و بکوشیم تا دریابیم که حوادث را چطور از سر می‌گذراند و آن‌ها را چطور احساس و تفسیر می‌کند.

کمترین نکته‌ای از آنچه در این‌جا می‌آید، با واقعیت بولیوی بیگانه نیست، زیرا که گشت‌وگذارِ شخصی دومیتیلا جزئی از راهپیمایی بزرگ طبقۀ زحمتکش و خلق بولیوی است.

به این دلیل کتاب را به سه بخش تقسیم کرده‌ام: بخش اول که دومیتیلا در آن مردمش، زندگی و وضع کار مردان و زنان معادن و درآمیختن آنان را با جنبش سازمان‌یافتۀ کارگران وصف می‌کند. بخش دوم که در آن از زندگی خود در متن حوادثی تاریخی یی که مردمش از سر گذرانده‌اند حرف می زند؛ و بخش سوم که دورنمایی از معادن را در سال 1976 و به‌خصوص پس از اعتصاب معدنکاوان در ماه‌های ژوئن و ژوئیه، عرضه می‌کند.

مشتاق آنم که تحسین و سپاس عمیق خود را به زنان معادن بولیوی تقدیم کنم که در وجود دومیتیلا به ما فرصت می‌دهند آگاهی بیشتر و درک عمیق‌تری از طبقۀ کارگر بولیوی به دست آریم؛ از طبقۀ کارگر این دیار و آن زنان ستایش‌انگیزی که از روزگار بارتولینا سیسا[1]، خوانا آزوردوی دو پادیّا[2] و ماریا بارزولا[3]، از مبارزه در راه آزادی واقعی مردم خویش دمی از پا ننشسته‌اند.

همچنین از همۀ دوستان و خواهران و برادرانی که از راه‌های گونا‌گون برای تحقق این شهادت همکاری کرده‌اند، تقاضا دارم سپاسگزاری عمیق مرا بپذیرند.

بگذار دومیتیلا حرف بزند.

م. و.

30 دسامبر، 1976

[1]. Bartolina Sisa

[2]. Juana Azurduy de padilla

[3]. Maria Barzola

موسسه انتشارات نگاه

کتاب بگذار سخن بگویم نوشتۀ دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر ترجمۀ احمد شاملو / عسکری پاشایی

کتاب بگذار سخن بگویم نوشتۀ دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر ترجمۀ احمد شاملو / عسکری پاشایی

کتاب بگذار سخن بگویم نوشتۀ دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر ترجمۀ احمد شاملو / عسکری پاشایی

کتاب بگذار سخن بگویم نوشتۀ دومیتیلا باریوس دِچونگرا / موئما ویئزر ترجمۀ احمد شاملو / عسکری پاشایی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بگذار سخن بگویم – پالتویی”